هر مجموعهساز و سازندهی برنامه و کار تلویزیونی اعماز برنامههای اجتماعی و سرگرمی و غیر آن، نیک میداند که وقتی کارش جزو برنامههای پرمخاطب محسوب میشود، برای پرهیز از هرگونه رفتار مخاطرهآمیز و در جهت کاهش ریزش مخاطب، بایستی لزوماً مرامنامهی اخلاقی داشته باشد.
شوربختانه، دیرزمانی است که برنامههای تلویزیونی سازمان صدا و سیما، انگار از هیچ مرامنامهی اخلاقی پیروی نمیکند و حتا تابع قانون اساسی و اصول اخلاقی و وجدان بیدار جامعهی مخاطب آگاه ولو انگشتشمار خویش هم نیست. هرچهقدر هم تذکرهای جدی داده میشود، بازهم گوش شنوایی یافت مینشود
در آخرین قسمت از برنامهی عصر جدید (از نمایش نوروزی، از فصل سوم؛ که جمعهشب در تاریخ دوازدهم فروردینماه یکهزاروچهارصدویک از شبکه سوم سیما پخش شد)، سازنده و مجری این برنامه، تقریباً وسط برنامه، روی خروجی گیرندهها ظاهر شد و صرفاً به یک هشدار تلویزیونی (که از قبل ضبط شده بود) و یک سطر که نوشته بود؛ دیدن این قسمت از برنامه، برای افراد زیر ١۴ سال، مناسب نیست (نقل به مضمون)، اکتفا کرد. سپس پنجنفر خانم روی صحنه آمدند و روی بومهای اختصاصی خود، مشغول نقاشی کشیدن شدند مثلاً؛ که یکنفر از ایشان، بهصورت انفرادی و جدای از بقیه و با یک فاصلهی معناداری، بهاصطلاح دست به قلم طراحی و نقاشی شده بود ولیکن چهار نفر دیگر، هر یک، جای خود را به دیگری میداد و مثلاً نقاشیِ همدیگر را تکمیل میکردند تا اینکه آن خانمی که داشت بهصورت انفرادی نقاشی میکرد، با کمک شعلهی آتش، قصد داشت مثلاً نقاشیاش را تکمیل کند که ناگهان آتش گرفت و بهطرز حیرتآوری هم از بالای جایگاه افتاد روی میزِ مثلاً شیشهای که قوطیهای رنگ و ابزار کار نقاشان، روی آن قرار داشت.
آتشنشانانِ آمادهباش در پشت صحنه و عوامل برنامه بهسرعت، دورِ آن خانم حلقه زدند و به هیجان حاصل از این رفتار غیراخلاقیِ برنامهساز عصر جدید، افزودند؛ تا جاییکه نهفقط حاضران بهعنوان تماشاگران بلکه داوران نیز متحیر و حیرتزده و بسیار نگران، جویای حال و سلامت آن خانم شرکتکننده بودند و منتظر! حتا یکی از داوران، بهسرعت، کاپشن خود را درآورده و رفته بود بالای سرِ حادثهدیده، تا اگر برای خاموش کردن آتش، نیازی به فدا کردن ِکاپشنش است، آنرا هزینه کند. هیجانِ حاضر در صحنه، وقتی به اوج خودش رسید، حتا گوشها هم برای شنیدن صدای استمدادِ تنها داورِ خانمِ این برنامه، ناشنوا شده بود… بالاخره، هیجانِ توأم با استرس و اضطراب و نگرانی، وقتی فروکش کرد که آتش، خاموش شد و آن نقاشِ خانم، بدلکار از آب درآمد.
