سروش پسر جوانی است که متهم به تعرض به یک دختر شده است. او که اتهامش را رد می‌کند در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین جزئیاتی از ماجرا را شرح داده است.
*اتهام تعرض به تو وارد شده است. قبول داری؟
دروغ می‌گوید! من این کار را نکردم هر چه بود با رضایت بود.
*اگر رضایت بود چرا آن دختر شکایت کرد؟
چون گفتم دیگر نمی‌خواهم به این رابطه ادامه بدهم. خانواده‌ام فهمیدند. مادرم گفت برایت زن می‌گیریم این دختر را رها کن. وقتی فهمید نمی‌خواهم با او ازدواج کنم شکایت کرد.
*تو که قصد ازدواج نداشتی چرا با این دختر وارد رابطه شدی؟
یک‌طرفه که نبود. خودش هم می‌خواست. از اول هم قول ازدواج نداده بودم.
*اما وارد یک رابطه خصوصی و عمیق شدی، چرا این کار را کردی؟
من که به زور کاری نکردم.
*حتماً طوری رفتار کردی که این دختر اعتماد کرد.
من هیچ قولی ندادم.
*شاکی می‌گوید تو به او قول ازدواج داده بودی.
دروغ می‌گوید، من فقط گفته بودم از او خوشم می‌آید. وقتی خانواده‌ام فهمیدند و گفتند نه، من هم گفتم نه.
*تو که نظر خانواده‌ات برایت مهم است چرا از اول موضوع را با آنها در میان نگذاشتی؟
از اول برای خودم خیلی جدی نبود، وقتی جدی شد موضوع را به مادرم گفتم.
*مخالفت مادرت برای چیست؟
می‌گوید دختری که با تو دوست شده به درد ازدواج نمی‌خورد.
*اما تو خودت هم با یک دختر به همین سبک که مادرت منتقدش است وارد رابطه شدی، پس چرا تو به درد ازدواج می‌خوری؟
من پسرم من فرق دارم.
*شغلت چیست؟
پیک موتوری.
*با دختر جوان کجا آشنا شدی؟
به عنوان مسافر او را سوار کردم و بعد با هم دوست شدیم.
*برای اینکه دختر گذشت کند کاری کرده‌ای؟
گفتم با او ازدواج می‌کنم، جلوی قاضی هم گفتم اما قبول نکرد.
*خب، فکر می‌کنی محکوم شوی؟
نمی‌دانم. دختر بدی نیست من هم دوستش دارم ولی خانواده‌ام مخالف هستند. من حاضرم ازدواج کنم.
آخرین دیدگاه