به نظر میرسد انتخابات 1400 یا شبیه انتخابات 84 خواهد بود و نهایتا یک محافظهکار اعتدالی و یک تحولخواه اصولگرا با هم مواجه خواهند شد و یا از نوع جدیدی بوده ومحل تقابل محافظهکاران سنتی و تحولخواهان اصولگرا خواهد بود.
به گزارش خبر فوری، ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 به پایان رسید و حالا بسیاری خود را برای ماراتن انتخاباتی آماده کرده اند. هر چند بسیاری بر این گماناند که انتخابات 1400 با داوطلبان پرشماری برگزار خواهد شد اما حتی اگر فرضیه دو دورهای شدن انتخابات را هم کنار بگذاریم، باز باید انتخابات را محل رویارویی دو قطبی کاندیداها و طرفدارانشان بدانیم.
بررسی انتخابات قبلی ریاست جمهوری نشان میدهد که همیشه دو طیف اصلی در انتخابات رو به روی هم صف آرایی کرده اند. در انتخابات بعد از اتمام دور دوم یک رئیس جمهور، این دو قطبی مشخص است: در یک سمت، خود رئیس جمهور و طرفدارانش قرار دارد و در طیف مقابل، منتقدان رئیس جمهور و مخالفانش. اما در پایان 8 سال ریاست جمهوری چه؟ این دو قطبی به چه صورتی خود را در انتخابات نشان میدهد؟
تاریخ 40 ساله جمهوری اسلامی و انتخابات ریاست جمهوریاش نشان میدهد که معمولا کاندیداهای تایید صلاحیت شده علاقه ندارند خود را به دولت وقت (که در پایان 8 سال سکانداریاش است) نزدیک کنند. معمولا دولتها در پایان 8 سال، زیاد محبوب نیستند و به همین دلیل نامزدها سعی دارند فاصله خود را با آنها رعایت کنند. از این جهت، دولتها در انتخابات پایان 8 سال نقش زیادی ندارند هر چند به صورت غیرمستقیم بر انتخابات تاثیر میگذارند.
با این حال، به نظر میرسد در انتخابات پایان 8 سال، سه طیف حضور دارند که معمولا دو تقابل و دوقطبی را تشکیل میدهند:
الف. تقابل محافظه کاران سنتی – تحولخواهان اصلاحاتی
در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 و 92 شاهد این رویارویی بودیم. در واقع در یک طیف محافظه کاران سنتی بودند که خواستار حفظ شرایط موجود بوده و دوست داشتند کمترین تغییرات در قانون، فرم سیاسی و اجرای سیاستها وجود داشته باشد. در مقابل، یک کاندیدای اپوزیسیون اصلاح طلب وجود داشت که قصد داشت سیاستها را تا حد امکان تغییر دهد.
در سال 76، ناطق نوری نماد محافظهکاران سنتی و محمد خاتمی نماد تحولخواهان اصلاحاتی بود. در سال 92، اگرچه اصلاحات در شرایط پسا 88 به سر میبرد و مهرهای قوی در انتخابات نداشت اما با یک ائتلاف هوشمندانه با حسن روحانی توانست به او شمایلی اصلاحاتی داده و این نامزد اعتدالگرا را یک تحول خواه اصلاحاتی معرفی کند. در مقابل او، سعید جلیلی و حتی محمدباقر قالیباف نماد حفظ وضع موجود شدند و علی رغم تمام فاصله ای که با دولت وقتی یعنی دولت دوم محمود احمدی نژاد داشتند اما در ساختار و چارچوب دوقطبی انتخابات به عنوان محافظه کاران سنتی معرفی شدند.
ب. تقابل محافظه کاران اعتدالی – تحولخواهان اصولگرا
در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 شاهد این تقابل بودیم. در این تقابل، یک نامزد سعی دارد خود را از دولت وقت که رنگ و بوی اصلاحاتی دارد، جدا کند اما در عین حال، نوعی محافظه کاری اعتدالی را پیشه مینماید. در سال 84 هاشمی رفسنجانی نماد این گرایش بود. در مقابل او اما محمود احمدی نژادی قرار داشت که هرچند اصول گرا بود اما به معنی واقعی کلمه تحول گرا بود و قصد داشت همه چیز را تغییر دهد.
