پسر جوانی که به خاطر نگاه چپ با راننده تیبا درگیر شده و او را به قتل رسانده بود با حکم دادگاه به قصاص محکوم شد.
به گزارش اعتمادآنلاین، درگیری میان مقتول و دو متهم پرونده به خاطر نگاه چپ پیش آمد و در نهایت با جنایت به پایان رسید.
قتل در جایگاه سوخت
قتل راننده تیبا به نام سعید یک سال قبل اتفاق افتاد، پلیس آن زمان متوجه شد میان دو موتورسوار و سه سرنشین یک تیبا در جایگاه سوخت درگیری رخ داده و سعید که سوار تیبا بوده از ناحیه گردن و پا دچار جراحت شدیدی شده و او را به بیمارستان منتقل کردهاند. دقایقی بعد خبر رسید سعید در بیمارستان جانش را از دست داده است.
دوستان سعید به پلیس گفتند عاملان قتل دو نفر بودند که سوار بر موتور از محل فرار کردند. ساعاتی بعد دو پسر جوان به نامهای حامد و پدرام شناسایی و بازداشت شدند.
حامد گفت: آن روز من سوار موتور دنبال دوستم پدرام رفتم و با هم به گردش رفته بودیم که به خاطر نگاه چپ با سه سرنشین تیبا درگیر شدیم. آنها به ما فحش دادند. ما از کنارشان عبور کردیم و به جایگاه سوخت رفتیم تا بنزین بزنیم که یکباره متوجه شدیم خودرو تیبا در کنار ما توقف کرده است. یکی از سرنشینان تیبا از ماشین پیاده شد و با لگد به موتورم زد که ما از روی موتور به زمین افتادیم. من و دوستم عصبانی شده بودیم که پدرام با چاقویی که همراه داشت به سمت او حمله کرد و یک ضربه به سینه سعید زد. من هم یک ضربه چاقو به پای او زدم اما قصد قتل نداشتم.
پدرام نیز به قتل اعتراف کرد و گفت: هنگام درگیری مشروب خورده و مست بودم.
او به بازسازی صحنه جرم پرداخت و آنها در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
درخواست قصاص
بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهمان در دادگاه خوانده شد مادر مقتول در خواست قصاص کرد.
سپس پدرام به دفاع پرداخت و گفت: دعوا به خاطر نگاه چپ شروع شد و من فکر نمیکردم این دعوا با قتل تمام شود. وقتی سعید از ماشین پیاده شد و به ما لگد زد، عصبانی شدم و با چاقوی آشپزخانه که همراه داشتم ضربهای به سینه او زدم. من آن روز مشروب خورده و مست بودم و حالا پشیمان هستم.
حامد که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود نیز به اتهام جرح عمدی و رانندگی بدون گواهینامه از خود دفاع کرد.
او گفت: قبول دارم بدون گواهینامه سوار موتور شدم اما پشیمان هستم و میگویم اشتباه کردهام. آن روز وقتی پدرام با چاقو به سعید ضربه زد من هم از ترسم یک ضربه به پای سعید زدم و بلافاصله سوار موتور شدیم و فرار کردیم. من پشیمان هستم و تقاضای بخشش دارم.
متهم ادامه داد: ما اصلاً سعید را از قبل نمیشناختیم و هیچ خصومتی با او نداشتیم. درگیری بچگانه فقط به خاطر نگاه چپ شروع شد و من از این ماجرا ناراحت هستم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده پدرام را به خاطر قتل به قصاص و به خاطر شرب خمر به ۸۰ ضربه شلاق محکوم کردند. حامد نیز چون هنگام ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال داشت به پرداخت دیه و جزای نقدی محکوم شد.
آخرین دیدگاه