جماران نوشت :خاتمی گفت : اینکه ما ساز و کاری درست کنیم که نماینده همه کسانی که اصلاح طلب هستند و یا گرایش اصلاح طلبی دارند، چه عضو حزب باشند و چه نباشند، اینها را داشته باشیم که محور کار باشند و با سلسله مراتب بالا بیایند، کار لازمی است.
ئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه همه من و شما به انقلابمان دلبسته هستیم، خطاب به اعضای جببه اصلاحات گفت: من معتقدم کار جبهه ای را محکم باید انجام داد. البته هرچه دموکراتیک تر باشد و هرچه چهره های نواندیش تر و تازه تر بیایند، بهتر است. من روی جوانان اصرار می کنم؛ شما احزاب مختلف، باید جوانان را جذب کنید، به جوانان اعتماد کنید و میدان دهید.
سید محمد خاتمی در دیدار با جمعی از اعضای جبهه اصلاحات، گفت: من خودم را یک فرد کوچکی در ذیل جریان اصلاحات می دانم. البته روزگار جوری بوده که بنده به لطف مردم یا به هر دلیلی در موقعیتی قرار گرفتم که بیشتر پیدا بودم و شاید هم انتظار از بنده اینگونه بوده که در جامعه تأثیرگذار باشم و هم اینکه بالأخره به عنوان مسئول اجرایی کشور کارهایی کرده ایم که اسم آنها را می توانیم «اصلاحات» یا هر چیز دیگری بگذاریم.
رئیس دولت اصلاحات تأکید کرد: طرح مسأله به این معنا به هیچ وجه نباید تلقی شود که بنده بالا آمده ام و در رأس یک جریان قرار گرفته ام. من در ذیل یک جریانی هستم که ان شاء الله همه ما در ذیل آن هستیم. اتفاقا یک نظام خوب، حکمرانی بهینه و نظم بهینه جامعه این است که به جای افراد نهادها و جریان ها جایگاه خودشان را داشته باشند. به هر حال به نظر من در نظم اجتماعی«شخصیت حقوقی» باید جایگاه مهمتری از «شخصیت حقیقی» داشته باشد. گرچه حتی وقتی مفهوم «اصالت فرد» هم مطرح می شود به این معنا نیست که «یکی به جای دیگران» یا «یکی فرمانده و دیگران فرمانبردار» هستند.
وی ادامه داد: حتی فرماندهی هم در روزگار ما به نمایندگی از جمع خواهد بود؛ یعنی همه اعتبارش به این است که مورد قبول جمع باشد. این مسأله ای است که بشریت در طول تاریخ با هزینه زیاد به آن رسیده یا به تعبیر دیگری، اگر محور و مدار نظم اجتماعی، و سیاست به طور خاص قدرت هست، که البته ریشه های آن را کاملا می توانیم در اسلام هم پیدا کنیم -و البته خلاف آن را هم می توانیم پیدا کنیم-، این است که قدرت متعلق به تک تک افراد است. یعنی قدرت در متن جامعه منتشر است و قدرت متمرکز از این قدرت منتشر نمایندگی می کند.
خاتمی تصریح کرد: بر اساس این برداشت، خود قدرت منتشر تصمیم می گیرد برای دوری از هرج و مرج مسئولیت را به یک فرد بدهد. این قدرت دادن به کسی گاهی به شکل قدرت مطلقه است که دیگر در برابر مردم مسئولیتی هم ندارد جز اینکه از آزادی و مالکیت مردم و نیز در مقابل تهاجم بیگانه به سرزمین دفاع کند؛ گاهی دیگر این است که در عین حال که من نمایندگی دارم، مسئول هم هستم؛ باید در برابر مردم جوابگو باشم و مردم قدرت این را دارند که اگر بخواهند بدون توسل به زور قدرت را جا به جا کنند. این معنای قدرت در روزگار ما است.
وی افزود: همه من و شما به انقلابمان دلبسته هستیم و اتفاقا اهمیت این انقلاب در این است که این مسأله را پذیرفته و در مقابل «حکومت اسلامی» تحقق پیدا کرده است. اگر حکومت اسلامی چیزی باشد که در زمان پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و تا حدودی خلفای راشدین بود یک معنی است و چیزی که به صورت امپراتوری های بزرگ حکومت اسلامی شکل گرفت و عنوان خلیفه رسول الله، امیرمؤمنان و یا هر چیز دیگری پیدا کرد. انقلاب شما «جمهوری اسلامی» را مطرح کرد؛ این مسأله خیلی مهمی است. به محض اینکه می گوییم «جمهوری» یعنی قدرت متعلق به مردم است، مصالح مردم محور اصلی کار و دیدگاه حکومت است، کار حکومت تأمین نیازهای جامعه است، پاسخگویی قدرت به مردم جایگاه حکومت است و حکومت نه تنها می تواند از قدرت سؤال کند، بلکه می تواند قدرت را جا به جا کند.
رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز افزود: من می خواهم بگویم لااقل در اصلاحات این را در نظر داشته باشیم که این جمع باید به خودش شکل بدهد و واقعا مسأله رهبری{اصلاحات} را در اینجا مطرح نکنیم؛ گرچه «مدیریت» اشکالی ندارد. یعنی واقع امر این است که اصلاحات مدیریت باید داشته باشد که بنده نه مدیر هستم و نه ادعا دارم و نمی خواهم این کار را بکنم. اگر تشکیلات شما عیب و نقص دارد آن را مرتفع کنید تا بتواند از جریان اصلاحات نمایندگی کند.
وی گفت: بنده معتقدم به عنوان یک فرد مسلمانی که واقع گرا هست و به هر حال نیروهای تاریخی و اجتماعی موجود در جامعه و جایگاه ها و طبقات مختلف را می شناسد و جایگاه دین را در جامعه می داند، حرکت کسانی که خیلی پایبند به دین نیستند و حرکت اجتماعی را از دین مجزا کرده اند، به نظرم ناکام می ماند و به همین دلیل ما می گوییم «جمهوری اسلامی» می خواهیم. {ما در این مسیر} در مقابل کسانی قرار می گیریم که می گویند ما جمهوری را قبول نداریم و نمی خواهیم؛ در حالی که دستاورد مهم انقلاب ما این است و اتفاقا در این زمینه ما باید گفت و گو کنیم و حتی کسانی که می گویند جمهوری را قبول ندارند اگر حاضر به گفت و گو باشند با آنها گفت و گو کنیم. اما مسأله این است که آن جریان به حذف نگاه می کند. یعنی صحبت های شما را قبول نمی کند تا بنشینید و با هم گفت و گو کنید. اگر بتوان گفت و گو کرد خیلی خوب است و باید هم آن را انجام دهیم.
خاتمی افزود: بنابر این، من معتقدم با کسانی که در جمهوریت وجه مشترک داریم با حسن نیت واقعی-نه به پشتیبانی از بیگانه یا تحت تأثیر بیگانه یا کسانی که عوام فریبانه می آیند و می گویند نمایندگی مردم را داریم- اما می گویند می خواهیم «جمهوری سکولار ایجاد کنیم»، گفت و گو کنیم. چرا که بخشی از جامعه هست که می گوید ما جمهوری را قبول داریم، اما روی جمهوری «اسلامی» حرف داریم. ما هم می گوییم روی سکولار بودن جمهوری حرف داریم. ما می توانیم با هم گفت و گو می کنیم.
وی یادآور شد: مشکلی که برای استقرار جمهوری و دموکراسی هست این است که ما همدیگر را نمی توانیم تحمل کنیم؛ درون خودمان هم نمی توانیم تحمل کنیم. خیال می کنیم آنچه ما داریم مطلق است و دیگران راهی جز ندارند جز اینکه یا نسخه ما را قبول می کنند، یا تخریبشان می کنیم و یا به آنها اعتنا نمی کنیم! البته عقلای قوم بین احزاب هستند، ولی گاهی مسائلی بین احزاب در می گیرد که نشانه این است که ما نمی توانیم همدیگر را تحمل و گفت و گو کنیم.
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد: اصلا مشکل اصلاح طلبی ما این است که نه ما می توانیم با حکومت گفت و گو کنیم، نه حکومت با ما گفت و گو می کند و نه با بخش های جامعه گفت و گو می کنیم. شما چه قدر می دانید جامعه کارگری ما چه می گوید و چه مشکلاتی دارد؟! کارآفرینان ما در جامعه چه مشکلاتی دارند و چه می گویند؟! این که ما در درون خودمان صحبت کنیم و تصورات بعضا درست و بعضا نادرست داشته باشیم و بعد بگوییم ما حرف آنها را می زنیم، مسأله «نمایندگی» را در دنیای امروز و جامعه مدرن حل نمی کند.
