وابستگی مرد به خانواده بعد از ازدواج میتواند برای زن بسیار آزاردهنده باشد. این مسأله در در فرهنگ عامه بار منفی هم دارد و در اصطلاح به این مردان شوهران بچه ننه میگویند.
وابستگی مرد به خانواده خود عواقب و پیامدهای متعددی همچون تهدید سلامت ازدواج، عدم استقلال، عدم تمایل مرد به پیشرفتهای فردی و اجتماعی و… را به همراه دارد. زنان در حل این مساله نقش بسیار مهم و کلیدی دارند و هرگونه برخورد اشتباه میتواند شرایط را بدتر کرده و حتی ازدواج را نیز به خطر بیندازد. به همین منظور در این مقاله خصوصیات مردان وابسته به خانواده تعریف شده و چند راهکار عملی برای بهبود این وضعیت ارائه میشود.
تعریف وابستگی
نکتهای که قبل از ورود به بحث اصلی باید به آن اشاره کرد این است که وابستگی مرد به خانواده در دو معنا به کار میرود. گاه منظور، وابستگی مالی است یعنی اینکه مرد در مسیر توسعهی شخصیت خود و کسب طبقه اجتماعی و کاری از کمک خانواده خود بهره میبرد تا در این مسیر به موفقیت برسد. برای مثال در بنگاه اقتصادی پدر و برادرش کار میکند. اما گاهی اوقات نظر خانواده مرد، حکم وحی مُنزل را برای تمام اقدامات مرد در زندگی ایفا میکند. در این حالت مرد بدون جلب نظر خانواده خود هیچ اقدامی نمیتواند انجام دهد. این وضعیتی است که کمتر زنی میتواند تحمل کند. موضوعی که در این مقاله قصد بررسی آن را داریم تعریف دوم یعنی جانشینی اراده خانواده پدری بر اراده مرد است.
اختلال شخصیت وابسته
مردی که به خانوادهاش وابستگی دارد ممکن است دچار اختلال شخصیت وابسته باشد. برای تشخیص این مسأله و کسب اطمینان بهتر است باهم در جلسات رواندرمانی شرکت کنید. شما به عنوان همسر چنین مردی، باید بدانید برخورد با شخصیت وابسته چگونه باید باشد. وضعیتی است که آرامش خاطر و ادامهی مسیر زندگی در فرد مبتلا تمام و کمال در گرو دیگران است. این افراد برای جلب تایید دیگران از هیچ اقدامی فروگذاری نمیکنند. چنین افرادی بدون کمک دیگران هیچ تصمیمی نمیتوانند بگیرند و توان انجام هیچ کاری را ندارند. در این مقاله قصد بررسی مردانی را داریم که نسبت به خانواده خود (پدر و مادر) اختلال شخصیت وابسته دارند و سعی در ارائه راهکار جهت بهبود وضعیت این دسته از مردان در زندگی مشترک شده است.
مشکلات متعدد
امروزه به دلیل توسعهی علم و آگاهی، سبک زندگی بشر در جوامع بزرگ و درحال توسعه با سبک زندگیای که در گذشته رواج داشته به کلی متفاوت شده است. برای مثال در گذشته عرف جوامع غالبا به این شکل بوده که مرد نانآور خانه محسوب شده و زن امور مربوط به خانه را مدیریت میکرده است. ولی امروزه در غالب موارد زنها هم شاغل هستند و درآمد دارند. در نتیجه بین سبک جدید و سنت قدیم زندگی مشترک، تفاوتهایی وجود دارد که بعضا ممکن است به چشم تضاد به آنها نگاه شود. در چنین شرایطی وابستگی رفتاری مرد به خانواده خود میتواند عواقب متعددی به همراه داشته باشد. از جمله اینکه شخصیت مستقل مرد در زندگی مشترک به رسمیت شناخته نمیشود. یا ممکن است مدام در کشاکش بین اولویت دادن به پدر و مادر و همسرش قرار بگیرد.
