کشور تلخترین ایام بعد از جنگ تحمیلی خود را پشت سر میگذارد. موج پنجم کرونا بیرحمانه به جان عزیزان این مرز و بوم افتاده است. فارغ از تبعات اجتماعی، این بنگاههای اقتصادی هستند که شدیدترین آسیبها را از این پدیده شوم متحمل شدهاند؛ اما هنوز هم در همین شرایط بارقههای امید به چشم میخورد.
دانشگاه شهید بهشتی را رها کرد تا در بزرگترین آکادمی اقتصادی کشور یعنی بازار آزاد به تحصیل بپردازد. عباس جمالی حالا در اوج جوانی یکی از کارآفرینان مطرح حوزه پوشاک است. میگوید کرونا خیلیها را از بازی بیرون کرد و به خیلیهای دیگر هم زخم کاری زد؛ اما شیوه مدیریتی و نوع نگرش به آینده بود که باعث شد مجموعه رویال در کوران روزهای تلخ اقتصادی نهتنها محیطی برای کسب درآمد صدها و شاید هزاران نفر باشد بلکه اکنون در میان رقبا نیز بدل به یک بنگاه سودآور شده است.
پای صحبتهای مدیر جوان این مجموعه، آقای عباس جمالی نشستهایم. صحبتهای این کارآفرین جوان میتواند راهگشای عملکرد بسیاری از قدیمیهای این میدان هم باشد.
کمی از خودتان بگویید.
من با رتبه 3000 هزار کنکور در دانشگاه شهید بهشتی تهران قبول شدم. ولی خیلی زود یعنی بعد از پایانترم اول متوجه شدم تحصیلات دانشگاهی با ایدهآلهای من فاصله دارد. از دانشگاه انصراف دادم و وارد بازار کار شدم؛ اما حقیقت آن است که درس خواندن فشرده در سال کنکور بهویژه ریاضی، باعث شد قدرت تحلیل و محاسباتم افزایش پیدا کند.
در حال حاضر در چه حوزهای فعالیت دارید؟
مجموعه رویال بهعنوان یکی از معتبرترین فعالان بخش پوشاک بانوان با تمرکز روی مانتو فعالیت میکند.
کار خود را از کجا شروع کردید؟
ما کارمان را از سال 90 در حوزه تولید پوشاک استارت زدیم. آن روزها فقط یک دفتر پخش داشتیم که آن هم 6 متر بود؛ ولی اکنون 4 شعبه و دفتر پخش عمده و بزرگ داریم.
در فضای فعلی با توجه به شیوع کرونا کسبوکار شما چگونه رشد کرده است؟
در شرایط فعلی بسیاری از تولیدیها دست از کار کشیدهاند. بسیاری هم هستند که کسبوکارشان بهکلی جمع کردهاند و ورشکست شدند. با این حال باید اعتراف کنیم که طی 2 سال اخیر شرایط سختی را متحمل شدیم. موفقیت در مقطع کنونی را باید مدیون تصمیمات گذشته بدانیم. ما از همان روز اول با قدرت وارد بحث تبلیغات شدیم. چه در بحث تبلیغات فضای مجازی و چه در بحث تبلیغات محیطی؛ و این آن چیزی بود که ما را از سایر همکاران متمایز میکرد. واقعیت این است که در ابتدا تنها برای کسب درآمد وارد بازار کار شده بودم، ولی درست با آغاز سال دوم فعالیت متوجه معجزه برندینگ شدم و علاقهام در بخش توسعه کسبوکار روزبهروز بیشتر شد. یکی از دلایل عدم موفقیت همکاران ما تکیه کردن روی فروش حضوری بود. در حالی ما از همان ابتدا روی فروش آنلاین خودمان سرمایهگذاری کردیم. یکی از استراتژیهای همیشگی من این است که کارآفرین باید بازار را خودش بسازد.
نقش مطالعه و تحقیق در بهبود اوضاع اقتصادی کسبوکارهای اینچنینی را چطور ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است که در بازار فعلی کشور ما همهچیز به صورت سنتی و قدیمی پیگیری میشود. متأسفانه در حوزهی کاری ما یا اصطلاحاً بازار، اصلاً رسم نیست که از علم و دانش و… استفاده کنیم یا کتابی بخوانیم. من هم خیلی از سالها را همینگونه و بدون استفاده مفید از زمانم از دست دادم ولی از وقتی که اولین کتاب را به صورت اتفاقی و با اکراه زیاد شروع کردم و تأثیر آن را روی نحوه زندگی خود دیدم، مطالعه بخشی از برنامههای روزانه من شده، به طوری که هرروز حداقل یک ساعت مطالعه میکنم و تمام کتابهایی که میخوانم را با دقت در زمینه فعالیت خودم انتخاب میکنم. شاید جالب باشد بدانید مثلاً هیچوقت رمان نخواندهام.