در یک جامعه دموکراتیک حزب نقش تعیین کننده جدی دارد
وی گفت: اینکه می گویم جبهه اولویت دارد، بدان معنا نیست که احزاب را حذف کنند، بلکه ما در مقام عمل و نظم بخشی به جامعه هیچ راهی جز تحزب نداریم. واقعا جایگاه حزب در جامعه چیست؟! در یک جامعه دموکراتیک حزب نقش تعیین کننده جدی دارد. اتفاقا حزب برای قدرت کار می کند؛ البته نه برای قدرت به خاطر خود قدرت، بلکه برای اینکه آرمان ها و ایده ها و آنچه که نمایندگی بخشی از جامعه می داند را در جامعه عملی کند.
خاتمی تأکید کرد: جامعه توسعه یافته جامعه ای است که نهادهای پیش از حزب مدنی در آن جا گرفته اند. یعنی سندیکاها، گروه ها و جریاناتی که واقعا از آنجا نمایندگی می کنند. یعنی چیزی که ما در دوران اصلاحات اگر مقداری درست تر عمل کرده بودیم یا موانعی وجود نداشت، مثل مور و ملخ شاهد بروز سمن(سازمان مردم نهاد) بودیم. آنها هم 10، 20 نفر دور هم جمع می شدند و اشکالی ندارد ولی انسجامی بین آنها نبود و مثلا درباره کودکان کار یا زنان سرپرست خانواده ده ها گروه داشتیم ولی جزیره های جدا از هم بودند. یعنی واقعا از زنان سرپرست خانواده نمایندگی نمی کردند که مشخصا اولویت ها و دردهای آنها را بشناسند و در صدد درمان آنها بر بیایند.
وی ادامه داد: ما اگر بخواهیم واقعا یک جامعه دموکراتیک داشته باشیم این نهادهای مدنی که به طور طبیعی از درون جامعه می جوشد، اتفاقا من معتقدم یکی از کارهایی که احزاب ما باید کنند تقویت این مسائل در جامعه است. حزب اگر از درون این بیرون بیاید می تواند از جامعه نمایندگی کند. اگر نه، ممکن است حسن نیت داشته باشد ولی نمی تواند با جامعه ارتباط پیدا کند؛ به خصوص در جوامع ما که وجود تکثر، احزاب و جریان ها را ضد امنیت می دانند و با آن برخورد می کنند.
الآن در برخی دادگاه ها جرم فرد «اصلاح طلبی» است
رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز اظهار داشت: شما سرگذشت احزاب را بینید. احزاب بالأخره یا بر اساس میل حاکم تأسیس می شود. در ایران ما حزب جمهوری اسلامی داشتیم که ای کاش شکل می گرفت؛ به شرط اینکه در کنارش احزاب دموکراتیک دیگری هم باشند که واقعا می خواهند کار کنند. یعنی در کنار جمهوری اسلامی اگر ما یک حزب مقتدر ملی – مذهبی هم داشتیم که دین را قبول دارد و این دو با هم مبارزه می کردند، شرایط بهتر بود. الآن ما در وضعی قرار گرفته ایم که می گویند یا اسلام و یا غیر اسلام؛ و متأسفانه روز به روز عدد کسانی که می گویند جمهوری اسلامی باید کنار برود بیشتر می شود و ما هم منفعل هستیم و حرفی نداریم.
وی افزود: به هر حال من معتقدم ما مشکلات تاریخی و اجتماعی و وضعیت فعلی شکل حکومت داریم. بعد از انقلاب چیزی که ارزش شد و میثاق ملی بر اساس آن تحقق پیدا کرد «جمهوری اسلامی» بود. عنوان جمهوری اسلامی هم اجمالا گفته می شد و دقیقا مشخص نبود، ولی جامعه و روشنفکران ما بر اساس آنچه که امام در پاریس عرضه کرده بود رأی دادند و بعد از انقلاب به دلایل مختلف ما از جمهوری دور به چیزی که به عنوان «حکومت اسلامی» در تاریخ ما هم سابقه داشت نزدیک تر شدیم و قرائت نویی که با جمهوریت سازگار است مهجور ماند و حتی عملا جرم تلقی شد.
خاتمی یادآور شد: الآن در برخی دادگاه ها جرم فرد «اصلاح طلبی» است. اصلاح طلبی می گوید من اسلام را قبول دارم و جمهوری را هم قبول دارم و جمهوری اسلامی را هم با این قرائت مطرح می کنم. این در جامعه ما خیلی مشکل ایجاد می کند. الآن در جامعه استثنا قاعده شده و قاعده کنار رفته است. یعنی شما نمی توانید دموکراسی داشته باشید و رأی مردم باشد ولی در عین حال قیّم برای مردم درست کنید. نظارت استصوابی فراتر از چیزی است که الآن هست. یعنی 12 نفر، آن هم با دیدگاه خاص قیّم مردم شده اند. کجای این با معیارهای اسلامی سازگار است؟!
