اصلاح طلبان در هر برهه ای تدابیری را اندیشیده اند و فکر هایی کرده اند و بحث هایی را انجام داده اند که بتوانند در عرصه سیاسی کار آمد تر شوند،ولی انسداد عرصه سیاسی به اندازه ای است که اجازه نمی دهد که آنها تدابیر خودشان را بکار ببندند
پس از پایان انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری و شکست اصلاح طلبان رئیس دولت اصلاحات از بازنگری اصلاح طلبان در کار خود گفت و از آنها خواستضعفهایی را که بهخصوص در دو انتخابات اخیر آشکار شد بشناسند و مرتفع کنند.سید محمد خاتمی گوشزد کرد آنچه در این انتخابات و انتخابات پیش حاصل شد آیا نشان نمیدهد که اعتبار اصلاحطلبان (نه اصلاحطلبی) در جامعه کاهش یافته است؟ امروز اگر شاهد فاصله میان ملت و حکومت هستیم، فاصله میان اصلاحطلبان و مردم و حتی بخش مهمی از علاقهمندان آنان نیز قابل انکار نیست.
حسین مرعشی نیز گفته بود :اصلاحات بدون بازسازی گفتمانی، تشکیلاتی و فرهنگی و بدون داشتن ایدههای نو و بدون برقراری ارتباط گسترده و وسیع با بدنه اجتماعی خود نمیتواند اثرگذار باشد.
به نظرمی رسد با ناکامی اصلاح طلبان در انتخابات دوره گذشته مجلس ,ریاست جمهوری و حتی شورا های اسلامی شهر و روستا اینک زمان بازبینی و نوسازی تشکیلاتی در جبهه اصلاحات فرارسیده امری که محمود صادقی نماینده دوره گذشته مجلس نیزاخیرا به آن اذعان داشته است .
خبر آنلاین در گفت و گو با دکترعلی شکوری راد فعال سیاسی اصلاح طلب به این موضوع پرداخته است.
آقای محمود صادقی گفته اند ممکن است یک نوسازی تشکیلاتی در جبهه اصلاحات لازم باشد.توصیه آقای خاتمی هم این بوده که ادغام هایی صورت بگیرد و چند حزب گسترده تر و فراگیر تر با ادغام احزاب کوچکتر ایجاد شود.با توجه به اینکه در دو انتخابات گذشته اصلاح طلبان به نوعی از سیاست کنار زده شدند نقش این ادغام را در بازسازی بدنه اصلاحات چگونه می بینید؟
اصلاح طلبان در هر برهه ای تدابیری را اندیشیده اند و فکر هایی کرده اند و بحث هایی را انجام داده اند که بتوانند در عرصه سیاسی کار آمد تر شوند،ولی انسداد عرصه سیاسی به اندازه ای است که اجازه نمی دهد که آنها تدابیر خودشان را بکار ببندند،از جمله اینکه داشتن یک حزب واحد فراگیر همیشه مد نظرشان بوده ولی به دلیل اینکه در حاکمیت نگاه مثبتی به احزاب وجود ندارد و قوانین موجود هم بیشتر کنترل کننده است تا فرصت تلقی کردن احزاب ،از این جهت این تصمیم هیچ وقت به جمع بندی قطعی نرسیده و نهایتا اصلاح طلبان به این جمع بندی رسیده اند که همین تکثری که دارند بیشتر ضامن بقای آنهاست تا اینکه بخواهند یک انسجام بیشتری داشته باشند. عملا توانمند شدن و انسجام بیشتر آنها را برای دستگاه های امنیتی سیبل می کند .
بیشتر بخوانید:
ارزیابی فعال سیاسی اصلاحطلب درباره سفر رئیسی به قطر
استعفای رییس اصلاحات؟! / آیا خاتمی دیگر امیدی به کنشهای سیاسی ندارد؟
برای مواجهه با این نوع برخوردها چه باید کنند؟
فعلا همین تصویب تکثر است که چاره ساز بوده ولی خب این طبیعتا به لحاظ کارآمدی، کار آمدی اصلاح طلبان را کاهش می دهد.
برای خروج از این نگاه امنیتی چه باید کرد؟
اختیار نگاه امنیتی دست ما نیست که بتوانیم تاثیر گذار باشیم.متاسفانه علیرغم اینکه در قانون اساسی تحزب به رسمیت شناخته شده و کاملا مشخص است در کشوری که پارلمان وجود دارد باید احزاب بصورت پشتیبان و خیلی جدی نقش آفرین باشند ولی پارلمان ما در حقیقت یک پارلمان پوپولیستی است تا پارلمان مبتنی بر احزاب. این چیزی است که هم مجلس ما را از کار انداخته و هم امکان نقش آفرینی برای احزاب را از بین برده است.
چاره خروج از شرایط پوپولیستی را در چه می دانید؟
چاره این است که حاکمیت به این نتیجه برسد که اینگونه نمی شود کشور را اداره کرد و برای اینکه حاکمیت به این نتیجه برسد شاید لازم است که بارها سر ما به سنگ بخورد تا متوجه این واقعیت بشویم.
عده ای معتقدند هر چه تعداد احزاب در مملکت بیشتر باشد انتخابات با شکوه تر و خروجی بهتری خواهد داشت.با این نظریه موافق هستید؟
خیر موافق نیستم،اگر تعداد احزاب خیلی زیاد باشد مثل حزب نداشتن می ماند. باید به تعداد سلیقه های موجه موجود که دارای برنامه هستند حزب وجود داشته باشد وگرنه اینکه تعداد احزاب زیاد باشد مثل این می ماند که هر حزبی برای یک نفر به تعداد اقرار کشور حزب وجود داشته باشد.این فایده ای ندارد.
به بحث اصلی برگردیم ،پس در مجموع به نظر شما باید اصلاح طلبان به همین احزاب کوچک بسنده کنند و تلاشی برای ایجاد حزب گسترده تر نداشته باشند؟
نه اصلاح طلبان در هر زمانی هر مقدار که فرصت داشته باشند در جهت کارآمدسازی تشکیلات خودشان اقدام می کنند، منتهی بنده واقعیت موجود را برای شما توصیف کردم.ما تسلیم این واقعیت نیستیم ،ما برای به دست آوردن جایگاه واقعی احزاب در کشور در حال مبارزه هستیم. خب مقاومت بسیار شدیدی هم از طرف حاکمیت در این خصوص وجود دارد که هر از گاهی قدرت جامعه بیشتر می شود و حاکمیت عقب نشینی می کند و گاهی حاکمیت اقتدار گراتر عمل می کند و جامعه را عقب می زند .در هر حال این ماراتنی است که در نهایت به نفع مردم رقم خواهد خورد ولی دیر یا زود آن معلوم نیست.
در آخر اینکه چشم انداز آینده اصلاح طلبان را چگونه می بینید؟
اصلاحات سرنوشت محکوم کشور است ولی نهایتا همه به اصلاحات تمکین خواهند کرد.یعنی حاکمیت هر چقدر هم که مقتدر باشد نهایتا تسلیم اصلاحات خواهد شد،منتهی مقاومت جدی دارد صورت می گیرد و معلوم نیست که این فرآیند ظرف یکسال ،پنج سال و یا ده سال یا بیشتر به نتیجه برسد.
23212
آخرین دیدگاه