غلامرضا رمضانی باور دارد که در حال حاضر شبکه نمایش خانگی از هنرمندان چهرهتر استفاده میکند چون قصد دارد درآمد بیشتری به دست بیاورد به همین دلیل بیشتر به ویترین کار خود توجه میکند نه کیفیت کالایی که ارائه میدهد.
مهسا بهادری: یکی از جالبترین آثار او «مدرسه مادربزرگها» است سریالی کمدی که در زمان خودش مخاطبان قابل قبولی داشت. اگر او را با آثاری که برای بزرگسالان تولید کرده است به یاد نیاوریم، قطعا با کارهایی مثل «فرار از اردو» یا «همبازی» که برای کودکان ساخته به یاد میآوریم. غلامرضا رمضانی پس از ده سال به تلویزیون بازگشته و سریال «زن زندگی، مرد زندگی» را برای شبکه پنج سیما تولید کرده است. به بهانه پخش این سریال به گفتوگو با این هنرمند پرداختیم که در ادامه میخوانید.
سریال «زن زندگی، مرد زندگی» روایت زوجی است که چند سال از زندگی مشترکشان میگذرد و در این میان هم به موضوعات مختلف زندگی میپردازند. همهجا نوشته شده است که این سریال کمدی است اما مسئله این است که سریال قصد دارد چه کمدیای را به تصویر بکشد تا مخاطب را بخنداند؟ کمدی رمانتیک یا کمدی درام؟ کمدی رفتار یا کمدی موقعیت؟
به نظر من سریال «زن زندگی، مرد زندگی» از همان گامهای نخست، که با خواندن طرح اولیه و فیلمنامه شروع شد، به هیچ وجه نشانی از یک مجموعه کمدی نداشت و حتی نمیخواست که در اجرای نهایی هم به ژانر کمدی در هر شکلش نزدیک شود. اکنون هم که پخش میشود نه شمایل یک کار کمدی را نشان داده و نه توقع مخاطبش را برای دیدن سریالی کمدی تشدید کرده است. هدف من از ساخت این سریال در گام نخست این بود که مناسبات خانوادگی نزدیک به واقعیت را در شکلی شیرین نشان دهم. برخی مواقع موقعیتها و برخی مواقع شرایط و دیالوگها ما را به هدف نزدیک میکنند. اما قاب اصلی بیشتر روی نکات احساسی و عاطفی و برخوردهای لطیف متمرکز است. تنها به صرف فضا و بازیگران نسبتا شیرین که به عمد انتخاب شدهاند نمیشود استنتاج کمدی داشت.
علت ساخت این سریال هم این است که برای برخورد با گرفتاریها و مشکلات درون خانواده، داشتن نگاه حساب شده و شیرین بهترین راه حل است تا مانع بر هم خوردن شاکله خانواده شود. این تعداد از شاخههای کمدی را همکه شما ردیف کردهاید واقعا از درک من خارج است، چون اکنون برای مردم ما یک اثر کمدی در به استهزاگرفتن آدمها، کم ارزش کردن مشکلات، شوخی با اصول و قواعد درست و در کل پاس کاری دیالوگی و تیکه پرانی خلاصه شده است. سریال «زن زندگی، مرد زندگی» هم سعی داشته مسائل زندگی را به شکلی زیبا و عمیق ببیند.
شما گفتید که سریال «زن زندگی، مرد زندگی» کار کمدی نیست، به عنوان یک کارگردان، فکر میکنید پرداختن به موضوعات اجتماعی در یک کار کمدی ممکن است به ارزش اصلی محتوا آسیب بزند چون گاهی خیلی ساده و گذری به موضوع نگاه میشود؟ اصلا تا چه اندازه در کارهای کمدی میتوان به موضوع اجتماعی پرداخت؟
فکر میکنم موضع من نسبت به سریال کمدی را متوجه شدهاید. من تا جایی که خواندهام و آموختهام، اساس یک برنامه کمدی بر شکل اغراق شده رفتاری، داشتن نگاه کاریکاتوری و اگزجره به موضوع بدون آنکه کسی آسیب ببیند، تعبیر اشتباه از مشکل اصلی و در پیش گرفتن راهکار بیراهه برای برطرف کردن معضل اصلی است که البته خود این شیوه میتواند آموزش و پرورش صحیح را اشاعه دهد.
