حجت الاسلام جواد محدثی در کتاب «سینای نیاز؛ شرح دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان» به توضیح و تفسیر این ادعیه مخصوص ماه مهمانی خداوند متعال پرداخته است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فرازهای این دعا عبارت است از: ۱- خدا، تکیه گاه مؤمن ۲- آیین رستگاری ۳- مقرّبان حضور حق ۴- خدا، مقصد جویندگان
أَللّهُمَّ اجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیْکَ وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْفـآئِزینَ لَدَیْـکَ
وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیْکَ بِاِحْسانِکَ یا غایَةَ الطّالِبینَ.
خدا، تکیه گاه مؤمن
«ذرّه»های معلّق در هوا، در نور خورشید است که به چشم می آید. اگر فروغی برآنها نتابد، «هیچ»ند.
خدا، هستی مطلق و قدرت تامه هستی است و هر توانایی، از توان او سرچشمه گرفته است. پس مؤمن، بر او تکیه دارد و توکّلش بر اوست.
خداوند، تنها پشتوانه ای است که زایل شدنی نیست.
تنها تکیه گاهی است که اطمینان بخش است.
تنها مرجع وملجأ وپناهگاهی است که هم قدرت وعلم دارد، هم رؤوف و مهربان است و هم بنده نواز و کریم.
حال که چنین است، در مشکلات، چرا خدا را تکیه گاه نیروبخش دل و جانمان قرار ندهیم و چرا استمداد از او نجوییم؟
هرکه به غیر خدا دل بندد و تکیه کند باخته است، چرا که جز خدا همه چیز نابود شدنی است، و «تنها خداست که می ماند»!
آنکه «بت» می پرستد، روزی خواهد دید که: «اِنَّ القُوَّةَ لِلّهِ جَمیعاً».
آنکه به قدرت های بزرگ دلبسته است، روزی خواهد یافت که: «کُلُّ شَی ءٍ هالِکٌ إلاّ وَجهَهُ»
آنکه گرفتار یأس و دلخستگی و سستی است، روزی آگاه و پشیمان می شود که چرا تکیه گاه و امیدی چون «خدا» را فراموش کرده است؟
در قرآن فراوان می خوانیم: «وَ عَلی اللّه ِ فَلیَتَوَکَّلِ المُؤمِنُونَ».
مؤمنان، باید تنها بر خدا توکّل کنند و تنها تکیه گاهشان «او» باشد.
ما که ادعای ایمان داریم، به همان دلیل درپی اتّکال و اتّکاء به اوییم و از این رو از ذات بی همتایش می خواهیم ما را از توکّل کنندگان بر او قرار دهد.
آیین رستگاری
فائز، کسی است که به آرزوی والای خویش، به هدف مقدّس و آرمان پاکش می رسد. «فوز»، آن است که بذر وجودی انسان، از مرحله کالی و خامی بگذرد، برسد و پخته شود و کمال یابد.
امیرمؤمنان علیه السلام، با شهادتش به عشق و آرزویش رسید و در محراب شهادت، ندایِ «فُزتُ وَرَبِّ الکَعبَة» سرداد.
حسین علیه السلام و یاران شهیدش در قربانگاه عشق، رستگار شدند و به فوز الهی و فیض ابدی رسیدند و چهارده قرن است که حسرتِ آن رستگاری بزرگ را بر دل شهادت طلبان گذاشته اند، که همواره آرزو می کنند کاش در «کربلا» بودند و همراه آن فائزان، به فوز و فیض می رسیدند و دعای «یالَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوزَ مَعَکُم…» برلب داشته و دارند.
چه کسی نزد خدا، به جایگاه رفیع فوز و رستگاری می رسد؟
آنکه از همه تعلّقات، رسته و از همه بندها، گسسته باشد،
جان را از هر رنگ و ننگی شسته و «توکّل» برخدا کرده و از او «فوز» طلبیده باشد. و این نیز، نیازمندِ توفیق الهی است.
او باید دست اراده و ارادتمان را به آستان «حق» و «حقپرستان» برساند.
اوست که باید ما را بپذیرد و این شایستگی را عطا کند. وگرنه، عنایتش اگر باشد، بذر وجودمان در مزرع حیات، فاسد می شود و از کِشته امروز خویش، جز «حسرت فردا» نخواهیم چید.
مقرّبان حضور حق
چگونه می توان به خدا نزدیک شد؟
خدا پاک است و آستانش آستانه طهارت است، و ذاتش، منزّه و مبرّا از هر عیب و کاستی. او جمیل است و جمال را دوست می دارد.
او کمال محض است و موجود متکامل را می پذیرد.
