سیاسی/ سیاست داخلی هفتهای که گذشت خالی از خبرهای بمب افکن سیاسی نبود؛ اول یک ادعا درباره باز شدن چشمان آیتالله مصباح یزدی در هنگان غسل دادن و دیگری آشکار شدن اختلافات در خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی.
تقریبا هر هفته در گوشه و کنار سیاست ایران خبری مانند بمب منفجر میشود و همان زمان است که سیل واکنشها در فضای رسانهای و مجازی به راه میافتد. دیگر همه جا از تاکسی و مترو گرفته تا محافل خانوادگی و گعدههای سیاسی صحبت از این اخبار به میان میآید. هفتهای که گذشت نیز خالی از این خبرهای بمب افکن نبود. اول ماجرای گفت و گوی تلویزیونی حجت الاسلام کاظم صدیقی و ماجرای باز شدن چشم آیتالله مصباح یزدی در هنگام غسل دادن و بعد از آن اظهارات فائزه هاشمی رفسنجانی و آشکار شدن اختلافات خانوادگی میان فرزندان آیتالله نَقل و نُقل محافل خبری شد.
از ادعای جنجالی تا ابراز شرمندگی
«آیت الله مصباح یزدی را در خانه غسل دادند و کسی غسل داد که آیت الله حق شناس را غسل داده بود؛ او تعریف کرد آیت الله جاودان به ما پیام داد که اگر از آقای مصباح یک کرامتی دیدید به ما بگویید. غسال روایت می کند وقتی این پیام را دریافت کردم آرزو کردم که ای کاش آیت الله مصباح در آن دنیا شفاعتی بکند. تا این آرزو را کردم دیدم آیتالله مصباح چشمانشان را باز کردند و یک نگاه مهربانانهای کرد و دوباره چشمانش را بست.» این همان روایت حجت الاسلام کاظم صدیقی درباره آیتالله مصباح یزدی است که غوغایی به پا کرد و با وجود آنکه صدیقی تا چند روز ترجیح داد سکوت کند اما سیل واکنشها آنقدر زیاد بود که در نهایت مجبور شد یک گام به عقب بنشیند و از آنچه گفته بود ابراز شرمندگی کند و گفته های غسال را برآمده از توهماتش معرفی کند.
اولین کسی به گفتههای کاظم صدیقی واکنش نشان داد مجید انصاری عضو مجمع روحانیون مبارز بود. او با انتقاد از صدا و سیما گفت: «متأسفانه بعضا آقای صدیقی خیلی راحت نقل قول ملاقات های افراد با امام زمان(عج) را نقل می کنند؛ به گونه ای که گویی ایشان مسئول دفتر ملاقات های حضرت هستند و خیلی ساده هرکسی می تواند ملاقات و هر مطلبی را بیان کند. در حالی که مسأله ملاقات حضرت امام عصر(عج) موضوع بسیار مهم و در سطح عظیمی است که اگر انجام هم شود آن کسی که دیدار می کند لب فرو می بندد و ادعایی نمی کند و بر اساس توقیع شریفی هم که مرحوم مجلسی در بحار نقل کرده و فکر می کنم جلد 53 صفحه 151 باشد، خود امام عصر(عج) در توقیع به علی بن محمد تیموری می فرمایند که هرکس از این پس ادعای مشاهده کند، او فرد کذاب و دروغگویی است.»
