ایسنا نوشت: اولین انجمن اسلامی دانشجویان در تقابل با افکار ضد دینی و کمونیستی حاکم بر دانشگاههای عصر پهلوی در سال ۱۳۲۱ در دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران شکل گرفت و سررشته فعالیتهای دانشجویی در سراسر کشور را در دست گرفت و اثرات ماندگار و عمیقی بر وقایع سیاسی و اجتماعی دوران پهلوی گذاشت.
امروز ۲۹ شهریور ماه چهل و دومین سالروز دیدار جمعی از اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان سراسر کشور با امام خمینی (ره) در سال ۱۳۵۸ است.
فروغ انجمن اسلامی در دانشگاه
اولین انجمن اسلامی دانشجویان در تقابل با افکار ضد دینی و کمونیستی حاکم بر دانشگاههای عصر پهلوی در سال ۱۳۲۱ در دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران شکل گرفت و سررشته فعالیتهای دانشجویی در سراسر کشور را در دست گرفت و اثرات ماندگار و عمیقی بر وقایع سیاسی و اجتماعی دوران پهلوی گذاشت.
پس از تجربه موفق تاسیس انجمن اسلامی در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران و نیز بعدها در انجمن اسلامی دانشکده فنی، انجمن اسلامی سایر شهرهای کشور نیز تشکیل شد و اولین کنگره انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاهها با حضور ۱۳ انجمن با حضور آیت الله دکتر مرتضی مطهری و آیت الله محمد مفتح در سال ۱۳۴۰ برگزار شد و دومین کنگره نیز با اضافه شدن چهار انجمن جدید با ۱۷ انجمن در سال ۱۳۴۱ برگزار شد.
با پایان عصر پهلوی، بنیانگذار سیاسی ترین نظام اسلامی جهان با رمز «وحدت کلمه» اکثر قریب به اتفاق لیدرهای فکری، رهبران سیاسی و مذهبی و آحاد و طبقات مختلف جامعه را جذب کرد و کم نظیرترین نظام سیاسی شیعه جهان را در برابر نظام سوسیالیزم شرق و لیبرالیزم غرب بنیان گذاشت.
ایشان عصاره رمز موفقیتش را ابتدا در بهار و سپس در تابستان ۱۳۵۸ در دیدار با هیات موسس مرکز هماهنگی انجمنهای اسلامی، دانشجویان عضو انجمنهای اسلامی دانشگاههای تهران و اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان سراسر کشور، با جنبش دانشجویی کشور در میان گذاشتند و بر متحد شدن همه جریانهای دانشجویی تاکید کردند.
رویش تحکم وحدت
دانشجویان زیرک و هوشیار دانشگاه های کشور نیز که تا آن زمان تحت عنوان انجمنهای اسلامی و سازمانهای دانشجویی فعالیت داشتند، پیام این رمز را گرفتند و تشکل خود را تحت نام «تحکیم وحدت» متحد کردند و جنبش خود را منسجم تر و فعال تر از قبل وارد عرصه های سیاسی و اجتماعی ایران کردند و با پایان تعطیلی دانشگاهها به طور رسمی از سال ۱۳۶۱ سکاندار اقدامات دانشجویی در عرصه های سیاسی و اجتماعی دانشگاهها شدند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هیات موسس مرکز هماهنگی انجمنهای اسلامی با حضور حبیبالله بیطرف، محسن میردامادی، ابراهیم اصغرزاده، محمدعلی سیدی نژاد و محمود احمدینژاد تشکیل شد. این هیات به نمایندگی از جنبش دانشجویی ماموریت یافت زمینه تشکیل اتحادیه انجمن اسلامی دانشگاههای کشور را به وجود آورد.
اعضای این هیات در اردیبهشت ۱۳۵۸ به دیدار امام خمینی رفتند و پیشنهادشان را با ایشان در میان گذاشتند. امام (ره) هم بعد از توصیه ها و سفارشهایی به آنان نقل به مضمون بیان کردند: «بروید و تحکیم وحدت کنید.»
