چرا وقتی اسپانسر دارید منت اجرای رایگان را بر سر مردم می‌گذارید؟

چرا وقتی اسپانسر دارید منت اجرای رایگان را بر سر مردم می‌گذارید؟

این روزگار هیاهوی غریبی دارد. پخته و ناپخته، باسوادی و تظاهر به دانایی، مردمی بودن و منفعت طلب بودن همچون آجیلی که مغزهایش کم و پوسته‌های فراوانی دارد، در هم شده‌اند تا به مردمی که وسط یاس بسیار و امید کم دست و پا می‌زنند، بگویند ما از شماییم.

مجری‌هایی که روزگاری به خواست سازمان صدا و سیما رفتار کرده‌اند، اگر مدیرشان عوض شود، یا مزایای کاری‌شان کم شود، به استعفایشان می‌گویند ممنوع الکاری تا عزیز شوند.

بازیگرانی که هم تایید سیستمی را با بازی در سریال‌هایشان می‌گیرند، هم در جشنواره‌ها با یک جمله اعتراضی می‌خواهند عزیز دل مردم باشند و خوانندگانی که برای پر کردن سالن‌ها و خبری شدن کنسرت‌هایشان در این عصر زخم‌های اقتصادی و بی‌حوصلگی‌های ممتد، دست به دامان شوآف می‌شوند تا به جای ارائه اصالت و ارزشمندی و به جای عظمتی که باید در ذات شخص و اثرش باشد، با تکرار خودشان و بازخوانی‌ها همچنان خبری باشند و جای خالی این همه را با تبلیغات و شوآف پر کنند؛ دریغ از این که به قول فیلسوفی ماندگاری در دلدادگی و از خود گذشتگی است.

شکی نیست که استاد شجریان، استاد بی‌بدیل آواز ایران است، همسویی‌اش با مردم نیازی به اثبات ندارد و شاید بیش از همه این‌ها دلیل ماندگاری‌اش در وابسته نبودن و همراه جریانات اجتماعی بودن به خاطر انتخاب هوشمندانه ترانه و تصنیف‌هایش در بزنگاه‌هاست.

پس نقد برگزاری کنسرت همایون شجریان ربطی به بزرگی و اهمیت استاد پدر ندارد. هیاهوی برگزاری کنسرت رایگان برای دانشجویان آن هم نه به طور کامل، آن هم فقط بخشی از صندلی‌های وی آی پی ، همان حکایت نذر روغن ریخته برای امامزاده است.

تا همین‌جا هم بر این بخشش کوچک کلی نقد وارد است. همین اتفاق با عنوان بزرگ اولین کنسرت رایگان در ایران تیتر بسیاری از رسانه‌ها می‌شود. در حالی که محمد معتمدی مدعی شده بود، اولین کنسرت رایگان را او در سال ٩٧ اجرا کرده که آن کنسرت هم اسپانسر داشته و هدیه‌اش را هم گرفته بود اما اولین کنسرت رایگان را مهدی یراحی طبق قولی که به «خندوانه» داد برای خانواده‌های کوره آجرپزی با حضور بیش از ١٠٠٠ نفر در پاکدشت و در سال ۱۳۹۵ اجرا کرد در حالی که هیچ اسپانسری هم پشت پرده نبود.

در این بین شبی که با دوست خبرنگارم نشسته‌ایم، پیامی از یکی از افراد روابط عمومی کنسرت همایون شجریان دریافت می‌کند که: آیا بلیط رایگان کنسرت همایون را می‌خواهید؟ و بگویید چند تا؟

دوستم استقبال می‌کند که کی و چطور باید بلیط‌ها را بگیرم؟

شخص دعوت کننده می‌گوید که خبر می‌دهد، فقط او از تمام خبرنگارهایی که دعوت کرده خواسته تا یک گزارش میدانی هم بنویسند و آن وسط‌ها حتما دو سه خط از اسپانسر بگویند. دوستم قبول نمی‌کند و مکالمه تمام می‌شود.

کلمه اسپانسر خیلی معانی نهفته‌ای دارد. اسپانسر یعنی شما به خاطر تبلیغ برند ما اجرا کن و اگر هیچکس هم نیاید ما پول شما را می‌دهیم. پس اختصاص بخشی از بلیط‌های وی آی پی به دانشجویان در سایه اسپانسر مالی چه اهمیتی داشت که این همه هیاهو کرد؟

این وسط معلوم نیست مقصر برنامه گذار است یا اسپانسر یا خواننده اما هنرمند واقعی می‌داند پیرامونش چه می‌گذرد و جایی که اتفاقی برای بزرگ کردن بی‌دلیل به او منتسب می‌شود، نمی‌پذیرد و همین می‌شود که هزینه نداده‌ها نمی‌توانند سنگ مردمی بودن را به سینه‌شان بزنند و همین می‌شود که شوآف جای اصالت را می‌گیرد و برتری داشتن از آن کسانی می‌شود که پول بیشتری دارند و تبلیغات بهتری می‌کنند اما چند سال بعد نشانی از هیچ کدامشان در حافظه و خاطره ملت نمی‌ماند. چرا که به قول نیچه حقیقت، لبه تیزِ امور و تیغِ برنده حیات است.

۵۷۲۴۵

پست بعدی

دعوت به بهشت با زور و فشار!

پ جولای 7 , 2022
به مناسبت شهادت امام محمد باقر (علیه السلام)

اجتماعی

منوی شبکه های اجتماعی تنظیم نشده است. شما باید منویی ایجاد کنید و آن را به منوی شبکه های اجتماعی در تنظیمات منو اختصاص دهید.

آخرین دیدگاه

000