شورای نگهبان باید باشد ولی شورای نگهبان باید «جمهوری» را قبول داشته باشد
وی ادامه داد: من شورای نگهبان را قبول دارم و باید هم باشد ولی حداقل این است که شورای نگهبان «جمهوری» را قبول داشته باشد نه اینکه دیدگاهش این باشد که من جمهوری را قبول ندارم و با دیدگاه های خاصی تحت تأثیر بعضی جریاناتی که شما مسأله وزیر اطلاعات قبلی راجع به آقای هاشمی را دیدید که چگونه تأثیرگذاری می شود. از یک مراجع، منابع یا جایگاه هایی که امنیتی و بسته فکر می کنند و قدرت و اطلاعات هم دارند و یک جای تصمیم گیر حقوقی را تحت تأثیر قرار می دهند و نظر خودشان را تحمیل می کنند. ما می گوییم این نباید باشد.
تا اطلاع ثانوی ما هیچ راهی جز جبهه ای کار کردن نداریم
رئیس دولت اصلاحات اظهار داشت: به هر حال تا اطلاع ثانوی ما هیچ راهی جز جبهه ای کار کردن نداریم. افرادی می گویند اگر به انقلاب برگردیم، نمی کنیم. مگر تو انقلاب کرده ای؟! جامعه انقلاب کرد و امام هوشیار و بزرگواری هم بودند و مردم رهبری او را پذیرفتند و این انقلاب را پیش برد. انقلاب در جامعه حرکت می کند و البته نقش رهبری در این انقلاب و پیروزی انقلاب بسیار مهم است و امام هم این نقش را داشتند. ولی امام همیشه از مردم صحبت کردند. فرمان هشت ماده ای امام در بحبوحه جنگ و ترور مطرح شد و از حقوق شهروندی و حرمت انسان در آنجا دفاع کردند. البته نظراتی هم داشتند و اعمال هم کردند. ما نمی گوییم امام معصوم بود و یا هر کاری کرده درست بود ولی روی هم رفته امام آدم بزرگواری بود که جامعه را همراه خود داشت و واقعا هم به جمهوری اسلامی معتقد بود.
وی تأکید کرد: وقتی که تجزیه طلبی، کودتا، جنگ و ترور می شود معلوم است که مقداری اعمال کارهای امنیتی صورت می گیرد، ولی این یک استثناء است و قاعده نیست. قاعده حقوق شهروندی، آزادی مردم، رقابت مشروع در همه عرصه ها و در رأس امور بودن مجلس است. حالا مجلس را در رأس امور قرار نمی دهیم و مجلس را ابزار جای دیگری می کنیم که معلوم است چه کاری باید انجام شود. یعنی به یک معنای خاص انتصابی شود.
خاتمی افزود: به هر حال هم قدرت و هم تجربه احزاب ما کم است و هم شرایط اینکه حزب به عنوان یک حزب بتواند کارگر کامل باشد مشکل است. بنابر این، ما هیچ راهی جز این نداریم که جبهه ای عمل کنیم. اگر نیروهایمان را هم روی هم بریزیم در مقابل سازماندهی ها و امکاناتی که در مقابل هست و عدم آمادگی هایی که در جامعه ما هست و عادت نکرده ایم در یک جامعه دموکراتیک زندگی کنیم، باز کارآیی ما خیلی زیاد نخواهد بود.
وی ادامه داد: نمی دانم احزاب دارند چه کار می کنند و حتما کارهای خوبی دارند می کنند و من خبر ندارم. ولی بروز و ظهور ما به عنوان اصلاح طلبان، چه احزاب و چه جبهه ما، نزدیک انتخابات است. یکی دو ماه مانده به انتخابات تحرک ایجاد می شود و لیستی درست می کنیم یا نمی کنیم، توافق می کنیم یا نمی کنیم، شرکت می کنیم یا نمی کنیم؛ بعدا دوباره بسته می شود. در عین حال که به نظر من جبهه باید بتواند کارهای پژوهشی و بررسی های اساسی داشته باشند.