به درخواست هیات مذکور امام امت، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی و آیت الله سید علی خامنهای را به عنوان نمایندگان ولیفقیه در دانشگاهها و در دفتر تحکیم وحدت معرفی کردند. به پیشنهاد آیت الله خامنه ای شورایی متشکل از حجت الاسلام سید محمود موسوی خوئینی ها، محمد مجتهد شبستری، سید ابوالحسن بنی صدر و حسن حبیبی تشکیل شد تا بر اقدامات دفتر تحکیم وحدت نظارت کند. هیات موسس دفتر تحکیم در کنار شورای مذکور اساسنامه و مرامنامه خود را تدوین کرد و به تصویب اعضای شورای ناظر رساند.
اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان در شهریور ۱۳۵۸ نشست ۱۰ روزهای را برگزار کردند و مواد اساسنامه و مرامنامه دفتر تحکیم وحدت را به تصویب دانشجویان هم رساندند. اعضای انجمن ها در پایان نشست خود به دیدار امام خمینی در شهر قم رفتند و در پی آن، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور یا همان دفتر تحکیم وحدت شکل گرفت.
دو روزنامه مطرح آن زمان یعنی کیهان و اطلاعات که خود با حکم آیت الله احمد آذری قمی، دادستان وقت انقلاب درگیر ضبط و مصادره اموال منقول و غیرمنقول تاسیس کنندگانِ خود به نفع بنیاد مستضعفان و جانبازان بودند، مشروح این دیدار را با یک روز اختلاف از یکدیگر اینگونه منتشر کردند: «با پایان یافتن سمینار تحکیم وحدت دانشجویان مسلمان دانشگاهها که با شرکت نمایندگان انجمنهای اسلامی دانشجویان و سازمانهای دانشجویان مسلمان سراسر کشور در دانشگاه پلیتکنیک تشکیل شده و به مدت یک هفته ادامه داشت، شرکتکنندگان به شهر قم رفته و به حضور امام رسیدند و گزارش کار خود را به اطلاع ایشان رساندند و سخنان و پیشنهادات رهبر انقلاب اسلامی را گوش کردند.»
محسن میردامادی درباره دیدار با امام و زمینههای شکلگیری دفتر تحکیم گفت: «با توجه به وضعیت دانشگاهها و تحرکاتی که دانشجویان جبهه مقابل در برابر انقلاب اسلامی داشتند، نوعی نیاز به کانونی برای تمرکز فعالیت دانشجویان مسلمان احساس میشد که با فراگیر بودنش به تجمیع توان نیروهای انقلابی، در راستای دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی بپردازد. البته علاوه بر این مسایل، ضعف عملکرد دولت موقت نیز، عاملی برای تشکیل دفتر تحکیم وحدت بود، زیرا سبب پدید آمدن جریانهای افراطی در سطح جامعه و نیز در دانشگاهها میشد، که عمده علل آن عدم توانایی دولت موقت در برآوردن خواستههایشان بود.»
وی ادامه داد: «فعالیت تشکلهای دانشجویی معاند به همراه ضعف دولت موقت، در برآورده کردن خواستهای دانشجویان، دست به دست هم داده، نوعی نیاز برای تشکیل تشکلی فراگیر و دانشجویی را پدید آورده بودند. برای مقابله با این وضعیت، دانشجویان درصدد برآمدند که یک جریان متشکل دانشجویی ایجاد کنند و به نحوی خود را با امام مرتبط نمایند، از امام رهنمود بگیرند و آن را در دانشگاهها دنبال کنند، در حقیقت گمشده خودشان را در ارتباط با امام و پیاده کردن نظرات ایشان در دانشگاهها میدیدند و فکر میکردند با این روش از اثرات سوء عملکرد دولت موقت در میان قشرهای جوان جامعه و دانشگاهیان که نوعا جمعیتهای پرشوری بودند و نگرش و دیدگاههای امام را میپسندیدند میتوان جلوگیری کرد. این مساله منجر به انتخاب نمایندگانی از طرف انجمنهای اسلامی دانشجویان سراسر کشور شد که خدمت حضرت امام (ره) برسند و مسایل را طرح کنند.»
