دبیر کمیته اپیدمیولوژی ستاد ملی کرونا گفت: احتمال اینکه ما در ۱۴۰۱ با بیماری کنار بیاییم خیلی زیاد است، امیدوار هستیم اینطور شود، واقعاً پیشبینی این مسائل سخت است اما روندی که تا حالا داشتیم ما را به ۱۴۰۱ امیدوار میکند که شاهد بومی شدن بیماری باشیم.
مظاهر گودرزی: شاید در بهمن سال ۱۳۹۸ که کرونا وارد ایران شد کسی گمان نمیکرد کووید پیکهای متعدد ابتلا و مرگومیر ایجاد کند، اما در سال ۱۴۰۰ پیک پنجم و ششم این بیماری را پشت سر گذاشتیم، پیکهایی که با آمدن و رفتن هرکدام جمعیت زیادی به این ویروس مبتلا شدند و جان باختند. پیک پنجم در تابستان ۱۴۰۰ درحالی با سویهی دلتا گره خورد که واکسیناسیون عمومی وضعیت خوبی نداشت و همین مسئله سبب مرگومیرهای چند صد نفری شد، در زمستان هم سویه به اصطلاح آرام اومیکرون سببساز پیک ششم شد و با وجود واکسیناسیون گسترده تعداد روزانه مرگومیرها را به بالای دویست نفر رساند، طوریکه دکتر مسعود یونسیان، دبیر کمیته اپیدمیولوژی ستاد ملی مبارزه با کرونا به خبرآنلاین میگوید: «اومیکرون اصلاً نجیب نبود و اگر واکسینه نشده بودیم فاجعهای بدتر از دلتا رخ میداد.»
با این وجود حالا که نزولی شدن پیک ششم کرونا با آغاز سال ۱۴۰۱ همزمان شده است، بازارها رونق گرفتهاند و تقریباً زیر سایه کووید زندگی عادی جریان پیدا کرده است، از طرفی نه نشانی از سویهی خطرناک دیگر است و نه هیاهوی واکسنهای داخلی و خارجی توجهها را جلب میکند، ستاد ملی کرونا اعلام کرده آموزش غیرحضوری برای مدارس و دانشگاهها در سال جدید تخلف است تا تقریباً اولین جاییکه با شروع اپیدمی تعطیل شد تبدیل به آخرین جایی باشد که مجدد بازگشایی میشود، اما براستی سرنوشت ما و کووید در سال ۱۴۰۱ چه میشود، یونسیان در گفتوگوی خود با خبرآنلاین امیدوار است همان پیشبینی بومی شدن بیماری در این سال اتفاق بیفتد اما تاکید میکند بازگشت به زندگی عادی دیگر مانند سابق نیست و حتما شرایط جدید خودش را دارد.
متن کامل این گفتوگو در ادامه آمده است.
آقای دکتر اگر اشتباه نکنم در سال ۱۴۰۰ ما تحت تاثیر دو پیک کرونا قرار گرفتیم؟
بله، یک پیک داشتیم که در تابستان توسط سویه دلتا بود و یک پیک هم در زمستان توسط سویه اومیکرون بود، البته شروع سال ۱۴۰۰ هم با نزول موج چهارم همراه بود، ولی بهطورکل پیک پنجم و ششم را کاملاً در سال ۱۴۰۰ گذراندیم.
آیا ایران جزو معدود کشورهایی هست که شش پیک از شیوع کرونا را تجربه کرده است؟
ببینید دراینباره تنوع وجود دارد، الان اگر برزیل هم بررسی کنید ۵ پیک داشته است، با این حال بهطور قطعی نمیشود گفت ولی اکثر کشورهایی دیگری که من نگاه کردم شش موج نداشتند.
