محمدرضامحبوب فر جامعه شناس و پژوهشگر در یادداشتی به بررسی آثار اجتماعی افزایش تورم به واسطه حذف ارزترجیحی پرداخته است.
به گزارش دیده بان ایران، در متن یادداشت تحلیلی این جامعه شناس که به افزایش «تکدی گری» و افزایش «نرخ فقر» در جامعه پرداخته شده است.
محبوب فر در گزارش خود نوشته است: با توجه به تورم سال های اخیر، در هر کوچه و خیابانی، کودکان کار و متکدیان، بیشتر جلب توجه می کنند و دست آنان به سمت پیر و جوان، دراز می شود. سرعت فزاینده افزایش قیمت ها و کاهش قدرت خرید مردم در این روزها که ارز ترجیحی حذف شده و قیمت ها آزادسازی شده است، آمار آسیب های اجتماعی از جمله تکدی گری را افزایش داده است. نرخ فقر در دهه 90 از 18 درصد به 29 درصد افزایش یافت. از سویی دیگر، در سه ماهه نخست سال 1401، نرخ فقر، رقم 30 درصد را نشان می دهد که این در مقایسه با یک دهه گذشته، بی سابقه است. طبق آمار اعلام شده، با حذف ارز ترجیحی و تبدیل آن به ارز نیمایی و بازار آزاد، تورم نقطه به نقطه در خرداد 1401، 53 درصد بوده است و با این تفاسیر، نرخ فقر اینگونه افزایش پیدا کرده است. اکنون در ایران تورم 85 درصدی مواد غذایی مشاهده می شود، که این رقم بسیار نگران کننده است، زیرا بسیاری از افراد این روزها ناچار شده اند در کف خیابان برای تکدی گری حضور پیدا کنند و به امرار معاش بپردازند.
این پژوهشگر اجتماعی در ادامه خاطرنشان کرده است: در حال حاضر جمعیت ایران از 85 میلیون نفر عبور کرده است و وارد کانال 90 میلیون شده است. ۷۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر نسبی هستند. در خرداد پارسال در خبری اظهار شده بود جمعیت زیر خط فقر مطلق در ایران دو برابر شده و به ۲۵ میلیون نفر رسیده است. این خبر به نقل از رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی عنوان می شد و روزبه کردونی، شمار افرادی که در ایران، زیر خط فقر مطلق زندگی می کردند را تا دو سال پیش(بین سال های ۹۶ تا ۹۸) نسبت به سال های قبل آن دو برابر ارزیابی کرده بود. همچنین گزارش این نهاد دولتی نشان می داد که در طول دو سال ۹۶ تا ۹۸ شاخص خط فقر مطلق به ۳۰ درصد رسیده بود، که فقر و نابرابری در سطح کشور علت آن بوده است. وزارت کار نیز در مهر ماه همان سال و قبل از اینکه آزادسازی قیمت ها رخ دهد، اعلام کرده بود بیش از یک سوم جمعیت ایران در فقر مطلق به سر می برند. حال با نگاهی اجمالی به رقم تورمی که در سه ماه سال 1401 به دست آمده است و نتایج آن در خرداد ماه منتشر شده است، می توان با احتساب بیکاری بی سابقه ای که در اثر افزایش دستمزد و بیمه و مسائل و مشکلات عدیده ای که صنعت و دولت با آن ها رو به رو هستند، نسبت به افزایش شاخص فلاکت اجتماعی هشدار داد. این شاخص، ترکیبی از اعداد تورم و بیکاری است.
۵۰ درصد جمعیت کشور، ناتوان از خرید و تأمین مسکن مناسب و مطلوب هستند
محبوب فر جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی در ادامه یادداشت تحلیلی خود در سایت دیده بان ایران نوشته است: افزایش تورم در بخش مسکن هم بر مشکلات جامعه افزوده است. 50 درصد جمعیت کشور، ناتوان از خرید و تأمین مسکن مناسب و مطلوب هستند و ناچاراً اجاره نشین هستند. ضمن اینکه قیمت های دستوری در حوزه اجاره و رهن مسکن به شکست انجامیده است و مالکان خانه ها ترجیح می دهند آتش به اختیار عمل کنند و رقم افزایش میزان اجاره بها را توافقی تعیین کنند. 70 درصد درآمد سالانه اقشار کم درآمد صرف اجاره یا اقساط مسکن می شود و حال که تورم خوراکی ها به بیش از 80 درصد رسیده است، تنها اولویت اقشاری که دخل و خرجشان متناسب نیست و زیر خط فقر مطلق یا فقر نسبی به سر می برند، تأمین سرپناه به هر طریق ممکن است و در این صورت می توان تصور کرد که مدیریت تغذیه در دوره تورم سخت و دشوار گردد. در همین حال، گزارش ها از فشار دو برابری تورم خرداد ماه بر اقشار کم درآمد در ایران، حکایت دارد. افزایش هزینه برای خانوارها در ۹ دهک به بالای ۵۰ درصد رسیده که برای دهک اول به عنوان کم درآمدترین، ۶۴ درصد بوده است. زندگی طبقات کم برخوردار نسبت به قبل سخت تر شده است و دیگر نمی توان با یارانه و کالابرگ به اداره کشور پرداخت.