آغاز حرکت
دفتر تحکیم وحدت از بدو تاسیس منشاء اقدامات بزرگ سیاسی و اجتماعی بوده است از جمله تسخیر سفارت آمریکا در ایران، مدیریت انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها، مشارکت در دوران دفاع مقدس و شهادت شهدای گرانقدری چون همت و باکری و … در جبهه های جنگ، مشارکت در هفتمین و هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشور، غائله قتلهای زنجیره ای و کوی دانشگاه تهران و … .
این تشکل دانشجویی با پایان جنگ و شروع کار دولت سازندگی نسبت به این دولت نگاه انتقادی یافت و با همین رویکرد در انتخابات دوم خرداد سال ۱۳۷۶ شرکت و از سیدمحمد خاتمی حمایت کرد.
دفتر تحکیم وحدت از سال ۱۳۷۰ تغییرات و انشعاباتی زیادی به خود دید. با شکلگیری بسیج دانشجویی در سال ۱۳۷۰ عدهای از اعضای دفتر تحکیم وحدت از این تشکل جدا و به عضویت بسیج دانشجویی درآمدند. در سال ۱۳۷۸ و پس از غائله قتل های زنجیره ای و کوی دانشگاه تهران، انجمنهای اسلامی مستقل دانشجویان نیز از این تشکل جدا شد.
اما مهمترین انشعاب در دفتر تحکیم وحدت تشکیل طیفهای شیراز و علامه در سال ۱۳۸۰ و غیرقانونی دانسته شدن طیف علامه در تاریخ پنجم بهمن سال ۱۳۸۷ از سوی دبیرخانه هیاتهای مرکزی نظارت بر تشکلهای اسلامی دانشگاهیان وزارتخانه های علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت درمان و آموزش پزشکی در دولت اول محمود احمدی نژاد بود.
این تشکل دانشجویی از این تاریخ به بعد در قامتی یکدست تحت مدیریت جریان اصولگرا به فعالیت خود ادامه داده است.
اقدامی بزرگ با واکنش جهانی
ابراهیم اصغرزاده نماینده دانشگاه شریف در دفتر تحکیم وحدت در نشست پنج نفره هیات موسس مرکز هماهنگی انجمنهای اسلامی، بدون اشاره به منبع خبرش، از طرح آمریکا برای بازگرداندن محمدرضا شاه و خروج اسناد محرمانه و جاسوسی از سفارت آمریکا از مسیر پاویون فرودگاه مهرآباد خبر داد و خطر توطئه آمریکا را برای انقلاب نوپای اسلامی جدی دانست.
او در آن نشست پیشنهاد داد: «پیشنهادی دارم، در اعتراض، سفارت آمریکا را تسخیر و دیپلماتهای آمریکایی را برای مدت کوتاهی گروگان بگیریم.»
در این جمع پنج نفره محسن میردامادی از دانشگاه پلی تکنیک و حبیب الله بیطرف از دانشگاه تهران موافق و محمدعلی سیدنژاد از دانشگاه تربیت معلم و محمود احمدی نژاد از دانشگاه علم و صنعت مخالف پیشنهاد اصغرزاده بودند.
احمدی نژاد در مخالفت با پیشنهاد اصغرزاده گفت: «خطر آمریکا را قبول دارم اما چه کسی گفته است که خطر آمریکا از خطر شوروی جدیتر است؟ چه کسی گفته است که مبارزه با سرمایهداری و امپریالیسم از مبارزه با کمونیسم مهمتر است؟ اگر هم بنا بر تسخیر باشد، تسخیر سفارت شوروی بر تسخیر سفارت آمریکا ارجح است، ما مخالفیم.»
در پی به توافق نرسیدن اعضا، سه عضو هیات موسس برای عملی کردن ایده خود رحیم باطنی از دانشگاه ملی و رضا سیف اللهی از دانشگاه شریف را با خود همراه کردند و تشکلی به نام «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» تشکیل دادند. این تشکل برای اجرایی کردن طرح اصغرزاده «شورای بازو» متشکل از علیاصغر زحمتکش، عباس عبدی، سیدمحمد هاشمی اصفهانی، اکبر رفان، محمدرضا خاتمی، محسن امینزاده، رحمان دادمان، شمسالدین وهابی، وفا تابش، محمد نعیمیپور، حسین شیخالاسلام و فروز رجاییفر، محمدرضا خاتمی، محسن امینزاده، محمد نعیمیپور، معصومه، احمد حسینی و حسین کمالی را تشکیل داد و با تقسیم کار بین اعضا، طرح تسخیر سفارت آمریکا در ایران را رهبری و اجرا کردند.
تسخیر ناموفق و موفق
سفارت آمریکا برای اولین در تاریخ ۲۵ بهمن۱۳۵۷ در سومین روز جشن پیروزی انقلاب اسلامی،در اقدام خودسرانه اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق،یک نصف روز اشغال شداما با اطلاع امام خمینی (ره) از این اقدام مشکوک، ایشان به سرعت واکنش نشان داد و دستور اخراج چریکها از سفارت آمریکا را صادر کردند و ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت در کنار حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمود موسوی خوئینی ها، نیروهای کمیته انقلاب چریکهای فدایی خلق را از سفارت بیرون کردند.
اما ۲۶۳ روز بعد در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۸ در اقدامی مشابه، سفارت آمریکا در ایران به دست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام سقوط کرد و امام امت ضمن تایید این اقدام و حمایت از دانشجویان، عنوان «لانه جاسوسی» بر سفارت آمریکا گذاشتند و اهمیت این اقدام را در سطح «انقلاب دوم» توصیف کردند.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۸ در پیامی خطاب به دانش آموزان، دانشجویان و طلاب حوزه های علمیه کشور با گرامیداشت اولین سالگرد شهادت دانش آموزان در محوطه دانشگاه تهران به دست نظامیان پهلوی، خواستار استرداد محمدرضا شاه به نظام جمهوری اسلامی و محاکمه وی شدند.
ایشان در این پیام نوشتند: «اکنون که سالروز حمله به دانشگاه است، برای پیوستگی بیشتر لازم است روحانیون عزیز قم و تهران و سایر شهرستانهای نزدیک به تهران در مراسمی که در دانشگاه تهران است، شرکت نمایند و همچنین روحانیون تمام شهرهای ایران در دانشگاه هر نقطه از ایران که بدین مناسبت مجلس بزرگداشتی برقرار کرده اند، شرکت نمایند و با حضور در دانشگاههای سراسر ایران و پیوستن به دانش آموزان و دانشجویان و استادان عزیز، توطئه های جدایی افکنانه بین این دو نیروی مترقی را خنثی کنند. دشمنان ما در هر فرصت خصوصاً در این روز از هیچ توطئه ای دست بردار نیستند و با هر وسیلۀ ممکن می خواهند آرامش را از ملت عزیز سلب کنند.»
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی تاکید کردند: «بر دانش آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام، حملات خود را علیه امریکا و اسرائیل گسترش داده و امریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر شدیداً محکوم کنند. بر دانش آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با تمام نیرو، وحدت خویش را حفظ و از انقلاب اسلامی خود طرفداری نمایند و بر ملت است که از این دو جناح عزیز با تمام قدرت پشتیبانی کنند.»
تشریح دلایل تسخیر
امام یک روز بعد از تسخیر سفارت آمریکا در ایران در ۱۳ آبان ۱۳۵۹ توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جمع کارکنان بیمه مرکزی ایران در قم دلیل حمایت شان از این اقدام دانشجویان را این گونه تشریح کردند: «… و آن مرکزی هم که جوان های ما رفتند گرفتند – آن طور که اطلاع دادند – مرکز جاسوسی و مرکز توطئه بوده است. امریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، پایگاهی هم اینجا برای توطئه درست کنند و جوان های ما بنشینند و تماشا کنند. باز ریشه های فاسد به فعالیت افتاده بودند که ما هم دخالتی بکنیم و جوان ها را بگوییم که شما بیرون بیایید از آنجایی که رفتند. جوان ها یک کاری کردند برای اینکه دیدند، آخر ناراحت کردند این جوان ها را.»