به کمال قرب حق، جز با طاعت و تقوا نمی توان دست یافت.
انبیا که حجت های آشکار الهی اند، مبعوث برآنند که «بندگان» را به «مولی» نزدیک سازند.
آیات الهی و امامان معصوم و اولیای خدا، همه «راهنمای قرب»اند، همه قبله نمای تقرّب و وصل اند. بیچاره آنانکه با صدها چراغ، باز هم بیراهه می روند! به قول صائب تبریزی:
غفلت نگر که پشت به محراب کرده ایم
در کشوری که قبله نما موج می زند
آنکه از خدا می خواهد تا مقرّب درگاهش شود، باید با «عبادت» و «تهجّد» و انجام فرایض و نوافل، به آن مرتبه برسد، نه با غفلت و سستی و تن پروری و پُرخوابی.
رسول خدا صلی الله علیه و آله را خدا فرمان می دهد تا شب ها به «تهجّد» و شب زنده داری بپردازد، شاید به آن «مقام محمود» نائل آید!
باید از شیطان دور شد تا به خدا نزدیک گشت.
باید از گناه و رذایل فاصله گرفت، تا فاصله با آفریدگار کم شود. باید با سجود و رکوع، انس با خدا داشت، تا پذیرفته درگاه شد.
آنکه «قرب» می خواهد، باید «تقرّب» هم بجوید. و آنکه «رسیدن» را می طلبد، باید «گام طلب» هم بردارد، با عبادت و تهجّد، با تقوا و ترک معصیت.
امام صادق علیه السلام فرمود: یک بنده مؤمن، درحالتِ سجود، از هرحالت دیگر به خدا نزدیک تر است.[۱]
و علی علیه السلام فرمود: «لایُقَرِّبُ مِنَ اللّه ِ سُبحانَهُ اِلاّ کَثرَةُ السُّجُودِ وَ الرُّکُوعِ» .[۲]
سجود و رکوع بسیار است که سبب تقرّب به خداوند می شود.
خدا، مقصد جویندگان
از خدا، توفیق «توکّل» و «فوز» و «قرب» طلبیدیم. برای برآمدن این حاجت، او را به «احسان»ش سوگند می دهیم و احسانش را شفیع اجابتش می سازیم.
او که همواره به بندگانش نیکی کرده و همه را روزی خور خود و مهمان خوان نعمت بی کرانش ساخته و همه دلهای حق جو را شیفته خویش ساخته، می تواند با برآوردنِ این دعا، احسانی دیگر و منّتی دیگر نهد و نعمتی دیگر عطا کند.
او را همه دلهای پاک و همه کمال طلبان و حق خواهان می جویند.
مگر نه اینکه او کمال کامل و جمال مطلق و ذات بی مثال و بی نیاز است؟ مگرنه اینکه همه درپی وجود برتر و «هستی فناناپذیر»ند؟
پس همه هستی، کاروانی درپی اوست. «کُلٌّ اِلَیهِ راجِعُون!»
و همه، به هر زبانی او را می خوانند. حتی آنانکه به شرک و بیراهه افتاده اند، درپی او بوده اند که فریب نفس خورده اند و شیطان، آنان را به اشتباه افکنده و «صنم» را به جای «صمد» گرفته اند و «صید حرم» را در پای «بت» قربانی کرده اند.
به هر حال، خدا، غایت طالبان و مقصود و مقصد جویندگان است. به تعبیر معلم عرفان، حضرت امام خمینی (قدس سرّه):
این شیفتگان که در صراطند همه
جوینده چشمه حیاتند همه
حق می طلبند و خود ندانند آن را
در آب، به دنبال فراتند همه[۳]
نه تنها بشر، بلکه همه کائنات، درپی اویند و همه هستی، تسبیح گوی آن خالقند: «اِنْ مِن شَیئٍ اِلاّ یُسَبِّحُ بِحَمدِهِ». و بر سفره وجود، هر که بهره ای از هستی دارد، او را می طلبد، او «غایه الطالبین» است.
باز به قول امام عارفان، حضرت خمینی(رضوان اللّه علیه):
هر ذرّه در این مزرعه، مهمان تواست
هر ریش دلی به حق پریشان تو است
کس را نتوان یافت که جویای تو نیست
جوینده هرچه هست، خواهان تو است[۴]
از این خدا می خواهیم که ما را از مقرّبان و رستگاران و متوکّلان قرار دهد، که اهل احسان است و ما به کرم و احسانش، امیدواریم.
منابع:
[۱] ـ میزان الحکمة، ج ۴، ص ۳۸۲.
[۲] ـ همان.
[۳] ـ دیوان امام، ص ۲۳۹.
[۴] ـ همان.
آخرین دیدگاه