جلال میرزایی، فعال سیاسی و نماینده پیشین مجلس درباره فراخوان رئیس قوه قضائیه برای ارائه پیشنهادات و انجام گفتوگو و در پاسخ به این سوال در صورتی که بعد از سال ۸۸ این نکته بارها و بارها مطرح شد و بحث از گفتوگو ملی و آشتی ملی به میان آمد اما افرادی برای این مهم مانع تراشی کردند ولی حالا که بحرانهایی در کشور ایجاد شده یاد این موضوع افتادهاند، گفت: اصل گفتوگو خوب است آن هم گفتوگو میان طیفی که در قدرت قرار دارد با آنهایی که منتقد سیاستها و رویههای موجود بوده و آن را هزینهزا میدادند اگر این گفتوگو صورت بگیرد، خوب است. منتها من این آمادگی را که یک گفتوگوی جدی که منجر به تغییرات و به عبارتی اصلاحاتی در کشور شود را در قدرت مشاهده نمیکنم.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی میرزایی را در ادامه میخوانید:
*گفتوگوهایی که از قبل انجام شده یک سویه است، به همین دلیل نه حاکمیت از آن استقبال میکند نه منتقدان رغبت چندانی دارند برای حضور در این گفتوگوها؛ زیرا فکر میکنند کسانی که در قدرت هستند این گفتوگوها را چندین جلسه برگزار میکنند و هنگامی که مشاهده میکنند منتقدان بسیار سوال دارند و یک چیزهایی را زیر سوال میبرند حوصلهشان سر میرود، از سوی دیگر منتقدان هم زمانی که مشاهده کنند نقدهایشان چندان تاثیری ندارد و بیشتر جنبه تزئینی پیدا میکند، رغبتی از خودشان برای ادامه حضور نشان نمیدهند.
*هر موقع بحرانی اتفاق میافتد کسانی در قدرت میآیند از گفتوگو صحبت میکنند اما پیش از بحران گفتوگو را رد میکنند، معتقدم با واکنشهایی در ۲ الی ۳ هفته اخیر مشاهده شده هنوز به آن چیزی که آقای اژهای بیان و اظهار آمادگی کرده نرسیدهایم و این آمادگی را مشاهده نمیکنیم؛ حال چرا این آمادگی را مشاهده نمیکنیم؟
*زیرا برخی کسانی که با قدرت در ارتباط هستند از جمله برخی رسانهها و افراد سیاسی عمده راهکارهایی که ارائه میدهند حول محور جهاد تببین است، این جهاد تبیین یعنی چه؟ میگویند کسانی که اعتراض میکنند دچار مشکل هستند و منحرف شدهاند، اینها تحت تاثیر رسانههای خارجی و شبکههای جاسوسی قرار گرفتند و بنابراین نیاز به هدایت، راهنمایی و ارشاد دارند ضمن اینکه به برخی هم اتهاماتی وارد میکنند.
*در این مدت مشاهده کردیم، آقایان سیدحسن خمینی، عارف و سید محمد خاتمی بیانیه دادند. بعضی از کسانی که دلسوز نظام هستند و درون حاکمیت قرار دادند و کسی هم نمیپذیرد اینها از محدوده منافع ملی خارج شده باشند و بعضی دیگر از فعالان سیاسی و رسانههای منتقد که از موضع درون حاکمیت به نقد بعضی از عملکردها پرداختند، مورد برخوردهایی قرار گرفتند که چندان درست نبود و حتی صحبت از این شد که اینها مباشر و محرک هستند و باید محاکمه شوند، باید از اموال این افراد خسارتها پرداخت شود. هنگامی که این رویکرد از تریبونهای مختلف این گونه بیان میشود، چه باید کرد؟ آقای زیباکلام نقد کردند حقالتدریسی دو واحدی که در دانشگاه داشتند را از ایشان گرفتند.
به نظر من اولین کاری که آقای اژهای باید انجام دهد این است که ابتدا یک سازمانی از درون دستگاه تحت امر خودشان به وجود بیاورند که پیامهایی که از درون این دستگاه یا اجزای این قوه به مخاطبان و منتقدان داده میشود، تعارضی با اصلاحات و گفتههای ایشان نداشته باشد.
معتقدم آقای اژهای اقدامات خوبی در این مدت داشتهاند اما به نظر میرسد دستگاه تحت امر ایشان چندان همراه با وی پیش نمیرود. در حال حاضر بسیاری از منتقدان که دلسوزانه مطلب مینویسند را سیستم خودی نمیداند که با آن ها گفتوگو کند.
*مشاهده کردیم در این شرایط برخی یاد احیای کرسیهای آزاد اندیشی افتادند اما از دل این کرسی فردا چه درمیآید؟ آخر سر به این میرسند که آقای شریعتمداری کیهان، آقای خسرو پناه، رسایی و آقای تهرانی را دعوت کنند یعنی کلا افراد این طیف را دعوت میکنند و میگویند بروید کرسی آزاداندیشی با حضور اینها برگزار کنید. بعد اینها با چه فرضی این کرسیها را برگزار میکنند؟ با این فرض که افراد معترض مشکلاتی دارند که باید ارشاد شوند و با رویکرد ارشادگونه میخواهند با معترضان صحبت کنند و هنگامی که رویکرد این است نمیدانم گفتوگو چه ضرورتی دارد؟ البته معتقدم باید صبر کنیم تا همین کرسیهای آزاداندیشی برگزار شود و ببینیم نتیجه این جهاد تبیین چه میشود.
*من تغییر محسوسی مشاهده نمیکنم که نشان از مدیریت اعتراضات، پیشگیری از آن در آینده و عبور از بعضی چالشها در حاکمیت شکل گرفته باشد.
*معتقدم منتقدانی که درون سیستم هستند میتوانند کمک به مشارکت سیاسی و احیای جامعه مدنی کنند، کمک به اینکه اعتراضات به تدریج در چارچوب مسالمتجویانه و قانونمند ادامه داشته باشد، به اعتقاد من در این زمینه منتقدانی مانند آقایان خاتمی، خوئینیها و ناطق نوری میتوانند کمک کنند.
*هنگامی که به این فکر میکنم که این گفتوگو هم برگزار شود از آن چه بیرون میآید نسبت به این هم ناامید هستم زیرا سیستم آمده بسیاری از منتقدان دلسوزش را تخریب و تحقیر کرده است. پایگاه اجتماعی این افراد به صورت حساب شده تخریب شده است. به نظر من باید حاکمیت باید انسجامی در زیرمجموعهاش ایجاد کند؛ چراکه وقتی صحبت از گفتوگو میشود، دستگاه دیگری برخورد سلبی میکند.
*فرصت اندکی برای احیای اصلاحطلبان و منتقدانی که درون چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی هستند و بتوانند نقش موثری در تقویت و احیای جامعه مدنی و احیای گفتوگوهای مدنی با هدف سوق دادن جامعه و نسل جدید به سمت اقدامات مسالمتآمیز ایفا کنند باقی مانده است، زیرا نسل جدید در حال عبور از مسائل است و اینکه بگوییم دانشآموزان را به کانون اصلاح و تربیت فرستادهایم چیزی را توجیه نمیکند و نمیشود مسائل را اینگونه حل و از چالشها عبور کرد.
آیا این خبر مفید بود؟ 1 0
نتیجه بر اساس 1 رای موافق و 0 رای مخالف
آخرین دیدگاه