چند راهکار عملی
در ادامه بحث به معرفی راهکارهای کاهش وابستگی منفی مرد به خانوادهاش خواهیم پرداخت. با استفاده از این روشها میتوانید از احتمال بروز مشکلات با خانواده همسرتان بکاهید:
1. با همسرتان گفتگو کنید : چه کسی تعیینکننده است
این موضوع را به همسر خود بگویید که زندگی مشترکتان تنها به شما تعلق دارد. نقش دیگران در تصمیم گیریهای شما برای زندگی مشترکتان صرفا در حد پیشنهاد دادن است. شما و همسرتان در قبول یا رد این پیشنهادات مختار هستید. این شمایید که در رابطه با امور مربوط به زندگی مشترکتان تصمیم نهایی را میگیرید. برای او روشن کنید که در غیر این صورت هرگز طعم شیرین زندگی مستقل را نخواهید چشید.
2. پیامدهای وابستگی افراطی را نشان دهید
هیچ گاه از بیان واقعیت نترسید. به مواردی که دخالت خانواده شوهرتان باعث ایجاد تنش در زندگی مشترک شما شده اشاره کنید. برای او توضیح دهید که دخالتهای خانوادهاش چه نتایج ناگواری برای شما به همراه داشته است. هنگام صحبت در رابطه با این موضوعات خونسردی خود را حفظ کنید. به همسر خود بفهمانید که هنوز هم او را دوست دارید و به همین خاطر است که این حرفها را به او میزنید. اما دیگر عوامل را هم در نظر بگیرید.
3. بین او و خانوادهاش جدایی نیندازید
این مورد یکی از مهم ترین نکاتی است که هنگام صحبت با شوهر خود که به خانوادهاش وابستگی شدید دارد، باید رعایت کنید. چنین مردانی هرگاه احساس کنند که چیزی رابطه آنها با خانوادهشان را تهدید میکند سریعا عکسالعمل شدیدی نشان میدهند. پس هنگامی که با شوهر خود در این رابطه صحبت میکنید ابتدا خیال او را راحت کنید که قرار نیست کسی خانوادهاش را از او بگیرد و بعدا در رابطه با لزوم استقلال شخصیتی او از خانواده و یا هرکس دیگری صحبت کنید.
4. هیچ گاه او را متهم نکنید
اگر هنگام صحبت در رابطه با چنین موضوعی شوهرتان را متهم کنید، او احساس میکند که ارتباط داشتن او با خانوادهاش از نظر شما یک جرم است و در چنین شرایطی با واکنش شدیدش مواجه میشوید. سعی کنید به هر شکل معقولی که میتوانید شوهر خود را به انجام فعالیتها و اقدامات مستقل از اعمال نظر خانوادهاش ترغیب کنید و پس از موفقیت او در چنین چالشهایی از صمیم قلب تشویقش کنید.
فراموش نکنید که همسر شما در چنین وضعی به کمکتان نیاز دارد و کمک به او در راستای اصلاح شخصیت وی به عنوان شریک زندگی وظیفهی شماست. در نتیجه باید گفت که چنین شرایطی کاملا قابل اصلاح است اما این موضوع به درایت شما بستگی دارد که تا چه حد بتوانید از وابستگی کاذب و مضر شوهرتان نسبت به خانوادهاش بکاهید. در این مورد از صحبت با یک مشاور متخصص در امور خانواده هم میتوانید کمک بگیرید.
5. مرزهای خود را مشخص کنید
زمانی که وابستگی همسرتان به خانوادهاش شما را آزار میدهد، برای او مشخص کنید که دقیقا برای حفظ استقلال زندگی مشترکتان روی چه مسائلی حساس هستید و خط قرمزهایتان کدام است. بزرگ شدن در دو خانواده متفاوت با سبک تربیتیهای گوناگون ممکن است باعث شود که شما برداشت مشترکی از استقلال یا وابستگی نداشته باشید. در نتیجه رفتاری که از نظر شما وابستگی محسوب میشود، میتواند برای همسرتان بسیار طبیعی جلوه کند.
