سیاسی/ بین الملل جریانات امروز فرانسه و درگیریهای اقلیت مسلمان و اکثریت فرانسوی چندان تازه نیست و در یک نگاه تاریخی، حاصل سیاستهای اشتباه فرانسه از قرن 18 تا کنون است.
به گزارش خبر فوری، داستان فرانسه و اسلام پیچیدهتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. نباید گمان کرد که درگیری فرانسویها با ساکنان مسلمان این کشور به امروز و دیروز مربوط میشود. برای فهم دقیق این رابطه باید به تاریخ ورود مسلمانان به فرانسه و سیر تطور آن پرداخت. در این گزارش سعی داریم به این ماجرا اشاره داشته باشیم.
اولین جامعه اسلامی در فرانسه چه زمانی شکل گرفت؟
شاید باورش سخت باشد اما مسلمانان از زمان فتح مجدد اندلس به دست مسیحیان و اخراجشان از آن سرزمین به جنوب فرانسه مهاجرت کردند و در شهر تولون زندگی نمودند. این اولین مهاجرت رسمی مسلمانان به فرانسه بود. بعد از این، مشکلات فرانسویان با مسلمانان آغاز شد.
اوج این درگیریها زمانی به وقوع پیوست که دریاسالار بزرگ امپراتوری عثمانی یعنی "خیرالدین بارباروس" در قرن 16 از تولون به عنوان پایگاه اصلی برای حملات به کشتیهای اروپاییان استفاده کرد. در این زمان، این شهر به طور کامل به اشغال ترکها درآمد و تا زمان خروج عثمانی از اروپا، پرچم اسلام بر فراز این شهر برافراشته بود. فرانسویها از آن به بعد نسبت به مسلمانان تولون بد گمان شدند و با اتهام ارتباط با عثمانی آنها را آزار میدادند.
استعمار الجزایر، انقلاب و مشکلات مسلمانان فرانسه
با قدرت گرفتن فرانسه در قرن 18 و 19 و ورود به رقابتهای استعماری، کشوهای شمال شمال آفریقا به اشغال درآمدند. الجزایر مهمترین مستعمره فرانسه شد. این کشور از 1830 تا 1962 در تصرف دولت فرانسه بود. فرانسویها در این دوره جنایات بسیاری در الجزایر مرتکب شده و بسیاری از مسلمانان را کشته یا زندانی کردند. در این سالها بسیاری از بومیان الجزایر به فرانسه برده شدند تا به عنوان کارگر روزمزد و گاهی برده کار کنند. فرزندان این مهاجران بعدها جامعه اولیه مسلمانان فرانسه را شکل دادند.
در قرن 20 در الجزایر انقلاب شد و بسیاری ازهمین افراد دورگه فرانسوی – الجزایری و نیز سایر مسلمانان فرانسه را دچار بحران هویت کرد. حالا فرانسویها این سوال را طرح کردند: آیا باید الجزایر از فرانسه جدا شود؟ این مساله در بین روشنفکران هم مطرح شد و باعث اختلاف عمیقشان گشت. ژان پل سارتر از استقلال الجزایر استقبال کرد اما آلبر کامو مخالف بود. علی رغم استقلال الجزایر، اما درگیری بین الجزایریهای داخل خاک فرانسه و فرانسویان شدت گرفت. طرفداران ژنرال دوگل و ملیگرایان افراطی با قدرت و خشونت در مقابل الجزایریهای داخل فرانسه ایستادند. فرانسویهای راستگرا و طرفدار دولت مرکزی هم در مقابل مسلمانان فرانسوی ایستادند و این باعث درگیریهای نظری و عملی بسیاری بین دوگروه شد.
سیاست اسلام فرانسوی و مهاجرت دوم
بر اساس گزارش وبگاه TRT ترکیه، با پایان یافتن مساله الجزایر، سیاستمداران فرانسوی اصطلاحی را جعل کردند به نام "اسلام فرانسوی". طبق تعریف این اصطلاح، مسلمانان فرانسه بخشی از جامعه فرانسه خواهند بود مشروط بر اینکه ارزشهای ذاتی جامعه فرانسوی را پذیرفته و به اصول و ارزشهای فرانسوی اولویت بدهند.