او همچنین گفت: «در داخل که کسی نمی تواند اینها را قبول کند. وقتی که از مرزهای ایران فراتر می رود، در بین فِرق اسلامی چه قضاوتی می کنند؟ در بین غیر مسلمانان چه داوری می کنند؟ بدخواهان ما از این مطالب چه برنامه هایی که نمی سازند و چه طنزها و صحنه های تمسخر آمیزی را علیه کل نظام، رهبری و انقلاب اسلامی نمی سازند. چرا جناب آقای صدیقی روی آثار سوء این اظهارات فکر نمی کنند؟ صدا و سیما چه طور اجازه می دهد چنین مسائل بی پایه و سخیفی پخش شود و بعضا نه عذرخواهی و نه تصحیح می کنند و دوباره تریبون آزاد و زنده برای برنامه های دیگر در اختیار همین افراد قرار می گیرد تا مطالبی مشابه بیان کنند؟»
اظهارات صدیقی آنقدر آش را شور کرد که حتی حسین شریعتمداری هم نتوانست سکوت کند و در یادداشتی تحت عنوان «صادقانه با صدیقی عزیز»، در رزنامه کیهان نوشت: ارادت نگارنده به حضرت آقای صدیقی، از سالیان قبل و جای گرفته در قلب است. ارادت صادقانهای که در گذر ایام نه فقط کاستی نداشته بلکه رو به تزاید نیز بوده و هنوز هم هست.با کمال تاسف و ضمن پوزش از آقای صدیقی باید گفت، نقل ماجرای مورد اشاره بیآنکه ایشان بخواهد نه فقط تکریم و تجلیل از حضرت آیتالله مصباح نیست بلکه جفا در حق آن استاد بزرگ و رجل گرانقدر الهی نیز هست، ضمن آنکه جفا به شخصیت خود ایشان هم تلقی میشود و این نکته را نمیتوان نادیده گرفت چرا که جناب صدیقی یکی از سرمایههای ارزشمند انقلاب و نظام و مردم این مرز و بوم هستند و تنها به خودشان تعلق ندارند.»
حجت الاسلام محمد جواد حجتی کرمانی نیز در واکنش به آنچه گفته شده و در نقد صحبتهای صدیقی طی یادداشتی نوشت «ما آخوندها را با علمای واقعی همسان نپندارید» او در ادامه نوشت: «میخواهم با استدلال و اقامه برهان از سیره و سنت و قرآن بگویم که این، آن اسلام راستینی که پیغمبر و امام و علمای صالح که جانشینان راستین آنان بودهاند و هستند، نیست که نیست! حالا که قلم در اختیار من نیست، پس تا به اصل مطلب بپردازم و برهان عقلی و نقلی بیاورم بر تفاوت و حتی تناقضی که «اسلام»ی که ما علم کردهایم و از آن دم میزنیم، با اسلام راستین محمدی(ص) و علوی(ع) – و بگویم این دو اسلام – از زمین تا آسمان باهم تفاوت دارند!»
مسیح مهاجری نیز در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:آنچه یکی از خطبای شناخته شده درباره کرامات مرحوم آیتالله مصباح یزدی درباره پیشگوئی زمان رحلت خود و طلب مغفرت برای دیگران با باز کردن چشم خود در حین غسل داده شدن گفته، ربطی به معارف اسلامی ندارد.
این اما بخشی از واکنش های رسانه ای و سیاسی به اظهارات امام جمعه موقت تهران بود. اظهاراتی که بار دیگر نگرانی هایی را در بین روحانیت ایجاد کرد که مبادا بیان چنین مسائلی بیشتر دین گریزی مردم را سبب شود.
ترامپ و اختلاف فرزندان هاشمی رفسنجانی
خبرهای این هفته تنها به اظهارات عجیب و غریب امام جمعه تهران از تریبون صدا و سیما ختم نشد. هفته گذشته چهارمین سالگرد درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی بود و به تبع آن بازار مصاحبههای فرزندان آیتالله نیز حسابی داغ بود در یکی از همین مصاحبهها فائزه هاشمی رفسنجانی نظرش را درباره انتخابات آمریکا بیان کرد و گفت «دوست داشتم ترامپ رای بیاورد» او دلیل این را هم امکان تغییر در سیاستهای داخلی کشور معرفی کرد. اظهار نظری که چندان به مذاق برادرش که بر مسند ریاست شورای شهر نشسته بود خوش نیامد و برای همین هم دست به قلم شد و اعتراض خود را با یک نامه سرگشاده به سمع و نظر همگان برساند.
