یک کارشناس علوم اجتماعی گفت: نباید زیبایی و احساساتی بودن را ویژگی بارز دختران دانست. وقتی سالها شخصیت دختران را به احساسات صرف تقلیل دادیم نمیتوان از آنها انتظار داشت مهارت "نه" گفتن به برخی پیشنهادات را داشته باشند.
ثریا معمار در وبینار "دختران توانمند و شهر متعالی" که به همت جهاد دانشگاهی واحد الزهرا و با مشارکت اداره کل امور بانوان شهرداری تهران برگزار شد، اظهار کرد: به جای اینکه هویت دختران را به موجودات احساساتی تقلیل دهیم باید به آنها بیاموزیم هر انسانی وجوه مختلفی از جمله احساسی و عقلانی دارد و بر اساس ویژگی های محاسباتی میتواند به برخی شرایط نه بگوید.
وی ادامه داد: امروزه به ویژه با توجه به جاذبههای شبکههای اجتماعی و فضای مجازی دختران هویت خود را با جاذبه های جنسی تعریف میکنند که اگر به آن توجه نکنیم آسیب بزرگی خواهد بود.
این دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: ما دخترانمان را با ویژگی "زیبا بودن" مورد خطاب قرار میدهیم در حالی که انسان ویژگی های مختلفی دارد و ویژگی بارز دختران زیبایی نیست، باید با تعابیر مختلفی که وجوه شخصیتی آنها را بیان میکند، دختران را مورد خطاب قرار دهیم.
معمار با بیان اینکه ما ضرورت آراستگی ظاهری را انکار نمیکنیم اما با تاکید بیش از حد به ظاهر نمیتوان انتظار داشت دختران در این زمینه افراط نکنند، تصریح کرد: جرات ورزی و توانایی نه گفتن، تا زمانی که گروه های مرجع، کلیشههای جنسیتی را تضعیف نکنند و دختران را احساساتی بار آورند و انتظار تبعیت از آنها داشته باشند، نمیتوان توقع داشت دختران در دوران بلوغ توانایی نه گفتن داشته باشند، به مردان به سادگی اعتماد نکنند و بلد باشند چگونه از خود مراقبت کنند.
وی معتقد است که با عدم تربیت دختران بر پایه "احساساتی" صرف بودن میتوان قدرت نه گفتن را به آنها آموخت.
به گفته این کارشناس علوم اجتماعی، اگر نوع آموزش متناسب با کلیشه جنسیتی باشد دختران توانایی نه گفتن، تفکر، اندیشه ورزی و استقاده از عقلانیت را نخواهند داشت.
این دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان ادامه داد: از طریق بازاندیشی در کلیشههای جنسیتی میتوان دختران را به تعقل ترعیب کرد، برای این کار باید از راهکارهای پرورش ذهن تحلیلی، پرهیز از ایجاد طرحواره ایثار، ایجاد عذاب وجدان و سرزنش دختران قربانی خشونت و… استفاده کرد.
معمار افزود: برخلاف تصورات، فرزندانمان را بر اساس جنس تربیت نمیکنیم بلکه فرزندان را بنا بر کلیشه های فرهنگی و اجتماعی تربیت میکنیم چراکه خود جنس خالی از فرهنگ نیست و جنس به خودی خود معنا ندارد. انسان زن به دنیا نمیآید بلکه زن میشود. از این رو نیاز است یک بازاندیشی در نظام تربیتی انجام شود تا این کلیشههای جنسیتی به دختران و پسران منتقل نشود.
وی معتقد است که، نقشها و هویتها در جامعه از یکدیگر تفکیک شده و ما متناسب با هویت و نقشمان به شیوه خاصی رفتار میکنیم. بنابراین نیاز است علاوه بر آموزش صحیح به دختران، پسران، معلمین و والدین، کلیشههای غلط جنسیتی را اصلاح کنیم. آموزش صحیح درباره مسائل جنسی معطوف به بازاندیشی در کلیشههای جنسیتی است.
این کارشناس علوم اجتماعی، همچنین این را هم گفت که خانواده با محوریت والدین به عنوان اولین گروه مرجع باید در فکر اصلاح این کلیشههای جنسیتی باشد چراکه اولین گروهی که فرزندان در آن قرار میگیرند خانواده است. پس از خانواده گروههای مرجع دیگر نظیر مدرسه با محوریت آموزش رسمی، رسانهها با محوریت فیلم و سریالها و گروه همسالان در شکل دهی این آموزههای جنسی موثراند.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه علیرغم اینکه سیستم آموزش رسمی حضور فعالی در زندگی ما دارد اما برنامه جامع آموزش رسمی برای مسائل بلوغ نداریم و این ضعف سیستم آموزش رسمی ما است. در این سالها تکنولوژی و رسانه پیشرفت کرده و اطلاعات ضد و نقیضی در این فضا منتشر میشود که ضرورت آموزش سواد رسانه ای را به دختران و پسران دو چندان کرده است.
به گفته وی، کتب رسمی دائما دختران را موجوداتی با ویژگی ظاهری بازنمایی میکند درحالی که باید از وجوه مختلف شخصیت دختران بازنمایی کرد. ابتدا باید کلیشههای جنسیتی را تغییر داد و به بازاندیشی کلیشه های جنسیتی توسط گروههای مرجع پرداخت .
این کارشناس علوم اجتماعی با تاکید بر ترغیب دختران به تفکر و اندیشه ورزی، خاطر نشان کرد: باید به دختران تفکر کردن را یاد دهیم که یکی از راه ها برای ترغیب دختران به تفکر، صحبت با آنها و مشورت در زمینههای مختلف است.
وی تصریح کرد: با توجه به پیشینه آموزشی کشور، تاکید ما دائما بر توانایی حفظ مطالب در دختران است. درحالی که هیچ گزارش بیولوژیکی تفاوتی میان قدرت تحلیل دختران و پسران را تایید نکرده اما شاهدیم دختران در حفظیات قویتر و در دروس تحلیلی ضعیفتر از پسران هستند و تنها دلیل آن کلیشههای جنسیتی است که به دختران آموخته شده آنها ذهن یادآورانه و پسران ذهن تحلیلی دارند. از کودکی به دختران حفظ شعر و به پسران بازی شطرنج یاد میدهیم حال آنکه نمونه بارز نقض این کلیشه دکتر مریم میرزاخانی بود.
معمار با اشاره به ضرورت پرهیز از ایجاد طرحواره ایثار در دختران، تاکید کرد: دختران را با نقشها و انتظاراتی تربیت کردیم که دائما از خود میگذرند و از حقوق خود در ازای حقوق دیگران چشم پوشی میکنند. خود را فدای دیگران و انتظارات و خواستههای دیگران را برآورده میکنند. از این طرحواره ایثار باید خارج شویم و شرایطی را فراهم کنیم که دختران در عین انجام وظایف به حقوق انسانی خود نظیر تفریح، مطالعه، بهداشت، سلامتی و… توجه کنند.
این دانشیار گروه علوم احتماعی دانشگاه اصفهان، معتقد است: در جامعه ما بجای حمایت از قربانیان خشونت آنها را متهم میکنیم. باید در آموزهای خود به دختران و پسران آموزش دهیم امیال جنسی خود را کنترل کنند. این آموزش برای مردان و پسران باید بیشتر باشد چراکه غالبا پسران و مردان امیال خود را فرافکنی کرده و میگویند دختران باعث این اتفاق شدند. در واقع متهم درجه اول را زنان و دختران میدانند که این خود کلیشهای جنسیتی است.
آخرین دیدگاه