دلایل این پیکهای متعدد و بههم پیوسته در ایران چه بود؟
واقعا نمیشود گفت این وضعیت مختص ایران بود، مثلاً اگر کشور انگلستان هم بررسی کنید از حدود دیماه ۹۸ مکرراً فراز و نشیب داشتند و در زمستان امسال با اومیکرون یک موج قوی را تجربه کردند، بنابراین نمیشود در این ماجرا یک علت مشخص مدیریتی پیدا کرد آن هم بهخاطر اینکه کاملاً به شرایط متعدد وابسته است، از جهشهایی که در ویروس رخ میداده که نقش مهمی داشتند، تا تاخیری که ما نسبت به بعضی کشورهای پیشرفتهتر و غربی در شروع واکسیناسیون داشتیم، و همینطور تغییراتی که ما در رفتارهای پیشگیرانه داشتیم، چیزی که اصطلاحاً به پروتکلها معروف شدند، همه این موارد با یکدیگر در تعامل بودند و منجر به بروز و پایین آمدن پیک میشدند، من حقیقتاً نمیتوانم یک عامل مشخصی را جدا کنم و بگویم آن عامل علت این امواج بود. ضمن اینکه در انگلستان هم اگر از زمستان سال ۹۸ تا الان در نظر بگیریم ۵ پیک را میبینیم، آنها در زمستان ۹۸ یک موج داشتند، یک موج دیگر آنها در پاییز سال ۹۹ بود، موج سوم آنها در زمستان سال ۹۹ بود، موج چهارمشان در تابستان ۱۴۰۰ بود و ادامه پیدا کرد تا امروز که یک موج دیگر تجربه کردند. بنابراین هر کشوری یک ویژگی دارد مثلاً در شرایطی که همهجا اومیکرون سیر نزولی دارد در کشورهای غرب اقیانوس آرام مانند نیوزیلند، چین ، تایلند، مالزی یک موج اومیکرون دیده میشود، درحالیکه کرهجنوبی، سنگاپور، استرالیا و نیوزیلند جزو کشورهایی هستند که تقریباً چیزی تحت عنوان پاندمی کووید۱۹ را تا قبل از موج اخیر با اومیکرون تجربه نکرده بودند، این نشان میدهد هرجایی از دنیا شرایطی دارد که بهتر است آنها رابا یکدیگر مقایسه نکنیم.
چرا در پیک پنجم با سویه دلتا تعداد فوتیهای ما بالا بود؟
موج پنجم را درحالی پشت سر گذاشتیم که فقط سالمندان و کادر بهداشت و درمان واکسینه شده بودند، بخش بزرگ جمعیت آن روزها یا هنوز واکسن نگرفته بودند یا فقط یک دز واکسن دریافت کرده بودند، برای همین سهم سالمندان از مرگومیرهای پیک پنجم کمتر از سهم فوتیهای آنها در پیک سوم و چهارم بود، که این اثر واکسن را نشان میدهد، قطعاً اگر ما همان موقع که شروع به واکسیناسیون سالمندان کردیم میتوانستیم بخش عمده جمعیت را واکسینه کنیم و دسترسی بیشتری به واکسنها برای جمعیت بالای ۲۵ تا ۳۰ سال داشتیم، تعداد تلفات و بستریهایی که منجر به پر شدن بیمارستانها شدند به شدت کاهش پیدا میکرد، اگر میتوانستیم واکسیناسیون را زودتر شروع کنیم موج پنجم را خیلی سبکتر پشت سر میگذاشتیم.
