حشمتالله فلاحتپیشه، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم بر این باور است که بازگشت به تجربه دهه ۹۰ میلادی (دهه 70 شمسی) برای کشور ما ضروری است، دورانی که ایران با کمترین هزینه بیشترین نفوذ را به دست می آورد و به ویژه این که ایران خودش را از بحرانها و تهدیدهایی که شکل می گرفت مصون می کرد.
حشمتالله فلاحتپیشه، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم درباره ضرورت تشکیل شورای عالی امنیت ملی و اینکه در شرایط فعلی، این شورا و تصمیماتش درباره مسائل مهم کشور تا چه حد میتواند تاثیرگذار باشد؟ به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: شورای عالی امنیت ملی یکی از نهادها در جمهوری اسلامی ایران است که بعد از آزمون و خطای ابتدای انقلاب تشکیل شد. در واقع دو خلاء در حوزههای امنیتی کشور وجود داشت که این دو خلاء، یکی مربوط به داخل و دیگری مربوط به خارج بود، آن خلأیی که مربوط به داخل بود بسیار مهم تر بود مبنی بر اینکه با آمد و شد دولتها و با تغییر وزن افراد در مناصب سیاسی-امنیتی، اختلافنظرهای جدی در بستر موضوعات حساس سیاست خارجی شکل میگرفت.
شورای عالی امنیت ملی محلی برای حل اختلافات است
فلاحت پیشه افزود: از این رو نهادی نیاز بود تا این اختلافات را به صورت نهادی حل کند، منظورم از نهادی یعنی نهادمندی بالاتری شکل گیرد و قوانین حقوقی و ساختارها را شامل باشد که بسیار اساسی بود. موضوع دوم مربوط به اثر پایداری تصمیمات در مسائل خارج از کشور بود و به هر حال مشخصا کشورهای دیگر دغدغههایی را در برابر ایران داشتند که با آمد و شد دولتها و سیاستمداران ممکن است تغییرات رفتاری شکل گیرد و لذا عملا در بسیاری از موارد، توافقات پایداری با ایران صورت نمی گرفت. من دلیل اول را یک دلیل اصلی و دلیل دوم را یک دلیل فرعی می دانم.
رییس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: شورای عالی امنیت ملی که تشکیل شد تمام مقولههای کلان سیاسی و امنیتی در حوزه کار شورای عالی امنیت ملی قرار گرفتند. مقولههای کلان، مقولههایی هستند که با اغماض تحت عنوان مقولههای راهبردی از آنها یاد می شود به هر حال در عرصه سیاست دو نوع رفتار یا موضع یا تصمیم اساسی در کشورها داریم که عبارت از تصمیمات راهبردی و کلان و دیگری تصمیمات تاکتیکی یا سیاستهایی است که در شرایط مختلف شکل میگیرد.
شورای عالی امنیت ملی به محل تصمیم گیری در قبال موضوعات کلان تبدیل شد
فلاحت پیشه بیان کرد: تصمیمات راهبردی، تصمیماتی است که در حوزه کلان شکل میگیرند و با آمد و شد دولتها و با نظرات و سلیقههای سیاستمداران تغییر نمیکنند و چه در حوزه سیاسی و چه در حوزه امنیتی و چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی، شورای عالی امنیت ملی به محل تصمیم گیری در قبال موضوعات کلان تبدیل شد و برای یکسری موضوعات مثل مسائل مربوط به حاکمیت ملی، مسائل مربوط به امنیت مرزها، مسائل مربوط به روابط ایران و امریکا بعد از آن موضوع هستهای و.. تصمیم گیری می شد!
او اضافه کرد: اینها جزء مقولههای کلان سیاست خارجی بودند که در شورای عالی امنیت ملی شکل گرفت و قالبهای موضوعی آن، مثل صلح، جنگ، بی طرفی، مداخله و … در این شرایط شکل گرفت و موضوعات اخیر مربوط به کشورهایی بود که اتفاقاتی در آن رخ میداد مثل زمان حمله صدام به کویت یا حوادث دیگر مثل موضوع کشتن دیپلماتهای ایران در افغانستان که به هر حال بسیاری، تصمیمات افراطی را در این باره در نظر داشتند که اگر یک دشمنی ثابت مانند آمریکا وجود دارد ایران میتواند با صدام هم همکاری کند و یا در موضوع طالبان نزدیک بود بسیاری، شرایطی ایجاد کنند که حتی قبل از آمریکا، ایران به طالبان حمله کند.