امام امت تاکید کردند: «حالا که این لانه فساد کشف شده است، خیلی چیزها برای ملت ما باید کشف بشود. آنجا دستگاه های جاسوسی زیاد، مع الأسف در ظرف چند ساعتی که نتوانستند این جوان های عزیز ما، درها را درست باز بکنند. برای اینکه درها جوری بوده است که قابل باز کردن نبوده است، رمزهایش را نمیدانستند اینها. در آن زیرزمین های بزرگ، اسناد بزرگی که از جاسوسیشان بوده است. از جنایت هاشان بوده است، از خائنینی بوده است که با آنها همکاری داشتند به کلی از بین بردند، تمام را به مثل پودر گرفتند درآوردند کاغذها را.»
ایشان خاطرنشان کرد: «مع ذلک یک مقداریش را که دیگر فرصت برایشان نشده است که از بین ببرند، دست دوم و سومش مانده است که برای کشف اینها و فهم اینکه اینها چه هست، محتاج به کارشناسان است. این جوان ها خودشان نمی دانند، لکن آن مقداری که میتوانند میخواهند ارائه بدهند و ارائه میدهند، لکن بسیاری از آنها کارشناس لازم دارد، رمز است. خیلی از جعبهها را، صندوق هایی که در آنجا هست رمز است، و باز کردنش محتاج به اینکه کارشناس باشد. اینها یک مرکز توطئه و مرکز جاسوسی در مملکت قرار دادند. سفارتخانهها حق ندارند که ـ حفاظتشان با خود دولت است ـ تفنگدار وارد کنند و اینها تفنگدارها در آنجا داشتند، اسلحهها در آنجا داشتند. سفارتخانهها حق ندارند که جاسوسی کنند، توطئه بکنند و اینها جاسوسی میکردند.»
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی دلیل لانه جاسوسی خواندن سفارت آمریکا را هم این چنین توضیح دادند: «در سفارتی که در ایران است یک توطئههایی بود که حالا کشف شده است. و با وجود این توطئهها نمیشود گفت که ملت بنشینند و نگاه کنند و آنها هر کاری که میخواهند بکنند. از این جهت خود آمریکا منشأ این امور است، منشأ کارهایی که انجام گرفته است، می باشد و در مقابلِ آن کارهای ناحقی است که آمریکا طرف چندین سال با ما کرده است و ما دیگر نمیتوانیم کارهایی که آنها میخواهند انجام بدهند تحمل کنیم. از این جهت باید آمریکا بفهمد که دیگر وقت آن ظلم ها گذشته است و باید حساب کار خودش را بکند و اگر ما دیدیم که بیشتر از این میخواهد جلو برود، ما هم کارهایی داریم که به ضرر آمریکا تمام خواهد شد.»
سیدمحمد موسوی خوئینیها که در آن مقطع فرماندهی کمیتههای انقلاب را بر عهده داشت نیز در کتاب «گنجینه دل» در خاطرهای از چگونگی اطلاع امام و برخورد ایشان با تسخیر سفارت آمریکا، نوشت: «در قضیه اشغال لانۀ جاسوسی با احمد آقا تماس گرفتم تا موضوع را به امام بگویند، گفتند: گوشی را نگهدار، زیرا امام مشغول نماز هستند؛ بین دو نماز ظهر و عصر از امام سؤال کردند و امام پاسخ دادند: «جای بسیار خوبی را گرفتهاید، محکم نگهدارید.»
وی با اشاره به سخنان امام، ادامه داد: ایشان ادامه دادند «در قضیه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، دانشجویان عزیز بر روی نقطه حساس انگشت گذاشتند. مرکز جاسوسی آمریکاییها که تحت پوشش سفارتخانه اداره می شد، علاوه بر این که با تمامی گروههای ضد انقلاب داخلی ارتباط داشت و آنها را در جهت براندازی نظام نوپای اسلامی سازماندهی می کرد، یکی از مراکز عمده توطئه علیه مسلمانان منطقه محسوب می شد.» لذا حضرت امام عمل قهرمانانه دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی را مورد تائید و تقدیر قرار دادند و آن را «انقلاب دوم» خواندند.
