مردی که به جرم قتل همسر سابقش به قصاص محکوم شده بود، تا پای چوبه دار رفت اما به زندگی بازگشت.
قتل همسر
تا اینکه به کمک آن مرد به قصد به قتل رساندن همسرم با استفاده از یک مواد مخدر با دوز بالا به مقتول دادم و وی نیز پس از مصرف آن شبانه به قتل رسید.
زن جوان وقتی موفق به جدایی از شوهرش نشد، سناریوی هولناکی را اجرا کرد. او با ریختن سم در غذای شوهرش او را تا یک قدمی مرگ برد و با سرقت اموالش گریخت. اوایل هفته گذشته مرد جوانی با حضور نزد بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه 34 تهران از همسرش […]
زنی که پس از ۳۵ سال زندگی مشترک در اقدامی جنونآمیز همسرش را در خواب به قتل رسانده بود بزودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه خواهد شد. رسیدگی به این پرونده جنایی از یک سال قبل در دستور کار پلیس شهریار قرار گرفت. زمانی که زن میانسالی بهنام منیژه […]
مرد جوان که پس از دعوت همسرش به یک هتل در تهران او را به قتل رسانده بود، از سوی قضات دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد. رسیدگی به این پرونده از ۲۴ اردیبهشت سال گذشته با گزارش قتل زنی جوان در یکی از اتاقهای هتلی در شرق […]
همسر وکیل دادگستری در آزادشهر به قتل همسرش با قرص گندم به دلیل اختلافات خانوادگی اعتراف کرد. 29 بهمن ماه سال 1398 موضوع مرگ مشکوک بر اثر مسمومیت غذایی یک بانوی 32 ساله ساکن آزادشهر از سوی بیمارستان شهداء گنبدکاووس به کلانتری 11 میل گنبدکاووس گزارش شد. بلافاصله ماموران انتظامی […]
مردی در جریان درگیری با شوهرِ همسر سابقش او را با ضربه چاقو به قتل رساند. رسیدگی به این پرونده از اواسط خرداد امسال بهدنبال درگیری خونین مقابل یک قنادی در محمدشهر کرج شروع شد.
مأموران گشت کلانتری با اطلاع از این ماجرا در محل درگیری حضور یافتند و با پیکر خونین مرد جوانی به نام رسول روبهرو شدند.
خیلی زود تیم پزشکی در محل حادثه حضور یافت اما بهرغم تلاش پزشکان، رسول در اثر ضربه چاقو و شدت خونریزی جان باخت.بدین ترتیب تیم ویژهای از کارآگاهان جنایی در صحنه مستقر شده و به دستور بازپرس کشیک قتل جسد رسول به پزشکی قانونی منتقل شد.
ضارب که مرد ۴۱ سالهای به نام احمد بود در همان صحنه جنایت بازداشت شد و برای بازجویی به اداره پلیس انتقال یافت و به قتل اعتراف کرد.در ادامه تحقیقات، پلیس به بازجویی از همسر مقتول پرداخت که وی به مأموران گفت: مدتی قبل از احمد( قاتل)جدا شده و با رسول ازدواج کرده بودم. ا
ز همسر اولم پسری به نام علی داشتم که نزد پدرش زندگی میکرد اما شوهر سابقم وقتی فهمید من ازدواج کردهام دیگر اجازه نداد پسرم را ببینم.
من بارها از احمد خواسته بودم که اجازه دهد پسرم را ببینم. رسول..
آخرین دیدگاه