از زمانی که تلویزیون به پخش هر شب سریالها روی آورد، کیفیت آثار کاهش پیدا کرد. حالا هم شبکه نمایش خانگی روی کار آمده و برای درآمد بیشتر تلاش میکند و تمام تمرکزش بر ویترین کار است نه کیفیت کالا ارائه شده
در واقع اینگونه نیست که در قالب کمدی و به بهانه طنز، موضوع و مشکل اصلی مخدوش شود و انسانیت به بیارزشی برسد. با اینکه «زن زندگی، مرد زندگی» کمدی نیست اما تاکید این مجموعه بر بافت و حفظ خانواده است و به همین دلیل در جهان امروز سعی دارد شیوه تازهای از مواجه شدن با مشکلات را نشان دهد. این سریال میخواهد بسیار شیرین و با حلاوت نشان دهد که میتوان زندگی را بهتر دید، اما به هیچ وجه نمیخواهد کمدی باشد.
پیش از این سریال، شما تجربه ساخت آثار طنز در تلویزیون را داشتهاید، باتوجه به تجربههای پیشین فکر میکنید در تلویزیون تا چه اندازه میتوان وارد مسائل اجتماعی شد و حتی در قالب طنز به آنها پرداخت؟ معمولا همه سریالها یک قسمت را به عملهای زیبایی اختصاص میدهند اما چرا به دیگر معضلات اجتماعی توجه نمیشود؟
من نه سیاستگذارم، نه یک مسئول در تلویزیون که بتوانم پاسخ این سوال را بدهم.. اما این را میدانم که با تولید برنامههای متنوع در تلویزیون، میتوان به شکلهای مختلف به دغدغه مردم نزدیک شد. البته باید واقع بین بود که تلویزیون با سیاستهای فعلی در مورد نزدیک شدن به برخی از مسائل اجتماعی کمی سختگیرانهتر عمل میکند چون مخاطب برنامههای تلویزیون گستردهتر است و طرح مسئله کردن در ابعاد مختلف به دقت و کارشناسی دقیقتری نیاز دارد.
در حال حاضر کیفیت ساخت سریالهای کمدی در تلویزیون کاهش پیدا کرده، هرچند که ممکن است در کمیت آن تغییری ایجاد نشده باشد. نگاه به کاهش کیفیت ساخت آثار کمدی نیز در مقایسه با دهه ۸۰ انجام میشود. خود شما هم یکی از افرادی هستید که مدت زیادی است کار طنز نساختید. فکر میکنید چرا با کاهش کیفیت آثار مواجه هستیم؟ آیا خط قرمزهای صدا و سیما موجب رخ دادن این موضوع شده است؟
در دهه هشتاد به دلیل تعدادشبکهها، نبود شبکه نمایش خانگی، عدم حضور پررنگ فضای مجازی و ماهواره، دقت روی تلویزیون و پخش هفتگی برنامهها و سریالها کارهای طنز بیشتر بود. اما امروزه مخاطب برنامههایی را که میخواهد ببیند گلچین میکند و سعی دارد به همه رسانهها نگاهی بیندازد و بهترین برنامه را انتخاب کند. لذا عرصه رقابت و دیده شدن به غایت سختتر از دهه هشتاد است.
در دهه هشتاد افرادی که میتوانستند سریال بسازند و تولید کارها را بر عهده بگیرند با دشواری دستچین میشدند ولی اکنون میتوان گفت که برنامهها کمی سادهتر و با حساسیت کمتر به سازندگان واگذار میشود. اگر نگاه آماری به تولید سالانه سریال و مجموعهسازی داشته باشیم متوجه این موضوع میشویم. با توجه به پخش سریالها به صورت شبانه، تعداد تولیدات این سالها حتی در ژانر کمدی خیلی بیشتر از دهه هشتاد است.