مسأله محیط زیست، آب و زیست بوم ما چیز وحشتناکی است
رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز گفت: مسأله محیط زیست، آب و زیست بوم ما چیز وحشتناکی است. اتفاقا سال 82 بود که ما چیزی را در دولت تصویب کردیم که اگر واقعا انجام می شد کار مهمی بود. امروز ما برای این مسأله حرف داشته باشیم. یا در مورد توسعه من معتقدم یکی از کارهایی که ما باید با قدرت حاکم به توافق برسیم مسأله توسعه است. ما حکومت، نظام و دولت قدرتمند می خواهیم. ولی تعریف ما از قدرت چیست؟ مملکت فقیری که هشت آن گرو 9 است و سرمایه های آن نه تنها بارور نمی شود از بین می رود؟!
وی تأکید کرد: وقتی که ما روی کار آمدیم استحصال چاه های نفت ما حدود 20 درصد بود. با برنامه ریزی های سنگینی که شد فکر می کنم وقتی ما رفتیم 24 درصد شد. همان وقت عربستان سعودی 28 درصد از منابعش را برداشت می کرد. یعنی منابع ما داشت از بین می رفت، گازها را به جاهای دیگر تزریق نمی کردیم، نوسازی نمی کردیم و به خاطر تحریم ها تکنولوژی های درستی نداشتیم. مثلا می گویند به خاطر تحریم ها ما باید سالی 20 میلیارد دلار برای تأمین نیازهای خودمان اضافه بپردازیم؛ چون تحریم هستیم و باید ارزان تر بفروشیم و گران تر بخریم و به دلال ها پول بدهیم. اگر ما در یک فضای آزاد بودیم و می توانستیم این 20 میلیارد دلار را سرمایه گذاری کنیم، الآن باید 10 تا عسلویه در این مملکت داشته باشیم.
خاتمی اظهار داشت: من تأسف می خورم. ما چیزی به عنوان «مپنا» داشتیم و یا چیزی به عنوان «پترو پارس» داشتیم و در مقابل شل و بریتیش پترولیوم تأسیساتی درست کردیم که خودمان در عرصه بین المللی بتوانیم کاری انجام بدهیم. اینها کجا هستند و کجا رفته اند؟ اینها سرمایه های جامعه است. می خواهم بگویم باید فراتر از انقلاب دردهای جامعه را کار کنیم و روی همه مسائل حرف داشته باشیم که یکی از آنها هم مسأله انتخابات است.
وی تأکید کرد: ما افراد را به دولت پرتاب کردیم، جبهه اصلاحات چه برنامه ای به اینها داده و در مقابلش چه ساز و کاری برای بازخواست کردن و نظارت بر اینها داشته است؟! شورای شهر و لیست امید کارهای خوبی کرده اند. جبهه اصلاحات باید پشتوانه اینها باشد و بتواند کار کند، برنامه داشته باشد و اگر افرادی می روند بر اساس این برنامه بازخواست و پشتیبانی کند. ما این پشتیبانی ها را نداریم و متأسفانه گاهی در درون خودمان هم اختلافاتی شده است.
من معتقدم کار جبهه ای را محکم باید انجام داد
رئیس دولت اصلاحات اظهار داشت: من معتقدم کار جبهه ای را محکم باید انجام داد. البته هرچه دموکراتیک تر باشد و هرچه چهره های نواندیش تر و تازه تر بیایند، بهتر است. من روی جوانان اصرار می کنم؛ شما احزاب مختلف، باید جوانان را جذب کنید، به جوانان اعتماد کنید و میدان دهید. مثلا الآن اصلا نیروهای حاضر در شهرستان ها را بازی نمی گیریم. حالا اسم «پارلمان اصلاحات» درست هست یا نیست، ولی اینکه ما ساز و کاری درست کنیم که نماینده همه کسانی که اصلاح طلب هستند و یا گرایش اصلاح طلبی دارند، چه عضو حزب باشند و چه نباشند، اینها را داشته باشیم که محور کار باشند و با سلسله مراتب بالا بیایند، کار لازمی است.
وی افزود: البته بحثی که من با احزاب داشتم این بود که می گفتم احزاب ما همه اصلاح طلبان نیستند. انبوهی از زنان، مردان، دانشگاهیان و کارگران در حزب نیستند و یا قبول ندارند ولی اصلاح طلب هستند؛ نمی توان اینها را کنار گذاشت. اینکه گفتیم 10، 15 نفر شخصیت های حقیقی باشند به این خاطر بود. کارها را در قالب دموکراتیک بیاورید و منتظر این نباشید که کسی بگوید آن کار را بکنید و این کار را نکنید. یک برنامه مطالعاتی روی جامعه داشته باشید و با جامعه رابطه برقرار کنید؛ به این معنا که واقعا دردها و مشکلات جامعه را بشناسید.