متأسفانه، سازندهی برنامه که بهقول خودش، هفتهشت نفر از عوامل برنامه از موضوع باخبر بودند و خودش! تمام سعی و تلاش خود را بهکار گرفت تا رأی مثبت دو داورِ شاکی از چنین اجرایی را بهنفع برنامهاش و گروه بانوان بدلکار، مصادره کند اما توفیق نیافت؛ هرچند تماشاگران حاضر در صحنه، رأی مثبت سوم را به این گروه شرکتکننده دادند و ایشان را به مرحلهی فینال این قسمت از برنامه رساندند.
فارغ از هر بحث و حاشیهای، نگارنده یادآور میشود؛ آن شرکتکنندهای را که در فصل پیشین، متوسل به ابزار متقلبانه شده بود تا رأی مثبت داوران را بگیرد؛ همو که خود را نابینا جلوه داده بود.
پرسش، این است که چه تفاوتی بین این کلک و تقلب و رفتار فریبنده (بدلکارانی در پوشش نقاشانی روی بوم نقاشی) و آن بینای ترحمطلب که خود را نابینا جلوه داده بود، هست؟
در مقدمهی قانون اساسی آمده است که؛ اقتصاد وسیله است نه هدف! این مقدمه و قانون، صرفاً برای دولت و قوهی مجریه نیست. اجرای قانون اساسی اعماز مقدمهی قانون اساسی و داشتنِ توجهی جدی به آن، در همهی امور فردی و اجتماعی، بر عهدهی همگان است؛ هم یکایک مردم و هم دولت و هم صدا و سیما و دیگر سازمانها و نهادهای حاکمیتی.
از طرفی، در تحکیم بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسان در جریان رشد و تکامل اوست نه همچون دیگر نظامهای اقتصادی، تمرکز و تکاثر ثروت و سودجویی. زیرا که در اینجا، اقتصاد، وسیله است و از وسیله، انتظاری جز کارآییبهتر در راه وصول به هدف نمیتوانداشت. با این دیدگاه، برنامههای اقتصادی ما بایستی فراهمکردن زمینهی مناسب برای بروز خلاقیتهای متفاوت انسانی باشد. (ر.ک.: مقدمه ی قانون اساسی) و البته در ایجاد بنیادهای اجتماعی، نیروهای انسانی، هویت اصلی و حقوق انسانی خود را بازمییابند و در این بازیابی، طبیعی است که استیفای حقوق زنان، بیشتر خواهد بود. در چنین کشوری، خانواده نیز واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان محسوب است. (ر.ک.: مقدمه ی قانون اساسی)
و همچنین قانون اساسی در بحث قضاوت و داوری، با استناد به آیات قرآن کریم، تصریح میدارد که؛ وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ. (آیهی شریفهی 58 سورهی مبارکهی نساء) و اجرا و توجه به این امر قانونی، منحصر به قوهقضائیه نیست. نهفقط از داوران برنامهی عصر جدید بلکه از سازندهی برنامه نیز انتظار میرفت و میرود که به عدالت رفتار کند خصوصاً در جلب و جذب مخاطب بیشتر. زیرا برنامهی عصر جدید، تافتهی جدابافته از دیگر برنامههای سرگرمکننده و زیرگروه اجتماعی تلویزیون نیست و باید پیرو و تابع قانون اساسی و مدافع اخلاق انسانی و پیشگام در رعایت اصول اخلاق حرفهای برنامهسازی تلویزیونی باشد؛ آنچنانکه خودِ تلویزیون نیز بهعنوان یکی از وسایل ارتباط جمعی، در کنار رادیو، بایستی در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامی و اخلاق انسانی قرار داشته و از ترویج خصلتهای تخریبی و ضداخلاقی و فرصتطلبی سودجویانه جداً پرهیز کند. پیروی از اصول چنین قانونی که آزادی و کرامت ابنای بشر را سرلوحه اهداف خود دانسته و راه رشد و تکامل انسان را میگشاید، برعهدهی همگان است. (ر.ک.: مقدمهی قانون اساسی)
شایان گفتن است که برخورداری از رفتار عادلانه و دور از تبعیض، فقط ویژگی داور یا داوران یک مسابقهی جمعیِ سرگرمکننده نیست بلکه داوری منصفانه، امانتی است که هر داوری بایستی آنرا بهدرستی هزینه کند و با ناداوریاش، اجازه ندهد فرد یا افرادی با توسل به ابزار متقلبانه، اخلاق انسانی را زیر سؤال ببرند و یا فریبکارانه و به بهانهی ایجاد هیجان بیشتر و بهمنظور شکستن رکورد در برنامهسازی تلویزیونی جهت جذب مخاطب بیشتر، با احساسات و عواطف انسانی بازی شود. زیرا اگر نیک بنگریم و دقیق بیندیشیم، باور خواهیم داشت که کلید خوشبختی جامعه، در رفتار عادلانه نهفته است و چهبسا، منشأ نابسامانیهای اجتماعی، همین قضاوتهای ظالمانه و ناعادلانه ولو در همین برنامههای تلویزیونیِ آموزشمحور و نسبتاً پرمخاطب است.
