حادثه فروریختن برج متروپل علاوه بر ویرانی گستردهای که به چشم دیده میشود آثار بسیار مخرب دیگری نیز دارد که ممکن است طولانیمدت شود. مردم آبادان و داغدیدگان از نظر روانی در وضعیت بحرانی هستند و اگر مورد حمایت قرار نگیرند و به آنها کمک نشود این شرایط آنان را درگیر آشفتگیهای بسیار خواهد کرد. کتایون خانجانی، روانشناس و رواندرمانگر، در گفتوگو با اعتمادآنلاین توضیح میدهد چگونه میتوان به این آسیبدیدگان یاری رساند.
خانجانی با اشاره به اینکه رسیدگی به وضعیت روحی و روانی مردم آبادان به اندازه مساله آواربرداری و امدادرسانی اهمیت و ضرورت دارد، گفت: اتفاقی که در آبادان افتاده یک حادثه تروماتیک و چیزی شبیه به جنگ است. این حادثه مسالهای غیرقابل پیشبینی بوده که خانوادههای زیادی را داغدار کرده است. در این گونه موارد افراد، شوک، انکار، غم و خشم را تجربه میکنند که این بار در سطح کلان اتفاق افتاده است. در چنین شرایطی کل جامعه درگیر چنین وضعیت روحی و روانیای میشود. ترس از اینکه اتفاقات غیرقابل پیشبینی میتواند یکباره عزیزانشان را از آنها بگیرد باعث ایجاد اضطراب فراوان در افراد جامعه میشود. حادثه متروپل شبیه به حادثه هواپیمای اوکراینی در تهران است. در این حوادث استیصال، ناامیدی و غم جمعی اتفاق میافتد و بعضی اوقات غم آنقدر شدید است که انگار افراد هیچ حسی ندارند و دچار یک بیحسی عمیق میشوند. آنها افسردگی و اضطراب را تجربه میکنند و اضطراب بعد از سانحه جدیترین نوع اضطراب است؛ مخصوصاً برای کسانی که شاهد این حادثه بودند. این اضطراب جمعی را در حادثه پلاسکو هم شاهد بودیم. استرس بعد از حادثه در همه افراد با توجه به نسبت دوری و نزدیکی به قربانیان و خانواده آنها و همچنین زمینه فرد برای اضطراب با شدت و ضعف اتفاق میافتد.
این رواندرمانگر درباره اینکه نهادهای دولتی و مدنی در این شرایط چه باید بکنند، گفت: واقعیت این است که در بحرانها باید یک سری روانشناسان به محل اعزام شوند و خدمات درمانی ارائه دهند. مداخله در بحران یکی از روشهای مهم در آرام کردن وضعیت است و در اولین مرحله بسیار ضروری است. همچنین رواندرمانیهای گروهی برای سوگ افراد بسیار ضروری است و این خدمات باید رایگان در اختیار افراد آسیبدیده قرار بگیرد. همدلی نهادهای مختلف میتواند بسیار موثر باشد؛ مثلاً سلبریتیهای محبوب مردم میتوانند دلگرمیهایی هر چند جزئی ایجاد کند. واکنش دولت نسبت به افرادی که در این مساله مقصر بودند بسیار مهم است. مردم خشم زیادی از عبدالباقی، سازنده متروپل، دارند و حتی مرگ او را باور نمیکنند، بنابراین شفافسازی درباره این اتفاق و بازداشت و تاوان دادن افرادی که در این حادثه مقصر هستند بسیار مهم است و دولت باید در این زمینه کمک کند.
خانجانی گفت: یکی دیگر از روشهایی که میتواند به افراد کمک کند از ترومای جمعی بیرون بیایند یک سری رسیدگیها به خودشان است. حمایت گرفتن از خانواده، توجه به سلامت جسم و روان و شرکت در بازسازیهایی که انجام میشود، میتواند بسیار موثر باشد؛ مثلاً در جنگها وقتی افراد خودشان شهر را بازسازی میکنند زودتر و بهتر به آرامش میرسند.
او به تاثیر شرکت مردم در امدادرسانی اشاره کرد و گفت: وقتی مردم، نزدیکان و بستگان قربانیان برای امدادرسانی اقدام میکنند حس غم و اضطراب شدید در آنها التیام پیدا میکند و برای افراد این حس وجود خواهد داشت که نقشی در حل کردن ترومایی که وارد شده، دارند.
این روانشناس به اهمیت حضور مردم در کنار خانوادههای داغدار اشاره کرد و گفت: برای اینکه خانوادههای داغدار بتوانند از این مساله عبور کنند، حضور مردم لازم است. همچنین یک سوگواری جمعی نیاز است. التیام خشم و غمی که در حال سرکوب است جز با بیان و بروز آن و تشکیل جلساتی که موضوع را برایشان شفاف کند و آنها را در پذیرشش یاری کند امکانپذیر نیست.
او به واکنش جامعه نسبت به حادثه متروپل اشاره کرد و گفت: وقتی مردم ببینند تروما بعد ازتروما میآید و این اتفاقات پشت هم رخ میدهد، به یک حس بیتفاوتی میرسند که پر از خشم و غم است. در واقع روان فرد با این حس بیتفاوتی به دنبال محافظت از خودش است و این حس بعدها میتواند بسیار مخرب باشد و عملکرد مردم را پایین بیاورد. این اصلاً اتفاق و پیام خوبی نیست و دولت باید با اولویت بالا به آن توجه کند.
آخرین دیدگاه