خاتمی تصریح کرد: من قبول دارم در مقابل شما تشکیلاتی هستند که امکانات بسیار وسیعی دارند و جبهه ما بودجه ای ندارد. احزاب پشتوانه های قوی دارند؛ شما الآن امکان داشتن یک رسانه ندارید. لااقل احزاب یک رسانه یا یک جریان رسانه ای قوی داشته باشند که مال همه باشد. شما الآن یک پژوهشگاه ندارید. من می خواستم باران این کار را انجام بدهد و پشتوانه فکری و برنامه ای تمام جریانات باشد و به شدت پرهیز داشتم از اینکه سیاسی شود. ما قبل از سال 88 کارهای خوبی کردیم. در یکصدمین سال مشروطیت خود من به همایشی در این خصوص رفتم، سخنرانی کردم و اتفاقا حرف های نو و خوبی آنجا توسط افراد مختلف بیان شد. در صدسالگی اکتشاف نفت هم در همایشی که توسط بنیاد باران برگزار شد بحث های خوبی داشتیم.
وی ادامه داد: علاقه من این بود که رابطه ای هم با سمن ها ایجاد شود. مثلا این همه انجمن های اسلامی مختلف داریم. سالی یک دفعه سمینار برگزار و همه اینها را دور هم جمع کنیم و هماهنگی ایجاد شود؛ یا با بخش های خصوصی که دارند کار می کنند ارتباط پیدا کنیم. اما متأسفانه این کارها سیاسی شد و الآن مثلا چون اسم من هم روی بنیاد باران است، این بنیاد مورد توجه برخی مراکز است و حتی مدیرعامل ما را دستگیر و زندان کردند. در حالی که واقعا بنیاد باران کار سیاسی نمی کرد و می توانست پشتوانه کارشناسی و اطلاعاتی برای بخش های مختلف باشد.
رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز افزود: به هر حال با وجود کمبود امکانات باید جبهه بتواند این کارها را انجام بدهد و مقداری هم درازمدت تر فکر کند. البته من نمی گویم به فکر انتخابات 1402 یا جاهای دیگر نباشید، ولی این مسأله اصلی ما نیست؛ به خصوص در این موقعیت که تصمیم گرفته شده به هیچ قیمتی نگذارند شما اینجا بیایید. اما آیا در جامعه هم نمی توانید باشید؟! می توانید در جامعه فعالیت داشته باشید.
ذهنیت اکثریت مردم با اصلاح طلبان نزدیک تر است، اما امروز از ما دور شده اند
وی اظهار داشت: من معتقدم ذهن و ذهنیت اکثریت مردم با اصلاح طلبان نزدیک تر است، اما امروز از ما دور شده اند. آدم های ضد انقلابی که می خواهند برانداز شوند سرشان بلند است و در داخل هم تبلیغات علیه ما هست. یعنی اینکه 50، 60 نفر در یک اجتماع می گویند «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگر تمام است ماجرا» را جوری مطرح می کنند که خود ما هم باور می کنیم واقعیت جامعه اینگونه شده است.
خاتمی یادآور شد: یک وقتی نوشتم شما تلاش کردید که ما را منزوی کنید ولی به شما اطمینان می دهم که ریزش به دامن شما نیست؛ ریزشی که از ما هست به دامن کسی است که می گوید اصل جمهوری اسلامی نباید باشد. ما بالأخره به آنجا برگردیم، حرف های اساسی داریم. من مخالف نیستم که در گفتمان و مسائل نوآوری کنیم. اتفاقا جبهه و حزب باید بتواند راهنمایی و اصلاح هم بکند و رابطه دو طرفه بین جبهه و جامعه برقرار باشد. اینکه هر شعاری دادند را تکرار کنیم پوپولیست می شود.
وی افزود: دیگران این کار را می کنند و از حرف هایی که دیگران می زنند سوء استفاده می کنند و به درون جمعیت می پرند و از این جهت آقای احمدی نژاد از همه ما قوی تر است و این کار را انجام می دهد. حزب باید رهبری و راهنمایی هم کند، ولی این را بر عهده جمع بگذاریم و این جمع اگر اشکالاتی دارد و ان شاء الله بتواند برطرف کند و من هم در حد یک فرد ارادتمند که خودم را ذیل همه این جریانات حساب می کنم در خدمت دوستان هستم.
آخرین دیدگاه