در حال حاضر سریالهای شبکه نمایش خانگی توانایی جذب مخاطب بیشتری دارند، چون بازیگران و کارگردانان مطرحی در آن حضور دارند. چرا همان افراد حاضر نیستند در تلویزیون ایفای نقش کنند؟
شبکههای نمایش خانگی نه به لحاظ مالی و نه به لحاظ شکل اجرایی با برنامه سازی در تلویزیون قابل مقایسه نیستند. شبکه نمایش خانگی عرصه بازار و رقابت برای درآمد است و فکر میکنم رسالت تلویزیون این نیست. تلویزیون ضمن ایجاد سرگرمی، اهداف مشخصی را هم دنبال میکند.
با توجه به حجم مخاطب، پرداختهای مالی و دستمزدهایی که به سرمایه گذاریهای خصوصی و اسپانسری متکی است، پیدا کردن افراد کار بلد برای شبکه نمایش خانگی کمی سخت است. تلویزیون نیز با نوع نگرش و میزان نیازش کمتر امکان به خدمت گرفتن بازیگران مطرح و نیروهای حرفهایتر و فنیتر را دارد.
چرا تلویزیون بیشتر هنرمندان خود را از دست داده است؟
از زمانی که سازمان صداوسیما به شب پخشی سریالها رسیده، اندک اندک همه چیز سادهتر، سهل انگارانهتر و توقعات و انتظارات کمتر شده است و در این راستا برای رسیدن به کمیت، توانایی به خدمت گرفتن بازیگران مطرح را در شکل گسترده ندارد. لذا شاید بتواند موردی از بازیگران مطرح استفاده کند. در قیاس با برنامههای شبکه خانگی و میزان دستمزدهای خاص، میتوان حدس زد در این مجموعهها بیش از آنکه رسالتِ داستان مسئله و دغدغه باشد، حضور چهرهها اصل است. در واقع آنجا فشار بر ویترین است نه کیفیت کالا.
در حال حاضر بیشتر سریالها مخصوصا آنهایی که کمدی هستند فقط در یک لوکیشن ساخته میشوند، که اصطلاحا هم به آنها سریال آپارتمانی میگویند. رخ دادن این موضوع دلیل خاصی دارد؟
اینگونه نیست که اغلب کارهای کمدی در آپارتمان ساخته شده باشد، ولی هستند تعدادی که اصل آنها بر تک لوکیشنی و یا نهایتا دو سه لوکیشنی است. فکر میکنم در شکل کمدیای که مد نظر سازمان است محوریت سریال، داشتن چند بازیگر و مراودههای دیالوگی و موقعیتهای کوچک است که نتیجهاش همان کارهایی میشود که تقریبا محیط محدودی دارند. برای سریال سازی، مخصوصا سریالهای کمدی لازم است که فیلمنامههای دقیق، ظریف و حساب شده داشته باشیم. روال صحیح این است که زمان بیشتری را صرف پیش تولید و تولید کنیم و برای انتخابها در همه ابعاد دقت بیشتری داشته باشیم.
وقتی زمان مناسب برای تولید محتوا در اختیار سازندگان نباشد، نمیتوان انتظار ساخت برنامهای خاص از آنها داشت، مشکل این است که هنوز ضبط برنامه به قسمت دهم نرسیده است در جدول پخش قرار میگیرد و بعد سر بیننده هم منت گذاشته میشود که شبانه روز برای ساخت این اثر وقت گذاشتیم
گاهی مدیران به هیجان سرعت و کمیت گرفتار میشوند. به طور مثال هنوز فیلمبرداری برنامه به روز دهم نرسیده اما یکدفعه در جدول پخش قرار میگیرد. گاه به این موضوع افتخار هم میکنیم و سر ملت منت میگذاریم که همان زمان که شما مشغول تماشای سریال بودید ما شبانه روز تلاش کردیم که سریال به موقع برسد. این نگاه و عملکرد، روش درست برنامه سازی نیست.