تصمیمات شورای عالی امنیت ملی مانع ورود کشور به بحران شد
نماینده پیشین مجلس اشاره کرد: شورای عالی امنیت ملی در مقولههای کلان وارد بحث شد که به نظر من در حوزهای که بنده با آن ارتباط دارم، شورای عالی امنیت ملی در دو حوزه امنیت سیاست داخلی و امنیت سیاست خارجی دخالت میکند. معتقد هستم در سیاست خارجی تصمیماتی در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ شد که در کل به نوعی به مقولههای کلان سیاست خارجی کشور سامان داده شد و از طرفی در مواردی خاص مانع ورود کشور به بحرانهایی شد که این بحرانها، بعدها مشخص شد که به صورت کمین و کمینگاه علیه ایران شکل گرفته بود منتهی یکسری ضعفها در شورای عالی امنیت ملی وجود دارد که باید گفته شود مثلا از جمله ضعفهایی که وجود دارد اختلافاتی است که بین دبیرخانه و دبیر شورای عالی امنیت ملی و شخص رئیس جمهور به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی میتواند شکل گیرد که بعضا این اختلافات عمدتا حاشیهای داشته است ولی تبعات حاشیهای برای جایی که محل بحث مقولات کلان است، تبعاتی است که به نظر من نباید به راحتی از کنار آن بگذریم.
دهه 70 دوران قابل دفاعی از عملکرد شورا است
این نماینده سابق مجلس در پاسخ به این سوال که به نظر شما در چه دورههایی شاهد بیشترین ثبات در تصمیمگیریها در این شورا بودیم و این ثبات در دوران ریاست کدام اشخاص بوده است؟ اظهار کرد: دهه ۹۰ میلادی، دهه قابل دفاعی در تاریخ سیاسی- امنیتی کشور بود. در دهه ۹۰ میلادی (دهه 70 هجری شمسی) از لحاظ نگرش سیاست خارجی، دورانی بود که شورای عالی امنیت ملی و در واقع ایران، بزرگترین درسی که ایران از جنگ گرفت این بود که هیچ وقت نجنگد و این نکته مهمی بود. معتقدم دهه ۹۰ دوران قابل دفاعی از لحاظ پرهیز مسؤلان کشور از افتادن در دام جنگهای مختلفی که در شرق یا غرب ایران شکل گرفت و ایران وارد این دامها نشد.
فلاحت پیشه ادامه داد: حتی یکسری موافقت نامههای امنیتی با کشورهای عربی در منطقه بسته شد و دوران بسیار خوبی بین ایران و کشورهای عربی شکل گرفت، منتهی متاسفانه بعد از آن یک سیاستی در کشور تعریف شد و آن سیاست حضور حداکثری در بحرانها بود که بسیاری سعی کردند آن را به سیاست خارجی ایران تحمیل کنند و هر کجا که مسالهای بود خیلیها سعی کردند ایران در همه جا به رقیب طلبی بپردازد، به هر حال در دنیای امروز هیچ وقت نوعی یک دستی ایجاد نمی شود و اختلاف نظر وجود دارد.
این استاد دانشگاه ابراز کرد: آمریکا یک زمانی در سال ۲۰۰۱ میلادی در زمان بوش سیاست حضور حداکثری در دنیا را در پیش گرفت (البته یک ۴ سال در زمان بوش پدر و بعد از آن در زمان بوش پسر، آمریکا سیاست حضور حداکثری در دنیا را شکل داد که محافظهکاران آمریکایی تحت عنوان سیاست پدر خشن از آن یاد میکردند) آنها آمریکا را یک قدرت هژمون تعریف کردند که همه جا باید دخالت کند و در آن زمان مخالفین این سیاست که در نهایت توانستند اوباما را روی کار آورند، به یک رویکرد آیزنهاوری برگشتند تحت این عنوان که آیزنهاور این موضوع را مطرح کرد که آمریکا نباید همه جا نقش پدر خوب را بازی کند و در همه جا دخالت کند، جالب این است که الان "ریچارد هاس"، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا، یک جمله کلیدی میگوید تحت این عنوان که امریکا به این نتیجه رسیده است که بسیاری از مداخلههای خودش را کاهش دهد.