او در این نامه خطاب به فائزه نوشت: «می دانم که در سالهای اخیر برخوردهای نادرستی با تو، خانواده و فرزندت شده است که شاید باعث کشاندن تو به تندروی و خارج شدن از مشی میانه روی پدر گردیده، ولی این دلیل نمی شود که به رییس جمهور کشور بیگانه امید ببندی ودم از استقلال بزنی.» او در همین نامه از خواهرش خواست که به خاطر مواضعش عذرخواهی کند.
هرچند پیش از این نامه محسن هاشمی کم و بیش از اختلاف نظر فرزندان هاشمی سخن به میان آمده بود و حتی فائزه هاشمی از تمایل برادرش برای کنترل دیگران صحبت کرده بود اما با پاسخ فائزه به محسن هاشمی این اختلاف نظرها عیانتر شد. او در پاسخ به محسن نوشت: « از نامه محسن خوشحال شدم، سبب راحتی هم او و هم من گردید. چنین چیزی را بارها خواسته بودم و این اقدام اول او نبود. به او حق می دهم چون برای خودش آینده ای ترسیم کرده و دنبال حذف موانع است. اگر مسایل شخصی انگیزه ای برای مشی من بود آیا عقل سلیم حکم نمی کند که از 30 سال گذشته تاکنون ساکت و در امنیت باشم و از منافع نزدیکی به قدرت بهتر و بیشتر بهره مند شوم؟»
محمد هاشمی برادر آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز بلافاصله بعد از محسن در مصاحبهای اعتراضش را به اظهارات فائزه نشان داد و گفت: «موضعی که فائزه خانم گرفتند مورد تأئید خانواده ما نیست. ایشان گفته بودند که دوست دارند آقای ترامپ بیاید. این نکته قابل توجه است که نظام جمهوری اسلامی ایران نظامی نیست که بتوان با تحریم و این حرفها ساقط شود.»
یاسر هاشمی پسر دوم آیتالله هاشمی نیز دست به قلم شد تا به نوعی هم صحبتهای برادر را تائید کند و هم از خواهر حمایت کرده باشد. او نوشت: «اگرچه به آن بخش از سخنن منتشرهی اخیرت در فضای مجازی نقد جدی دارم، اما اینگونه اظهارنظرهاست که به آزادی بیان معنا میبخشد که دست بر قضا همزمان با انتشار مصاحبهات بهعنوان یک شخص حقیقی در شبکههای مجازی، یک نفر با شخصیت حقوقی در شبکه قرآن صداوسیما، از چشمباز کردن یک میت در غسالخانه گفت و آن را معجزه اولیا الله خواند که البته حرفهای تو آتش تخریبی سابق را زنده کرد و حرفهای آن امامجمعه، آتش در نیزار اعتقادات مردم و باورهای جوانان بود.»
گرچه به نظر می رسید این اختلافات خانوادگی به پایان رسیده باشد اما محسن هاشمی امروز و در سخنرانی انتخاباتی که داشت بازهم کنایه ای به خواهرش فائزه زد و گفت«موضوعی که برای بنده انتخاب شد با عنوان ایران پیش رو، موضوع بسیار سختی است. تلاش بر این است که به سبک فائزه شفاف و ساده صحبت کنم. به جای اینکه بیاییم و تحلیل کنیم که ایران ده ساله دیگه چگونه خواهد بود باید به این مسئله بپردازیم که ایران را چگونه بسازیم.» اظهاراتی که نشان داد اختلافات خانواده آقای هاشمی نه تنها پایان نیافته بلکه باید ازاین پس شاهد مواضع دوگانه یا چندگانه در یکی از سیاسی ترین خانواده های سیاست ایران باشیم.
badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه