ایرنا نوشت: دورههای سوم تا هشتم جشنواره فیلم فجر با روندی تقریبا مشخص برگزار شد؛ در آن سالها، اولویت مدیران سینمایی بها دادن به سینماگران جدید بود و نه سینماگران شناخته شده نسلهای قبل.
فضای حاکم بر جشنواره هم با آنچه امروز می بینیم بسیار متفاوت بوده است. به عنوان مثال هیچ سینماگری در هیات داوران دور سوم وجود نداشت یا هنگام معرفی برگزیدگان اختتامیه دوره سوم جشنواره، حاضران در سالن با صلوات فرستادن و سر دادن شعارهای انقلابی، برندگان را تشویق میکردند.
ویژهنامه جشنواره به سردبیری غلامرضا موسوی
از دوره سوم، بخش فیلمهای اول فیلمسازان به جشنواره اضافه شد و کاتالوگ جشنواره هم به سردبیری غلامرضا موسوی از همین دوره در دستور کار تولید و چاپ قرار گرفت. اما در اغلب سالها عجیبترین اتفاقات در اختتامیه جشنوارهها پیش میآمد. به عنوان مثال در جشنواره سوم با وجود حضور فیلمی نظیر کمال الملک ساخته علی حاتمی فیلم مترسک ساخته حسن محمدزاده و به تهیهکنندگی بنیاد مستضعفان استان آذربایجان غربی، برنده جایزه بهترین فیلم شد.
نارضایتی علی حاتمی
جایزه بهترین کارگردانی را یدالله صمدی برای فیلم مردی که زیاد میدانست گرفت و البته برای بهترین بازیگر نقش اول مرد جمشید مشایخی برای بازی در فیلمهای کمال الملک و گلهای داوودی برنده جایزه شد. البته هیات داوران جشنواره سوم برای آن که دل حاتمی را به دست بیاورند، در بخش بهترین فیلمنامه از کمال الملک تقدیر کردند اما آنچه از آن روزها در خاطر سینما دوستان مانده است، نارضایتی شدید علی حاتمی است.
در آن سالها مدیران سینمایی سعی می کردند از حضور فیلمها در جشنواره و اهدای جوایز به آنها برای ترویج فکر و نوع نگرش خاص خود در فضای سینما استفاده کنند. فیلم ها برای این که مجوز اکران دریافت کنند باید حتما در جشنواره شرکت میکردند و طبیعی است فیلم هایی مورد توجه قرار میگرفتند که با سلیقه مدیران وقت سینمای کشور همسو بودند. با همین رویکرد است که در حضور فیلم کمال الملک، فیلم مترسک برنده جایزه بهترین فیلم شده است.
طراحی نشان جشنواره با محوریت سیمرغ
اما شاید مهمترین اتفاق جشنواره سوم فیلم فجر طراحی نشان جشنواره با محوریت سیمرغ بود. در سالهای ابتدایی برگزارکنندگان جشنواره به فکر معرفی یک نماد رسمی برای جشنواره بودند اما به نتیجه واحدی نمیرسیدند آنها تلاش می کردند نمادی از میان اسطوره های ملی انتخاب شود و در نهایت سیمرغ عطار که تمام ویژگیهای مد نظر مدیران وقت را داشت انتخاب شد. بر این اساس تندیس سیمرغ را ابراهیم حقیقی از نامهای ماندگار گرافیست ایران طراحی کرد.
اما جایزه سیمرغ بلورین با تعریفی که امروز در ذهن داریم از دوره چهارم جشنواره به برگزیدگان اهدا شد. در جشنواره چهارم، فیلم های نسبتاً خوبی حضور داشتند که نسبت به سالیان قبل نشان از رشد کیفی جشنواره داشت. از جمله این فیلمها میتوان به آوار ساخته سیروس الوند، اتوبوس ساخته یدالله صمدی، بایکوت اثر محسن مخملباف، تنوره دیو ساخته کیانوش عیاری و جادههای سرد اثر مسعود جعفری جوزانی اشاره کرد.
همچنین در این دوره محمدرضا هنرمند با فیلم زنگها برای نخستین بار در سینمای پس از انقلاب سراغ ژانر وحشت با تعریف هالیوودی آن رفت. اما جالب اینجاست که داوران آن دوره هیچ فیلمی را به عنوان برنده جایزه بهترین فیلم انتخاب نکردند. جایزه بهترین کارگردانی به کیانوش عیاری رسید و جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد نیز به مرحوم هادی اسلامی برای ایفای نقش در فیلم اتوبوس اختصاص یافت.
داوران بهترین بازیگر زن را هم انتخاب نکردند یا بر اساس شنیدههای درگوشی آن روزها، صلاح ندیدند بازیگر زن انتخاب کنند. جایزه ویژه هیات داوران هم به فیلم اولیها ساخته عباس کیارستمی اهدا شد که در آن سال ها فیلمساز محبوب مدیران سینمایی محسوب میشد.
پنجمین دوره جشنواره در بهمن سال ۱۳۶۵ برگزار شد. چهره جالب توجه هیات داوران پنجمین دوره، سید عطاءالله مهاجرانی است که بعدها وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. در این دوره هم حواشی جوایز بیشتر از متن جشنواره مورد توجه قرار گرفت. با وجود این که جشنواره پنجم یکی از بهترین سال های سینمای ایران را رقم زده و فیلم های بسیار خوبی در جشنواره حضور داشتند اما در کمال تعجب سیمرغ بلورین بهترین فیلم به فیلم پرواز در شب رسول ملاقلی پور رسید. این در حالی است که فیلم هایی مثل ناخدا خورشید ساخته ناصر تقوایی، اجارهنشینها اثر داریوش مهرجویی، شیر سنگی به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی و فیلمهای دیگری از این دست نیز در این جشنواره حضور داشتند.
سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به عباس کیارستمی برای فیلم خانه دوست کجاست اهدا شد و هیات داوران برای اینکه متهم به نادیده گرفتن فیلم کم نظیر ناصر تقوایی یعنی ناخدا خورشید نشوند، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را به بازیگر این فیلم یعنی داریوش ارجمند داد.
اجارهنشینها با دست خالی جشنواره را ترک کرد
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به مسعود جعفری جوزانی برای شیر سنگی رسید و جایزه ویژه هیات داوران در این دوره نیز به فیلم خانه دوست کجاست اهدا شد. در کمال تعجب اجارهنشینها که همچنان از سوی بسیاری از منتقدان بهترین کمدی پس از انقلاب شناخته میشود، با دست خالی جشنواره را ترک کرد. فیلمی که محسن مخملباف فیلمساز رادیکال آن روزها پس از دیدنش گفت حاضر است به خود نارنجک ببندد و خودش و مهرجویی را بابت ساخت چنین اثر ضد انقلابی منفجر کند!
اما شگفتیها ادامه داشت؛ باز هم هیات داوران برای بهترین بازیگر نقش اول زن هیچ برنده ای را معرفی نکرد. اعتراض به داوریها به حدی در بدنه سینماگران مطرح میشد که موجب شد تا در ششمین دوره جشنواره، هیات داوران متشکل از محمد بهشتی، محمد خزایی، کریم زرگر، محمدعلی نجفی و محمدباقر کریمیان برای اینکه با تجربهای مشابه سال قبل مواجه نشوند، هیچ فیلمی را شایسته دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم ندانستند. تصمیمی که با توجه به سطح کیفی پایین این دوره نسبت به دو دوره پیشین چندان موجب شگفتی نشد.
شکسته شدن طلسم جایزه بهترین بازیگر زن
سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای دومین بار در سه سال اخیر به کیانوش عیاری برای فیلم آن سوی آتش داده شد و جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به فرامرز قریبیان برای فیلم ترن.
در جشنواره ششم طلسم جایزه بهترین بازیگر زن هم شکست و پروانه معصومی بعد از چند سال دوباره سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن نقش اول را برای فیلم جهیزیهای برای رباب دریافت کرد؛ جایزه ای که بسیاری معتقد بودند باید به هما روستا بابت نقش آفرینیاش در فیلم پرنده کوچک خوشبختی اهدا شود.
این بار هم با وجود همه دوراندیشیهای مدیران سینمایی، بدنه سینماگران از داوریها راضی نبودند. شاید همین نارضایتی موجب شد که هفتمین دوره جشنواره یکی از کم سر و صداترین جشنوارههای برگزار شده از آب درآمد. جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم به در مسیر تندباد ساخته مسعود جعفری جوزانی اهدا شد و سیمرغ بهترین کارگردانی به محسن مخملباف برای ساخت بایسیکل ران داده شد.
نام ابراهیم حاتمیکیا برای نخستین بار در این جشنواره بر سر زبان ها افتاد، جایی که حاتمیکیا با فیلم دیدهبان در فهرست نامزدهای بهترین کارگردانی قرار گرفته بود. بهترین بازیگر نقش اول مرد را از عزت الله انتظامی برای فیلم گراند سینما گرفت و رویا نونهالی برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در عروسی خوبان شد.
در این دوره بایسیکل ران و در مسیر تندباد تقریباً اکثر جوایز را به خود اختصاص داده بودند و سطح کیفی سایر آثار نیز در حدی نبود که موجبات اعتراض گسترده به داوریها را فراهم آورد. اما درست برخلاف دوره هفتم، هشتمین جشنواره فیلم فجر سرشار از حواشی و اعتراض و هیاهو بود.
در هشتمین دوره جشنواره که در بهمن ماه سال ۶۸ برگزار شد، فیلم های بسیار مطرحی حضور داشتند. هامون ساخته داریوش مهرجویی شاید شاخصترین این فیلمهاست. کلوزآپ اثر عباس کیارستمی، مادر ساخته علی حاتمی، ساوالان ساخته یدالله صمدی و چند فیلم شاخص دیگر نیز حاضر بودند اما در کمال تعجب همگان، سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره هشتم به فیلم مهاجر ساخته ابراهیم حاتمی کیا رسید. اتفاقی که با وجود فیلم های حاضر در جشنواره بسیار عجیب و دور از انتظار به نظر میرسید. هرچند هیات داوران سعی کردند با اهدای سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و فیلمنامه به داریوش مهرجویی و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به خسرو شکیبایی، از فیلم هامون تقدیر به عمل آورند اما هیچ کدام از این ها باعث نشد تا اعتراضات نسبت به انتخاب سیمرغ بلورین بهترین فیلم فروکش کند.
هنوز هم با گذشت سالها از آن دوره، انتخاب فیلم مهاجر به عنوان بهترین فیلم در حضور فیلمهایی همچون هامون، مادر و کلوزآپ یکی از شگفتیهای تاریخ جشنواره فجر محسوب میشود. جشنواره ای که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را به رقیه چهره آزاد برای بازی کوتاهش در فیلم مادر اهدا کرد و هما روستا، بیتا فرهی و فاطمه معتمدآریا را شایسته این جایزه ندانست. تقسیم جوایز به نحوی که همه را راضی کند شاید از هشتمین دوره جشنواره فجر کلید خورد. هر چند در نهایت نیز تقریبا هیچ کس راضی نبود.
۵۷۲۴۵
آخرین دیدگاه