فلاحت پیشه اضافه کرد: جالب این است که او می گوید در مسائل حقوق بشری آمریکا باید به موضع گیریهای لفظی روی آورد و هزینهای نکند و حتی در قبال متحدان آمریکا، آمریکا نباید برای امنیت آنها بیش از خود آنها هزینه کند. ایران در سال ۱۹۷۰ میلادی سعی کرد در قبال تنشهای مختلف، یک نگاه از دور داشته باشد و به همین دلیل در بسیاری از موارد نقش میانجی می توانست بازی کند ولی متاسفانه به تدریج این سیاست مداخله حداکثری تحمیل شد به طوری که از بوسنی گرفته تا کشورهای مختلف، این حضور حداکثری در برخی موارد قابل دفاع بود مثلا سیاست شکست داعش سیاست قابل دفاعی بود هرچند من معتقد هستم که ایران به میزانی که در حوزه مستشاری هزینه کرد به همان میزان در حوزههای مختلف مثل اقتصادی و .. نتوانست نتیجه بگیرد.
بازگشت به تجربه دهه 70 برای کشور ضروری است
او بیان کرد: اوباما زمانی که از عراق در سال ۲۰۱۱ خارج شد، همزمان شرکت آمریکایی اکسون قرارداد انحصار استخراج و صادرات دو و نیم میلیون بشکه نفت عراق را منعقد کرد که آن زمان این میزان، برابر با صادرات روزانه ایران بود و این واقعیتی است که به هر حال کشورها در برابر سیاست خارجیشان نباید فقط هزینه ساز باشند بلکه این سیاست باید بتواند برای کشور سود آور هم باشد لذا من معتقدم که بازگشت به تجربه دهه ۹۰ میلادی (دهه 70 شمسی) برای کشور ما ضروری است، دورانی که ایران با کمترین هزینه بیشترین نفوذ را به دست می آورد و به ویژه این که ایران خودش را از بحرانها و تهدیدهایی که شکل می گرفت مصون می کرد، مثلا موضوع آذربایجان یک موضوعی نیست که کل سیاست خارجی کشور را درگیر کند ولی بسیاری سعی کردند کل کشور را به صورت احساسی درگیر کنند و اتفاقا در قالب یک راهبردی که جزئی از چشم انداز ۲۰ ساله است یعنی بر اساس اصل تعامل سازنده، کشور باید از عوامل اختلافی بپرهیزد و عامل مشترک را احیا کند و در زمینه سیاست خارجی هم حضور سیاست خارجی کشور باید توام با سود برای کشور باشد نه هزینه!
معیار ارزیابی کارنامه دولت رییسی چیست؟
او در پایان اظهار امیدواری کرد: امیدوارم راهبرد تازهای در دولت شکل گیرد که محور این راهبرد تنش زدایی از عرصه های مختلف در عرصه بین المللی که موضوع هستهای است تا موضوع منطقهای که محور آن تنشزدایی با کشورهای عربی است و دو جانبه که پایان دادن به تنش هایی است که با سایر کشورها داریم باشد و من معتقدم یکی از معیارهای ارزیابی کارنامه دولت می تواند این باشد که این دولت تا چه حد می تواند حوزههای تنش را محدود کند و حوزههای سود آور مناسباتی را تقویت کند. الگویی که شورای عالی امنیت ملی بر اساس آن شکل گرفت این بود که مانع از این شود که ایران وارد تنشهایی شود که این تنشها ممکن بود مثل جنگ با عراق ۸ سال منابع کشور را ببلعد.
23219
آخرین دیدگاه