با آغاز موج دوم مهاجرت در سال 2006 الی 2011 این اصطلاح و سیاست فرانسوی مساله ساز شد. در این سالها، هزاران مهاجر از سرزمینهای مغرب، لیبی، لبنان، ترکیه و صحرا وارد فرانسه شدند. حالا ترکیب مسلمانان فرانسه شکل جدیدی به خود گرفته بود. جامعه اسلامی فرانسه گستردهتر شده و از محوریت الجزایریهای دورگه خارج گردید. الجزایریها (با 1 میلیون و 500 هزار شهروند) همچنان پرجمعیت ترین اقلیت اسلامی فرانسه بودند. اما بعد از آنها، مهاجران مراکش، تونس، ترکیه، صحرا، لبنان و سوریه، کشورهای جنوب شرقی اسیا و هند قرار داشتند که به ترتیب پرجمعیتترین اقلیت را در فرانسه شکل میدادند.
مهاجران جدید همچنان به ارزشهای جامعه مبدا تعلق داشتند و زیاد به سیاست اسلام فرانسوی توجه نداشتند. با افزایش مهاجرتها و رشد همزمان گروههای راست افراطی تصادم و برخورد بین فرانسویهای سنتی و مسلمانان بیشتر شد. همزمان دولت نیز قانونهایی را تصویب کرد که این برخورد را شدیدتر کرد.
سیاست اسلام فرانسوی مکرون و برخورد جدی اقلیت و اکثریت
چنان که TRT ترکیه گزارش میدهد سیاست اسلام فرانسوی با قدرت گیری امانوئل مکرون با شدت بیشتری پیگیری شد. قانون منع حجاب در فرانسه باعث محدودیت مسلمانان شد. بسته شدن مدارس اسلامی، بستن مساجد، تعطیلی مراکز فرهنگی اسلامی ترکی و عربی و بازداشت مسلمانان از جمله اصلیترین سیاستهای دولت فرانسه بود. همزمان امانوئل مکرون از طریق ائتلاف با دولتهای به ظاهر اسلامی مانند امارات و مصر سعی کرد سیاست اسلام فرانسوی خود را به تایید کشورهای اسلامی بگذارد.
همچنین، فشارها بر مسلمانان باعث شد که اکثر آنان به صورت شهروندان درجه دوم باشند و در قسمتهای فقیرنشین شهرها زندگی کنند. همزمان، در سالهای اخیر سخن از باز گرداندن مسلمانان مهاجر به آفریقای شمالی زده شد و خشم مسلمانان را بیشتر کرد.
فعالیت تروریستهای تکفیری و اوج گیری بحران
سیاست فرانسه در این سالها (به خصوص دوره اولاند و مکرون) باعث افزایش درگیری مسلمانان و مسیحیان گردید. با قدرتگیری گروههای سلفی، فعالیت تروریستی نیز در فرانسه بیشتر شد. فرانسه در این سالها از طریق حمایت از امارات و عربستان (طبق همان سیاست اسلام فرانسوی) باعث تقویت جریانهای افراطی اسلامی شد اما این اقدامش در نهایت باعث آسیب دیدن خودش گردید.
گروههایی از مسلمانان خشمگین و ناراضی از سیاستهای فرانسه فریب گروههای تکفیری را خورده و عملیات تروریستی انجام دادند. در طول سالهای 2015 تا 2018 حدود 22 حمله تروریستی در فرانسه انجام شد که باعث کشته و زخمی شدن بیش از 1هزار نفر گردید. این اقدام باعث تندروی بیشتر راست گراهای فرانسوی گردید. موج اسلام هراسی در فرانسه شدت گرفت. فعالیتهای فرهنگی علیه اسلام و مسلمانان شدت گرفت و واکنش مسلمانان خشمگین نیز تندتر و تندتر شد و این مساله ادامه یافت تا به بحران اخیر ختم شد.
درخت غول پیکری که نهال دیروز است
در نتیجه میتوان گفت که جریانات امروز فرانسه و درگیریهای اقلیت مسلمان و اکثریت فرانسوی حاصل سیاستهای اشتباه فرانسه از قرن 18 تا کنون است. ورود اجباری مسلمانان و استعمارشان و سپس شهروند درجه دوم نامیدنشان و بعد هم سیاست عجیب "اسلام فرانسوی" همه و همه باعث پیدایش گروه های تندرو در داخل فرانسه شد و کنش و واکنش هایی را آفرید که در نهایت منجر به پیدایش چنین مشکلاتی شد.
badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه