محمود احمدینژاد در مصاحبهای گفت:
نظر من این بود که به همه یارانه بدهیم، منتهی در جلسه بحث شد، در جلسه دولت افراد مختلفی بودند. گفتیم بسیار خوب؛ ببینید می توانید پایگاه داده درست کنید؟ نظر من این بود که از اول، پایگاه داده نمی توانیم درست کنیم حتی اگر نظر اکثریت افراد را آن زمان می پذیرفتم. گفتم بسیار خوب، من هم قبول دارم، اجرا کنیم. قابلیت اجرا نداشت، گرچه من مبنایی با آن مخالف بودم، من می گویم مال همه است.
طبیعت، جنگل، نفت و … مال همه است. همه از آنها مساوی سهم دارند. اجازه بدهید اقتصاد سیاسی بحث کنیم. وقتی به عده ای بگوییم شما از این سرزمین سهم ندارید چون پولدار هستید، ما باید تبعات سیاسی و اجتماعی آن را در نظر بگیریم. برعکس، ما باید همه را به سرزمین گره بزنیم. بگوییم برای همه است. ضمن اینکه اگر یارانه پنهان را آزاد کنیم و مساوی تقسیم کنیم، در واقع داریم از جیب پولدارها برمیداریم و در جیب بی پول ها می گذاریم.
مثالی می زنم. الان یک خانواده، سه ماشین دارند که 2 هزار لیتر بنزین مصرف می کنند، 3 هزار مترمکعب هم گاز مصرف می کنند، 2 هزار کیلووات هم برق مصرف می کنند. با قیمت یارانه ای چقدر می پردازند؟ خیلی کم. شما وقتی یارانه پنهان را آزاد می کنید، چقدر از این خانواده می گیرید؟ مساوی که تقسیم کنیم در واقعا از او می گیریم و پخش می کنیم منتهی او را به رسمیت شناختیم. می گوییم آقا سهم شما از نفت، 100 دلار است. اگر می خواهی 500 دلار بنزین مصرف کنی، از جیبت بده، می خواهی برق و گاز مصرف کنی، از جیبت بده. همه هم این منطق را می پذیرند.
یکی از رموز موفقیت طرح هدفمندی و همراهی عموم مردم این بود که ما کسی را تفکیک نکردیم. همه همراهی کردند.
آخرین دیدگاه