اما درخصوص اومیکرون این تجربه را داشتیم، یعنی پیکی که با اومیکرون سپری شد بخش زیادی از جمعیت واکسینه شده بودند، علیرغم اینها تعداد موارد ابتلا و مرگومیرها افزایش پیدا کرد، آنهم در شرایطی که گفته میشد اومیکرون ویروس ضعیفتری است؟
برخلاف برداشت شما واکسنها به شدت در مواجهه با پیک اومیکرون به ما کمک کردند، ببینید، اومیکرون چندان هم ویروس نجیبی نبود، بهلحاظ شدت کشندگی و بیماری شاید نصف دلتا بود، حتی برخی گفتند یک سوم، اما در نظر بگیرید در همه کشورهایی که موج اومیکرون را تجربه کردند، تعداد موارد ابتلا ۵.۵ برابر در مقایسه با سویه دلتا بود، اگر میخواست همان کشندگی را داشته باشد باید تعداد مرگها با اومیکرون ۵.۵ برابر میشد حتی اگر کشندگی اومیکرون یک سوم دلتا بود باز هم باید تعداد مرگومیرها حداقل ۱.۷ دهم برابر دلتا میشد، پس اگر ما واکسن نزده بودیم انتظار داشتیم تعداد مرگومیرهای سویه اومیکرون تقریباً دو برابر دلتا باشد، بنابراین در سویه اومیکرون تعداد مرگومیرهای ما خیلی کمتر از دلتا بود، ثانیاً طول موج ششم خیلی کوتاهتر از موج پنجم بود. بخش عمده این وضعیت به تاثیر واکسنها برمیگردد. البته یک بخش آن هم به این برمیگردد که جمعیت قابل ملاحظهای که مبتلا به دلتا شدند عملاً واکسینه شده بودند، بنابراین با این ایده که واکسن به کمک ما در مقابله با اومیکرون نیامد به شدت مخالفم وگرنه ما فاجعهای بزرگتر از دلتا میدیدیم. در موج دلتا در مقیاس جهانی، هر هفته حدود پنج الی شش میلیون مبتلا داشتیم، اما در موج اخیر با اومیکرون این تعداد مبتلا در دنیا به ۲۰ الی ۲۵ میلیون نفر در هفته رسید، یعنی حدود ۵.۵ برابر، اما مرگها در سویه دلتا به هفتهای ۱۰۰ هزار نفر رسید(در جهان) و در موج اومیکرون به ۱۰۰ الی ۸۰ هزار نفر رسید، یعنی با وجود افزایش موارد ابتلا تعداد مرگها در دنیا ثابت ماند، که این تعداد مرگ در کشور ما کمتر بود، یکی از دلایلش همانطورکه قبلتر گفتم این بود که ما در موج دلتا مرگ بیش از حدی تجربه کرده بودیم چراکه آنجا واکسن نزده بودیم، اما کشورهای دیگر دنیا در تابستان ۱۴۰۰ واکسینه بودند که به استقبال دلتا رفتند.
الان سایه اومیکرون از کشور رفع شده یا همچنان باید از این ویروسِ بهتعبیر شما نهچندان نجیب احساس خطر کرد؟
تجربه نشان داده نباید خیلی زود بگوییم همه چیز پشت سر گذاشته شد، براساس شواهد ما اومیکرون را پشت سر گذاشتهایم اما زیرسویههایی برای اومیکرون آمده با عناوین BA۱،BA۲،BA۳ البته این دو زیر گروه جدید شدت بیشتری ندارند و قویتر نیستند، و نکته دیگر اینکه پوشش بالایی از نظر خصوصیات آنتیژنیک بین این زیرسویهها وجود دارد، بهگونهای اگر یک نفر یکی از اینها را گرفته باشد احتمال ابتلا به زیرسویههای دیگر خیلی کم است، بنابراین الان ما نگرانی از تغییر رفتار ویروس نداریم، اما باید حواسمان باشد یک موج حاصل تعامل رفتار ویروس و انسان است، ویروس نقش خودش را تغییر نداده و همانطور بازی میکند اما اگر ما کمی شل بگیریم و بیش از حد خوش خیال باشیم طبیعتاً همه چیز برمیگردد، چراکه ما در وضعیت تعامل بین رفتار ویروس و رفتار انسان هستیم، اگر ویروس رفتارش را شدیدتر کند شاهد موج بعدی هستیم، اما اگر ویروس ثابت بماند و ما سطح ایمنیمان پایین بیاید ممکن است شاهد یک موج باشیم، اگر سطح ایمنی ثابت باشد اما پروتکلها بیش از حد رها شوند مجدد احتمال بازگشت پیک جدید وجود دارد، و این همان نگرانی هست که ما بعد از تعطیلات نوروز در گوشه ذهنمان آن را داریم.