تسخیر سفارت آمریکا در ایران و گروگانگیری دیپلمات های آمریکایی که ابتدا قرار بود ۴۸ ساعت طول بکشید، بعد از ۴۴۴ روز در تاریخ ۳۰ دی ۱۳۵۹ پایان یافت.
سرنوشت هسته تسخیر
سرنوشت دانشجویانی که ایده تسخیر سفارت آمریکا در میانشان مطرح شد، جالب توجه است.
محمود احمدی نژاد قبل از پیروزی در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴، دو سال شهردار تهران بود. او در مرداد ۱۳۸۴ با پیروزی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ششمین رییس جمهور ایران شد و یک دوره دیگر هم به عنوان رییس جمهور سکاندار قوه مجریه کشور ماند و در پایان دوره دوم ریاست جمهوری با حکم مقام معظم رهبری به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد.
محسن میردامادی با رای مردم به ششمین دوره مجلس شورای اسلامی راه یافت و رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی این مجلس شد. او در مقام دبیر کل حزب مشارکت ایران اسلامی به یکی از چهرههای مطرح جریان اصلاحات بدل شد اما از زمان لغو مجوز حزب مشارکت در دولت محمود احمدی نژاد تاکنون فعالیت سیاسی رسمی ندارد.
حبیب الله بیطرف در کابینه اول و دوم سیدمحمد خاتمی وزیر نیرو بود. حسن روحانی در دولت دوازدهم او را به عنوان وزیر پیشنهادی نیرو به مجلس معرفی کرد اما نتوانست رای اعتماد نمایندگان مجلس را بدست بیاورد. او بیشتر یک مدیر اجرایی شناخته میشود و آنچنان در فعالیتهای سیاسی حضور ندارد. در حال حاضر نیز بیشتر به فعالیتهای دانشگاهی مشغول است.
ابراهیم اصغرزاده نماینده دوره سوم مجلس شورای اسلامی اما در پایان دوره سرنوشت خوبی نداشت و کارش به زندان کشید. صلاحیت او برای دوره چهارم مجلس رد شد و بعدها هیچ وقت نتوانست نظر شورای نگهبان را جلب کند. اصغرزاده برای انتخابات ریاست جمهوری نیز کاندید شد ولی هر بار صلاحیتش تایید نشد. او از اعضای شورای اول شهر تهران هم بود که انتقادات او از مدیریت شهر تهران جنجالهای زیادی در این شورا به وجود آورد و در نهایت به انحلال شورای اول منجر شد. هر چند این روزها خبر خاصی از او شنیده نمیشود، اما منتقد بودن بخشی از هویت اصغرزاده است.
محمدعلی سیدنژاد که برخلاف احمدی نژاد، به کمک دوستانش در سفارت آمریکا رفت، بعد از مدتی از آنان جدا شد و هم اکنون سرگرم فعالیتهای فرهنگی شد.
رحیم باطنی هم مانند سیدنژاد در سیاست، چهرهای کمتر مطرح از خود نشان داد و مدتی معاون جهاد دانشگاهی و چند سالی کارمند وزارت نیرو بود.
رضا سیف الهی در ابتدای دهه هفتاد با حکم مقام معظم رهبری، اولین فرمانده نیروی انتظامی شد. او بعدها به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و بعد از مدتی مسؤولیت معاونت دبیر شورای عالی امنیت ملی بر عهده او گذاشته شد که تا سال ۱۳۹۷ در این مسوولیت حضور داشت.
منابع:
تاریخ ریشه هویت ماست، سایت دفتر تحکیم وحدت
صحیفه امام، جلد ۱۰، ص ۶۴ – ۷۳ و ص ۴۱۲ و ۴۱۳
ایستاده در برابر خویش؛ بازخوانی سه دهه عملکرد و مواضع دفتر تحکیم وحدت
23215
آخرین دیدگاه