آیا مدیریت مدرن در مجموعه شما جایی دارد؟
ما همواره در مجموعه خودمان فلسفه ارائه نکات مدرن و بهروز را سرلوحه قرار میدهیم. این چیزی است که به طور مستمر به سایر دوستانمان هم گوشزد میکنیم. هرگز تمایل نداشتیم که به صورت سنتی به روال کارمان ادامه دهیم. اگرچه بهروزبودن کمی سخت و زمانبر است ولی اکنون شاهد موفقیت این روش هستیم. اجازه بدهید اینطور بگویم که مجموعه ما هر هفته خودش را با شرایط جدید منطبق میکند و تغییرات روبهجلو را با توجه به متدهای روز را انجام میدهیم.
در شرایط فعلی مهمترین فاکتور موفقیت در یک بنگاه اقتصادی چیست؟
از نظر شخصی بزرگترین فاکتور برای موفقیت در یک حوزه اقتصادی انرژی بالای مجموعه است. تردیدی نیست که پشتکار و خستگیناپذیری هم از عوامل تأثیرگذار در این بخش هستند. بهعنوانمثال طی چند مرحله قرنطینه در تهران و البته کل کشور که بسیاری از مغازهها تعطیل بودند، اما ما با روشهای دیگر به فعالیت خودمان ادامه دادیم. حتی در تولیدی با مشتری در ارتباط بودیم، به این امید که این شرایط دستخوش تغییر میشود. البته این امید و باور با کمک خدا به ثمر نشست.
چند ویژگی بارز شخصی خود را بگویید؟
چندین سال است که هر روز 6 صبح از خواب بیدار میشوم و در 5 روز ابتدایی هفته از 7 تا 8.30 صبح ورزش میکنم. در محیط کار هم بسیار رک و بیپرده با همکارانم صحبت میکنم. شاید در ظاهر این روحیه باب میل نباشد ولی در مواجهه با مشکلات منجر به نتایج خوبی میشود. این فقط مربوط به انتقاد یا تنبیه نیست. اگر فردی نیاز به تشویق داشته باشد نیز همچنین کاری با او انجام خواهد شد. یکی از ویژگیهایی که البته باعث تحسین سایر دوستان شده، خیر رساندن و درنظر گرفتن حال افراد و سایر مجموعههایی است که با ما کار و فعالیت میکنند. شاید به همین دلیل است که تمام افراد فعال در مجموعه ما از نظر مالی و شخصیتی دارای یک سبک زندگی خاص هستند.
امسال به اسم پشتیبانیها و مانعزداییها نامگذاری شده است. تا چه اندازه در این زمینه پیشرفتی حاصل شده است؟
باید واقعبین باشیم. در کشور ما حمایت از بخشهای تولیدی چندان که بایدوشاید قوی نیست. هیچ ارگان و یا سازمانی به صورت سیستماتیک از ما حمایت نمیکند. با این حال ما هم با شرایط فعلی خودمان را وفق دادهایم و عملاً هیچ توقعی نداریم؛ به عبارت دیگر ما انتظاری از پشتیبانی نداریم ولی حقیقتاً نیاز به بخش دوم یعنی مانعزدایی داریم.
نقطه شروع جوانان با سرمایه اندک کجا میتواند باشد؟
متاسفانه در کشور تصوری ایجاد شده است که همیشه باید برای شروع یک کسبوکار سرمایهای موجود باشد؛ یعنی در غیر این صورت باید همهچیز را صفر شروع کنیم. ولی من به شما میگویم که حقیقتاً چنین چیزی واقعیت ندارد. من افراد زیادی را میشناسم که در همین شرایط اقتصادی ناهنجار هم، هرسال شرایط رو به رشدی را تجربه میکنند. به نظر من اینها افرادی هستند که همیشه به نکات مثبت یک پروژه نگاه میکنند. همان افرادی که هیچوقت نمیگویند بازار خراب است. همان افرادی که هیچوقت مسئولیت کارهای خودشان را به گردن سایرین نمیاندازند.
کاراکتر خودتان را چطور ترسیم میکنید؟
احساس میکنم درگیر عواطف گذرا و موفقیتهای فعلی نشدهام. همیشه به دوستانم میگویم که انسان قبل از اینکه به درجهای بالاتر از حال حاضر خود برسد باید با ظرفیت ذهنی و رفتاری، آن درجه را به دست بیاورد. با پیروی از این قانون هرچقدر هم پیشرفت کنی دچار غرور نمیشوی و من سعی میکنم از این قانون پیروی کنم.
آخرین دیدگاه