این سریال دو کارگردان دارد، برای ساخت یک سریال ساده نیاز به حضور دو کارگردان با سابقه است؟ چرا؟
اینکه «زن زندگی، مرد زندگی» دو کارگردان دارد به دلیل تصمیم بنده است. قرار بود بیست و شش قسمت را من بسازم اما در حال تولید فاز اول با مشکلی مواجه شدم که ادامه کار برایم مقدور نبود لذا محترمانه از تهیه کننده و سازمان خواستم بخش دوم را به شخص دیگری واگذار کنند. اما در نمای کلی هم این اتفاق نمیتواند نقطه ضعف یا ایراد اساسی باشد، چرا که بد نیست که اندک اندک شکل تولید حرفهای و صنعتی را یاد بگیریم. در اغلب سریالهای دنیا پای چند کارگردان وسط است.
ما فیلم «گنجشکک اشی مشی» را هم از شما دیدهایم، کسی که آن فیلم سینمایی را میسازد چرا حالا سریال «زن و زندگی و مرد زندگی» را ساخته که در بعضی از موقعیتها یا بسیار ضعیف است یا کاملا تکراری است؟ کارگردان توانایی خلق موقعیت و پرداخت متفاوت به قصه را دارد اما چرا در این سریال خیلی از مهارتهای خود استفاده نکرده است؟
امروز که اینگفتوگو انجام میشود اوایل پخش سریال است و نقد قطعی و ارائه چنین نظریهای مستلزم تماشای کل سریال است. اما در کل مقایسه برای ساخت یک فیلم سینمایی و یک سریال قیاس نابرابری است چون زمانی که ما فیلمسینمایی میسازیم تقریبا از پیش تولید تا تولید و نمایش آن فیلم، چیزی حدود هشت ماه وقت میگذاریم. در زمان ساخت فیلم سینمایی نگرانی و سرعت نادرست تعیین کننده کیفیت نیست و برای تک تک پلانها به دفعات گفتوگو، بازبینی، مشاوره و محاسبه انجام میشود. اما در سریال سازی این امکانات خیلی سخت برای کارگردان مهیا میشود.
فعلا وضعیت فیلمسازی و برنامهسازی برای بچهها خوب نیست، حجم تولیدات در حیطه کودک و نوجوان بسیار کم شده، قبلا گروه کودک و نوجوان شبکهها برنامههای مفرح میساختند اما الان به پخش برنامههای آرشیوی بسنده کردهاند
در نهایت وضعیت بودجه، زمانبندی، مشکلات بازیگرها، کادر فنی و بسیاری از موارد دیگر مانع میشود تا خیالها و رویاهای من به عنوان کارگردان محقق شود. بدنم گرم میشود و هنوز چند قدم در مسیر فیلمبرداری برنداشتهام که باید دلشوره پخش همزمان سریال را داشته باشم در واقع میبایست نگاهم به بسیاری از دغدغهها و فشارهای عدیده باشد تا اثر ساخته و ارائه شود. من هم دوست دارم در فرمت فیلم ساختن این امکان را میداشتم تا سریال مطلوب و مورد نظرم را بسازم.
بسیاری از ما غلامرضا رمضانی را با عنوان کارگردان و فیلمنامهنویس حوزه کودکان و نوجوانان میشناسیم، فکر میکنید وضعیت ساخت سریال، فیلم و برنامه مرتبط با حوزه کودک چگونه است و چرا پس از بازگشتتان به تلویزیون سراغ این حوزه نرفتید؟
فعلا وضعیت فیلمسازی و برنامه سازی برای بچهها خوب نیست. سعی میشود که این چرخه شکل بگیرد و راه بیفتد اما هنوز چندان مطلوب نیست و نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت که با توجه به جمعیت انبوه کودک و نوجوان و نیازهایشان، فعالیت بسیار کمی در این زمینه انجام میشود. خودم خیلی مایل بودم و هستم که برای تلویزیون سریال و مجموعه مرتبط با دنیای بچهها بسازم اما هنوز فرصت انجام این کار پیش نیامده است. البته حجم تولیدات در حیطه کودک و نوجوان هم بسیار کم شده. روزگاری گروه کودک و نوجوان شبکهها فعال بود ولی الان تنها به پخش برنامههای آرشیوی بسنده کردهاند. بهقول بزرگواری هرچه که ما میخواهیم اتفاقا در دسترس نیست ….!
در اینباره بیشتر بخوانید:
◾️آغاز پخش یک سریال کمدی تازه در تلویزیون
۵۸۲۴۵
آخرین دیدگاه