اعتماد در یادداشتی به قلم محمد مهاجری نوشت: همین که آقای طائب، از اندرونی دنیای سیاست به بیرونی کوچ کرده و حاشیه امنی که در گذشته از آن برخوردار بود کنار زده است،شرایطی پدید آمده که همه شهروندان و اهالی سیاست و رسانه آزادانه او را نقد کنند.
ندیدم در فضای رسانهای نقدی بر اظهارات آقای طائب منتشر شده باشد. دلیلش میتواند یکی از دو مورد زیر باشد:
1- ملاحظه کردن سمت و جایگاه فعلی و قبلی؛
2- تکراری بودن تحلیلها و شباهت آنها به نوشتههای یک جناح خاص.
تداوم این نقادیها میتواند نگاه آقای طائب و به خصوص عملکرد سیاسی گذشته او را به چالش بکشد و او را از این پس نه در موضع مونولوگگویی که در مقام دیالوگ و گفتوگوی دو و چندجانبه قرار دهد. آقای حسین طائب در اظهارات خود، به ستایش از دولت رییسی پرداخته است. چنین دفاع جانانهای از طرف ایشان کاملا طبیعی است، به خصوص که در فضای سیاسی کشور چنین گمانهای وجود دارد که رییس پیشین سازمان اطلاعات سپاه در مقام عمل، در کنار زدن نامزدهای جدی رقیب آقای رییسی تلاش موسعی کرد و در واقع دولت سیزدهم محصول عملکرد اوست. بنابراین دفاع از دولت رییسی فقط دفاع از دولت رییسی نیست، بلکه دفاع از خود آقای طائب است.
به یاد داریم در سال 1384 بسیاری از چهرههای سیاسی و فرهنگی و حتی نظامی از آقای احمدینژاد حمایت کردند، اما بعدها دریافتند پشتیبانیهای بیدریغی که از او کردهاند، جز خطای سیاسی نبوده است…
لابد آقای طائب با مشاهده آن تجربه، اینبار بیگدار به آب نزده و خیالش همه جوره از آقای رییسی راحت است. در چنین حالتی، گریزی نیست جز آنکه کارنامه آقای رییسی را به حساب آقای طائب بگذاریم. حتما ایشان این نکته را میداند که وقتی با تمام قوا وارد میدان دفاع از دولت سیزدهم شده عملا «بانی وضع موجود» است. چه آقای رییسی را موفق بدانیم یا عملکرد او را ضعیف ارزیابی کنیم، آقای طائب بانی این اوضاع است.
انتظار میرود آقای طائب، نشستهای تحلیلی مشترکی با حضور اصحاب سیاست، فرهنگ و رسانه برگزار کند. در آن جلسات میتوان علاوه بر بحث درباره تحلیلهای به شدت قابل مناقشه آقای طائب که اخیرا بیان شده، واقعیتهایی از اقتصاد، فرهنگ، سیاست و جامعه را (که محصول عملکرد دولت سیزدهم است) مطرح کرد که شاید آقای طائب به دلیل دور بودن از کف جامعه و حضور در اندرونی سیاست، از آنها بیاطلاع باشد.
23302
آخرین دیدگاه