نگارنده، باورمند است که هر انسانی، استعدادی آشکار و یا پنهان دارد. مگر نه اینکه برنامهی عصر جدید، مدعی است که تلاش میکند تا استعدادیابی کند!؟ باید بدانیم که استعداد افراد، امانتی است در وجود ایشان. و در برنامهی عصر جدید، هر شرکتکنندهای، بهیقین، لیاقت و استعداد کار و حرفه و مهارتی خاص خود را دارد که بایستی با حفظ اخلاق انسانی و رعایت اصول اخلاق حرفهای، آن استعداد و امانت را پیدا و در جهت رشد و تعالی انسانی (اعماز خود شخص مستعد و یا جامعه)، تقویت کرد. و بر ما تکلیف است که نسبت به همه، امین و دادگر باشیم.
اما رفتار ما انسانها، بسیار عجیب است.
مگر نه اینکه اساساً حرفهی بدلکاری آمده است که سینماگر و بازیگر آماتور و یا حرفهای ما، در کمال سلامت، به حرفهی بازیگری خود، ادامه دهد؟
حال، چگونه است که یک بدلکار یا گروه بدلکاران و یا سازندهی یک برنامهی تلویزیونی، راضی و حاضر میشود تا با زیر پا گذاردنِ اخلاق و اصول اخلاق حرفهای، رأی و امتیاز بگیرد!؟
فراموش نشود که گفتن و نوشتنِ عباراتی شبیه این که؛ «دیدن این برنامه، برای افراد زیر ١۴ سال، مناسب نیست»، بهمنزلهی رعایت اصول اخلاق حرفهای نیست.
بدون تردید، هر مجموعهساز و سازندهی برنامهی پرمخاطب تلویزیونی، نیک میداند که حفظ اخلاق و توجه به اصول اخلاق حرفهای همانند حفظ سلامت فرد یا افرادی از جامعه، بسیار ضروری و برای ادامهی حیات سالم اجتماعی، یک نیاز اساسی محسوب است. بنا بر این، بایستی در برنامهسازی، از هرگونه رفتار مخاطرهآمیز ولو اینکه منجر به ریزش مخاطب شود، بپرهیزیم. و برای تحقق این مهم، داشتنِ مرامنامهی اخلاقی یک ضرورت حرفهای است. در حالیکه برخی برنامههای تلویزیونی ما، انگار از هیچ مرامنامهی اخلاقی پیروی نمیکند و حتا تابع قانون اساسی و اصول اخلاقی و وجدان بیدار جامعهی مخاطب آگاه هم نیست.
بنابراین؛ انتظار میرود که پیشاز ساخت فصل بعدی برنامهی عصر جدید، مرامنامهی اخلاقی ویژهی برنامهی عصر جدید تهیه و تدوین و برای مخاطبان، منتشر شود.
* پژوهشگر مسایل حقوقی.
tajgar.reza@gmail.com
آخرین دیدگاه