داماد جوانی که به خاطر مستی با برادر همسرش درگیر شده و او را به قتل رسانده است بعد از چندین سال تلاش بالاخره موفق شد رضایت اولیای دم را جلب و از قصاص نجات پیدا کند.
به گزارش اعتمادآنلاین، درگیری متهم و برادرزنش از ساعتها قبل از جنایت آغاز شد و در نهایت متهم برادر همسرش را در خانهاش به قتل رساند.
تلاش برای نجات جوان زخمی
نیمهشبی در سال ۹۸ زنی جوان فریادزنان به خیابان آمد و از مردم برای نجات جان برادرش کمک خواست. او گفت برادرش چاقو خورده و باید به بیمارستان برده شود. همسایهها وارد خانه این زن شدند و سامیار برادر جوان او را غرق در خون دیدند.
با انتقال سامیار به بیمارستان تلاش برای نجات جان او آغاز شد اما ساعاتی بعد به دلیل شدت جراحات جان باخت.
با مرگ سامیار شوهرخواهر او به نام رضا بازداشت شد. رضا به قتل سامیار اعتراف کرد اما مدعی شد قصد قتل نداشته و مستی سامیار منجر به این مرگ شده است. او گفت: من قصدی برای قتل نداشتم و مجبور شدم از خودم دفاع کنم.
با صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد و متهم در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
درخواست قصاص برای داماد
در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و برای دامادشان درخواست قصاص کردند.
سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: آن شب تولدم بود و در خانه مادرزنم مهمان بودیم. آنها برایم جشن تولد گرفته بودند. برادرزنم هم آنجا حضور داشت که با هم مشروب خوردیم و در حال مستی، به صورت لفظی با هم بحث کردیم. بعد از پایان جشن او همراه من و همسرم به خانه ما آمد. میگفت میخواهد با من تسویهحساب کند. من و برادرزنم با هم درگیر شدیم.
او ادامه داد: من برای فیصله دادن به درگیری به اتاقم رفتم و خوابیدم. اما چند دقیقه بعد همسرم که پریشان بود بالای سرم آمد و مرا بیدار کرد. او میگفت برادرش شیشه پنجره را شکسته و دست به خودزنی زده است. من هراسان بیدار شدم و به سمت سامیار رفتم. او مست بود و حال طبیعی نداشت. به همین خاطر میخواست خودزنی کند که شیشه را به زور از دستش گرفتم و او را از خانهام بیرون کردم.
متهم گفت: سامیار دستبردار نبود و مقابل در خانه داد و فریاد راه انداخته بود. چون دیروقت بود به خاطر همسایهها و از ترس آبرویم بار دیگر مقابل در رفتم. برای ترساندن او کارد آشپزخانه را هم همراه خودم بردم. برادرزنم همچنان مقابل در فحاشی میکرد که سعی کردم او را آرام کنم اما نشد. من که در حال مستی کنترل اعصابم را از دست داده بودم چند ضربه چاقو به گردن و شکم او زدم که با فریادهای همسرم همسایهها از خانهشان بیرون آمدند و من همانجا بازداشت شدم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده متهم را به قصاص محکوم کردند.
حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورده و قطعی شده بود که داماد جوان توانست رضایت اولیای دم را جلب کند و از یکقدمیچوبه دار به زندگی برگردد.
جلب رضایت اولیای دم
متهم به دلیل جنبه عمومیجرم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و از خود دفاع کرد.
او در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: باور کنید من قصد کشتن برادرزنم را نداشتم و نمیدانم چطور شد که چاقو کشیدم. ما هر دو مست بودیم و حال طبیعی نداشتیم. من شرمنده خانواده همسرم هستم.
متهم ادامه داد: باور کنید چیز زیادی از ماجرا به خاطر ندارم. اما در سه سالی که در زندان هستم به اندازه کافی تنبیه شدهام. من در این مدت حتی نتوانستم فرزندم را ببینم. خانواده همسرم در حقم بزرگواری کردند و به من زندگی دوباره بخشیدند. حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا زودتر سر زندگیام برگردم و گذشته را برای همسر و فرزندم جبران کنم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی متهم را به سه سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کردند تا او به زودی از زندان آزاد شود.
آیا این خبر مفید بود؟ 2 0
نتیجه بر اساس 2 رای موافق و 0 رای مخالف
آخرین دیدگاه