6. صمیمیت میان خود را افزایش دهید
در بسیاری از موارد ممکن است مردان به دلیل احساس تنهایی در زندگی مشترک مجددا به سمت خانواده پدری خود کشیده شوند و به آن پناه ببرند. در واقع آنها برای فرار از تنهایی و فقدان صمیمت موجود در خانواده خود ارتباط نزدیک افراطی را با مادر یا سایر افراد تشکیل میدهند که میتواند ناخودآگاه جبرانی برای نبود محبت کافی باشد. در نتیجه تلاش کنید قبل از هرگونه قضاوتی ابتدا رابطه خود با همسرتان را مورد بازنگری قرار دهید و بپرسید که چقدر میتوانید همانند دو دوست و همراه در طول روز کنار یکدیگر باشید. افزایش دادن میزان ساعات باهم بودن و انجام فعالیتهای مشترک، همگی به شما کمک میکنند که در جهت ارتقای صمیمیت با همسرتان گام بردارید.
7. به دنبال تغییر کامل شخصیت فرد نباشید
بسیار اهمیت دارد که بتوانید همسرتان را با همه تجربیات دوران کودکی، نوجوانی و سبک تربیتی خانوادهاش در نظر بگیرید. شما بعد از ازدواج نمیتوانید به طور کامل مرد زندگی خود را تغییر داده و از او شخص دیگری بسازید. یکی از اشتباهات رایج افراد این است که نوع تربیت خانوادگی و شخصیت فرد قبل از ازدواج را در نظر نمیگیرند و یا به امید تغییر دادن او زندگی مشترک را آغاز میکنند. این در حالی است که ویژگیهای شخصیتی نظیر وابستگی به راحتی تغییر نمیکنند و بسیار اهمیت دارد که از قبل ازدواج با دید باز نسبت به این صفات تصمیم بگیرید و از خود بپرسید که چقدر قابلیت سازگاری با آنها را دارید.
8. به همسرتان زمان بدهید
انتظار نداشته باشید که تغییرات رفتاری یک شبه اتفاق بیافتند. اگر احساس میکنید که وابستگی همسرتان مسئلهای ریشه دار است و جزئی از ویژگیهای شخصیتی اوست، باید به او فرصت بدهید. در این زمان سعی کنید تغییرات مثبت هرچند کوچک را نیز در او مشاهده کرده و در مورد آنها بازخورد بدهید. این کار کمک میکند تا فرد به طور آهسته و پیوسته به سمت شخصیتی مستقلتر گام بردارد. در مقابل اگر بخواهید به یک باره وابستگی او را به صفر برسانید مسلما همسرتان مقاومت کرده و واکنشهای منفی از خود نشان میدهد.
9. از خانواده همسرتان بدگویی نکنید
هرگز به خاطر ناراحتی از وابستگی مرد از خانواده او بدگویی نکنید. این مسئله با تحریک عواطف همسرتان نوعی جبهه بندی را میانتان ایجاد میکند. سعی کنید به شوهرتان نشان دهید برای خانوادهاش ارزش قائل هستید، به آنها احترام میگذارید و درخواست استقلال از جانب شما به معنای بی حرمتی به آنها نیست. این کار کمک میکند تا همسرتان راحتتر حرفهای شما را بپذیرد و کم تر نسبت به آنها واکنش منفی نشان دهد. بدگویی اط خانواده همسر باعث بروز مشکلات خانوادگی میشود.
10. از یک زوج درمانگر کمک بگیرید
گاهی اوقات الگوهای رفتاری ناسالم در طی سالهای زیاد به وجود میآیند و با واکنشهای غلط، ناخودآگاه تقویت شده و هرروز مستحکم تر میشوند. در این شرایط تغییر اوضاع معمولا دشوار و یا حتی غیر ممکن به نظر میرسد. با این حال زوج درمانگران میتوانند در جلسات مشاوره به شما کمک کنند تا بتوانید ریشه مشکلات خود را بررسی کنید. برای مثال متوجه شوید که علت اصلی وابستگی همسرتان به خانوادهاش چیست و چگونه میتوان به او کمک کرد تا به سمت یک شخصیت مستقلتر حرکت کند. روانشناسان بالینی آموزش دیده در دورههای زوج درمانی بهترین گزینههایی هستند که برای دریافت خدمات مشاوره میتوانید به آنها مراجعه کنید.
آخرین دیدگاه