اما ستاد کرونا اعلام کرده بعد از نوروز آموزش غیرحضوری تخلف است، این همان کنار گذاشتن پروتکلها نیست که شما نگران هستید؟
من معتقدم باید هر دوتا را داشته باشیم، لازم نیست برای رعایت نکات بهداشتی کلاسهای درس را تعطیل کنیم، چراکه اولاً وقتی کلاسها تعطیل میشوند لزوماً بچهها در خانه نمینشینند، بلکه همان تجمعهای کلاس درس در کافیشاپها و جاهایی که بچهها میروند ایجاد میشود. نکته دوم اینکه میشود کلاس درس را با رعایت نکاتی برگزار کرد، در فصل بهار و تابستان تهویه کلاسها بهخوبی رعایت میشود، امیدوارم آموزشوپرورش و وزارت علوم در این دو سال تمهیداتی برای افزایش فاصله فیزیکی اندیشیده باشند، اتفاقاً راهنمایی که ما درکمیته علمی ستاد کرونا تهیه کردیم به ۲۲ نکته اشاره کردیم که اگر رعایت شوند ما میتوانیم مدارس را با کوچکترین احتمال خطر بازگشایی کنیم، نکته دیگر اینکه پیامدهای دیر رس و زود رس برگزاری طولانی مدت آموزش غیرحضوری نگران کننده است، بلاخره همه خانوادهها مادر یا پدر خانهدار ندارند که بچهها تماماً کنار آنها باشند، بنابراین من خیلی نگران نیستم که بازگشایی با شدت گرفتن بیماری مترادف شود، مشروط بر اینکه وزارت بهداشت، علوم و آموزش و پرورش بهطور مشخص بگویند چه کارهایی برای کاهش احتمال ابتلا انجام دادهاند. بهنظرم تصمیمات ستاد ملی کرونا مبنی بر بازگشاییهای مدارس و دانشگاه منطقی هست، منتهی ما باید اماده بازگشت به شرایط آموزش مجازی باشیم، ضمن اینکه فرد با احسای ابتلا بدون گواهی اجازه داشته باشد در منزل استراحت کند، گاهی این گواهیها کار را خراب میکنند، از ترس اینکه تعداد محدودی از جامعه سو استفاده کنند ما نباید کل جامعه را محدود کنیم.
اگر بخواهیم درباره آینده کرونا صحبت کنیم، گویی در یک وضعیت بیخبری قرار داریم، نه نشانی از سویه جدید است و نه هیایویی از واکسنها، انگار وضعیت آرام شده است، واقعاً قرار است برای کرونا در سال ۱۴۰۱ چه اتفاقی بیفتد؟
اتفاقی قرار است در نهایت بیفتد این است که این بیماری به یک بیماری دیگری مانند آنفلوآنزا تبدیل میشود که همیشه با انسان خواهد بود و یک وقتهایی ممکن است تعدادی از افراد مبتلا شوند و فوت کنند، کما اینکه برای آنفلوآنزا هم این اتفاق میافتد، مثلاً در کشورهایی که آمار و ارقام مرگومیرها را گزارش میکنند متوجه میشوید که دهها هزار نفر بهدلیل همین آنفلوآنزای فصلی فوت میکنند. مثلاً در آمریکا گفته میشود سالی ۳۰ هزار نفر به دلیل ابتلا به آنفلوآنزا فوت میکنند، لذا کووید هم درنهایت به چیزی شبیه به آنفلوآنزا تبدیل میشود که گاهی رخ میدهد اما این رخداد منجر به تعطیل کردن جامعه نمیشود. اما اینکه این اتفاق در بهار یا تابستان سال ۱۴۰۱ اتفاق میافتد عدم قطعیت وجود دارد. لذا بخشی از این آرامش خبری که گفتید خوب است، شاید برای رسانهها خوب نباشد چون آنها دنبال اخبار داغ هستند اما برای من بهعنوان یک کارشناس بهداشت عمومی خوب است، چراکه من میگویم وقتی مشکلی نیست دلیلی برای ایجاد نگرانی وجود ندارد مگر اینکه اتفاق دیگری رخ بدهد، اتفاقی که البته احتمال آن کم است ولی صفر نیست، مثلاً یک واریانت عجیب و غریب دیگری ظاهر شود.