افزایش تورم و گرانی به آسیب های اجتماعی دامن زده است. در گذشته وقتی صحبت از تکدی گری می شد، مدیران شهری و مسئولان سازمان های حمایتی اعلام می کردند که 70 درصد متکدیان، ایرانی نیستند و بیشتر آن ها مهاجران افغان و یا افرادی هستند که از کشورهای همجوار در ایران حضور پیدا کرده اند. متاسفانه در حال حاضر بنا بر مطالعات و پژوهش های میدانی، این روند، کاملاً معکوس شده است و در کلان شهرهایی مثل تهران، اصفهان، شیراز و مشهد که هزینه های زندگی در آن شهرها نیز بالا و در زمره دسته بندی شهرهای گران هستند، تکدی گری افزایش پیدا کرده است. همچنین تکدی گری، زنانه شده است و اکثریت متکدیان انفرادی، زنان هستند و حتی گروه هایی که متکدیان را مدیریت می کنند، بیشتر متکدیان را از بین زنان انتخاب می کنند. آسیب های اجتماعی محدود به تکدی گری نیست. رئیس سازمان زندان ها در ایران گفته ۶۰ درصد جمعیت زندانیان متأهل هستند.
غلامعلی محمدی افزوده که «به صورت کلی، تراکم جمعیت کیفری در زندان های کشور در حد مطلوب نیست چون ما با افزایش تراکم جمعیت کیفری مواجه هستیم. در جمهوری اسلامی ایران، ما بالاتر از حد میانگین جهانی زندانی در زندانهای کشور داریم.
اکنون حدود ۶۰ درصد زندانیان متاهل و مابقی مجرد یا افرادی هستند که متارکه کردهاند و یا همسران آنها فوت کردند.» گزارش مرکز آمار ایران حاکی است آمار سرقت در ایران طی پنج سال، چهار برابر شده است و میزان سرقت به بیش از یک میلیون و چهارصد هزار مورد رسیده است.
در سرقت ها از خرد و درشت، حرف های سارقان از این نظر که «اخیراً بیکار شده اند و تأمین هزینه های بچه خیلی سخت است و دست به سرقت زده اند تا کسب و کاری راه بیندازند و خرج زندگی شان را تأمین کنند» جلب توجه می کند. طیف وسیعی از مردم توان خرید انواع گوشت را ندارند و فروش استخوان های دورریز در فروشگاه ها افزایش یافته است. پیش تر در این مورد که هرگونه افزایش قیمت مواد غذایی می تواند به گرسنگی مردم منجر گردد هشدار داده شده بود. اکنون خبر می رسد که نانوایی ها در سطح کشور به این بهانه که در ابتدای هر سال اقدام به گرانی نان می کرده اند، قیمت نان را بالا برده اند.
مطالعات مختلفی در دست است که بیانگر مصرف نان در کشور ایران به میزان ٢ تا ٣ برابر کشورهای مختلف است. این نشان می دهد افراد به سمت سیری شکمی و نه سلولی، در حرکت هستند و دریافت حداقل کالری در برنامه روزانه افراد وجود داشته است. پیش بینی ها بر این اساس استوار بوده است که هرگونه گران کردن قیمت مواد غذایی ابتدایی مانند نان می تواند با گرسنگی مطلق جایگزین شود.
افزایش بیسابقه قیمت مواد خوراکی و نرخ تمام شده تولید این محصولات، برخی شرکت ها و کارخانجات را در خصوص انجام تقلب در عرضه تولیدات خود وسوسه کرده است و برخی گزارش های رسانه ای بیانگر تقلب و کم فروشی در عرضه محصولات غذایی توسط شرکت های تولیدکننده است. آنچه مسلم است؛ استرس اجتماعی و اضطراب محیطی بر سر تأمین جان پناه و معیشت بر بخش قابل توجهی از مردم کشور غلبه کرده است. استرس اجتماعی می تواند سرعت پیر شدن سیستم ایمنی و روند تضعیف آن را افزایش دهد. این پدیده محیطی، از جمله علل و محرک های مرتبط با افزایش سن و بیماری هایی همچون سرطان و بیماری های قلبی عروقی و همچنین پاسخ کم اثرتر افراد پیر و جوان به واکسن ها باشد.
تحریم ها و محدودیت در تعاملات جهانی دولت باعث آسیب های جدی به زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی کشور شده است. نهادهایی که می توانند برای رفع آسیب های اجتماعی کمک کننده باشند، اکنون در پرداخت حقوق پرسنل خود دچار استیصال شده اند.
دولت در تنگنای اقتصادی و مالی است و اگر بنا باشد نهادهای حمایتی در این راستا تقویت شوند، در وهله اول پرداخت حقوق و معوقات کارکنان چنین سازمان هایی در اولویت قرار می گیرد و نمی توان امید بست که در کوتاه مدت و میان مدت نسبت به تلطیف فضای کنونی جامعه نسبت به آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی کنند. تاوان تحریم ها را فقط مردم ایران پس داده اند و با تداوم شرایط فعلی کشور، تورم کاهشی نخواهد شد. بخش اعظم گرانی ها در راه هستند و گرانی ها سر توقف ندارند و بخشی از گرانی ها و تورم موکول به سال آینده خواهند بود، ضمن اینکه با تداوم روند کنونی تورم، شاخص افزایش قیمت ها سه رقمی خواهند شد.
بنابراین دولت باید در راستای رفع تحریم ها گام بردارد تا سرمایه گذاری در کشور رونق گیرد و بیشتر از این، زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به دلیل تحریم ها و تنگناهای سیاسی و اقتصادی، از هم پاشیده نشود. با وجود رفع تحریم ها و بازگشت نظام سیاسی ایران می توان امیدوار بود که کشور ایران به بزرگ ترین صادر کننده نفت و گاز به اروپا و آسیا تبدیل گردد و از طریق نفت، بین سه تا پنج تریلیون دلار و از طریق گاز، سالانه ۱۱۸ بیلیون دلار به خزانه کشور وارد کرد.
آخرین دیدگاه