پرونده کامل سوابق 43 نامزد شناخته شده انتخابات را بخوانید
انتخابات 1400، تقابل نوع دوم و رویارویی لاریجانی و رئیسی
تشخیص دو قطبی انتخابات 1400 در بین 45 نامزد اصلی ثبت نام کننده تا حدی دشوار است. همچنین، انتخابات ریاست جمهوری همیشه نشان داده که در روزهای پایانی پیچیده شده و به هیچ وجه قابل پیش بینی نیست. با این حال، به نظر میرسد که یکی از دو قطبیهای بالا امسال نیز تکرار میشود. با توجه به طیف نامزدها و شرایطی که اصلاحات در این 4 سال داشته به نظر میآید که تقابل اول کان لم یکن است. اما تقابل نوع دوم (تقابل محافظه کاران اعتدالی – تحولخواهان اصولگرا) تا حدی محتمل است. در بین نامزدها، علی لاریجانی بیشترین شباهت را به دولت وقت دارد. او در عین فاصله گرفتن از حسن روحانی و اصلاح طلبان نزدیک به او، موافق حفظ شرایط موجود است (حتی در سطح سیاستهای اصلی دولت مانند تداوم مذاکرات هستهای) و به همین دلیل میتوان او را یک محافظه کار اعتدالی نامید. اگر لاریجانی نماد محافظه کاران اعتدالی باشد، جدیترین رقیبش کیست؟ به نظر میرسد که از حالا همه خود را برای تقابل رئیسی – لاریجانی آماده کرده باشند. نباید فراموش کرد که ابراهیم رئیسی بدون شک یکی از اصلی ترین گزینههای انتخاباتی است و هر طور که نگاه کنیم در یک سر دو طیف قرار میگیرد. اگرچنین باشد و لاریجانی را نماد محافظه کاران اعتدالی بدانیم، رئیسی نیز نماد تحول خواهان اصول گرا میشود.
انتخابات 1400، تقابل از نوع سوم، رقابت رئیسی – محمد چقدر جدی است؟
با وجود ظاهر فریبنده تقابل رئیسی – لاریجانی اما شاید تحلیل بالا عمق زیادی نداشته نباشد. اولا علی لاریجانی آنقدرها محبوب نیست که بتواند یک سر طیف را رهبری کند. نباید فراموش کرد که هاشمی رفسنجانی در سال 84 آنقدر محبوب بود که بسیاری او را رئیس جمهور قطعی آینده می دانستند اما علی لاریجانی حتی نیمی از محبوبیت آن روزهای هاشمی را ندارد. ثانیا، ابراهیم رئیسی نیز شمایل یک تحول خواه اصول گرا را ندارد. هرچند او "دیگری" حسن روحانی در انتخابات 1396 بود و در این سالها نیز محبوب مخالفان دولت بوده اما بعید است بتوان از او یک تحولخواه بیرون بیاید.
به نظر میرسد در بین نامزدها، چهره "سعید محمد" بیشتر از بقیه به یک "تحول خواه اصول گرا" شبیه باشد. اگر چنین باشد، باید او را نماد یک تحول گرای اصولی و ابراهیم رئیسی را نیز نماد محافظه کاران سنتی دانست. آن وقت است که در انتخابات ریاست جمهوری 1400 باید منتظر رویارویی دو فرد از دو طیف مختلف باشیم: تقابل "اصول گرای تحول خواه و محافظه کار سنتی". این تقابلی است که تا کنون در چند دوره اخیر انتخابات به وقوع نپیوسته و از این جهت بیمانند و نظیر است.
باید صبر کرد و دید که در این رویارویی جدید چه کسی پیروز شده و به عنوان رئیس جمهور بعدی جمهوری اسلامی ایران معرفی میشود.
آخرین دیدگاه