چرا احتمال ظهور واریانت عجیب و غریب کم است؟
برای اینکه جمعیت دنیا به تدریج درحال واکسینه شدن هستند و واکسینه شدن در کنار کاهش انتشار به احتمال کم شدن جهش ویروس کمک میکند، لذا اگر یک اتفاق عجیب نیفتد ما انتظار داریم بیماری به سمتی برود که اصطلاحاً میگویند بومی شده است و ما کم کم به فعالیت عادی خودمان نزدیک شویم، شاید نه بهطور کامل اما این وضعیت میتواند طوری سپری شود که دیگر محدودیتی در زندگی روزمره خودمان احساس نکنیم. آن روزها فقط باید موقعی که احساس سرماخوردگی کردیم نکاتی را رعایت کنیم، از ماسک و تهویه بهتر استفاده کنیم، امروز دانش ما در این زمین خیلی زیاد شده است. بنابراین به شرایط زندگی نرمال نزدیک میشویم منتهی در یک استاندارد جدید و قدری متفاوت با گذشته. امیدواریم این مسئله در ۱۴۰۱ باشد.
اما تا وقتی این ویرویس منتشر میشود انتظار جهش جدید و جود دارد، کما اینکه ممکن است جهش خطرناکتری باشد، از طرفی واکسنهای موجود در سویههای جدید اثرگذاری کمتری دارند، با این وجود همچنان انتظار بومی شدن بیماری وجود دارد؟
همچنان نگرانی وجود دارد، اما واکسنها علیرغم کاهش اثرگذاری همچنان تاثیر قابل ملاحظهای دارند؛ این واکسنها از انتظاری که سازمان جهانی بهداشت داشت برای پیشگیری از مرگ و موارد بستری در سویههای جدید اثرگذاری بیشتری از خود نشان دادند، بنابراین ما دسترسی به واکسنهایی داریم که به شدت جلوی مرگ و بستری را میگیرند، طوریکه اومیکرون به عنوان یک ویروس بهشدت سرایتپذیر نتوانست فاجعه ایجاد کند.
پس باید برای سال آینده خوشبین باشیم؟
بله، ضمن اینکه واکسنهای داخلی به ظرفیتهای قابل ملاحظهای رسیدهاند، چیزیکه ما اوایل نداشتیم و گلایهمند بودیم، اما الان مطالعات واکسنهای داخلی پشت سر گذاشته شده و عمدتا نتایج بدی هم نداشتند، در این وضعیت وابستگی به بیرون نداریم، خیلی از واکسنهای ما قابل رقابت با واکسنهای خارجی هستند، اینها ابزارهایی هستند ما قبلاً نداشتیم ولی امروز در دسترس هستند، لذا بهنظر میرسد احتمال اینکه ما در ۱۴۰۱ با بیماری کنار بیاییم خیلی زیاد است، امیدوار هستیم اینطور شود، واقعاً پیشبینی این مسائل سخت است اما روندی که تا حالا داشتیم ما را به ۱۴۰۱ امیدوار میکند که شاهد بومی شدن بیماری باشیم.
بیشتر بخوانید:
واکسن زدن به معنای رویینتن شدن نیست؛ بیشتر فوتیها واکسن کامل نزدند
پروفسور دانشگاه نیویورک: کووید ریشهکن نمیشود؛ شروع آزمایش بالینی واکسنی برای همه کرونا ویروسها
۴۷۲۳۳
آخرین دیدگاه