هم میهن نوشت: یک هفته گذشته گزارشهای زیادی در رابطه با کمبود آرد و صفهای طویل برای خرید نان در برخی نقاط کشور از جمله سیستانوبلوچستان و سنندج منتشر شده است و این کمبود نان، یعنی اساسیترین نیاز مردم. حالا سوال از دولت اینجاست که اینبار ارز واردات گندم به هرنحوی تامین شد، اما باتوجه به شرایط تحریم و وضعیت نامطلوب اقتصادی کشور اگر در آینده ارز برای واردات گندم تامین نشد، قرار است چه کنیم؟
واقعیت این است که به نظر میرسد وضعیت ارزی کشور مطلوب نیست و هر روز اوضاع بیشتر پیچیدهتر میشود. این موضوع را از کجا میتوان فهمید؟ از آنجایی که اختصاص مبلغ ۳۷۵ میلیون یورو برای واردات گندم دستاورد محسوب میشود.
خبر گشایش ارزی برای واردات اساسیترین نیاز کشور هیچ معنایی ندارد جز اینکه وضعیت خزانه ارزی خوب نیست. در تمام سالهای گذشته گندم حتی بهمراتب بیشتر از امسال از خارج تامین میشد و هیچوقت تامین ارز برای واردات گندم مطرح نبود، اما حالا مدیر روابط عمومی بانک مرکزی، تامین ۳۷۵ میلیون یورو ارز برای واردات گندم را دستاورد معرفی میکند و بازخوانی این خبر نشان از وضعیت وخیم ارزی در کشور دارد.
از سوی دیگر تامین این مقدار ارز بهمنظور واردات بهموقع و ضروری کالای اساسی از سوی بانک مرکزی عنوان شده است و با توجه به اینکه در اواسط زمستان قرار داریم و خیلی وقت است که فصل برداشت محصول تمام شده، احتمالا ذخایر گندم کشور را با چالش مواجه کرده است.
ماجرا آنجا جدی میشود که در یک هفته گذشته گزارشهای زیادی در رابطه با کمبود آرد و صفهای طویل برای خرید نان در برخی نقاط کشور از جمله سیستانوبلوچستان و سنندج منتشر شده است و این کمبود نان، یعنی اساسیترین نیاز مردم. حالا سوال از دولت اینجاست که اینبار ارز واردات گندم به هرنحوی تامین شد، اما باتوجه به شرایط تحریم و وضعیت نامطلوب اقتصادی کشور اگر در آینده ارز برای واردات گندم تامین نشد، قرار است چه کنیم؟
مهرماه بود که علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت از خرید هفتمیلیون و ۱۷۰ هزار تن گندم بهصورت تضمینی از کشاورزان خبر داد. ارزش این خرید حدود ۸۳ هزار میلیارد تومان بود و طبق گفتهها این مبلغ به کشاورزان پرداخت شد. میزان گندم خریداریشده بهصورت تضمینی در ۹ ماه ابتدایی سال ۱۴۰۰ حدود چهارمیلیون و ۷۰۰ هزار تن بود. این ارقام نشان میدهد دولت امسال ۶۰ درصد بیشتر از پارسال از کشاورزان گندم خریداری کرده است.
دولت از ابتدای سال تا به امروز حدود سهمیلیون و ۲۴۱ هزار تن گندم وارد کرده است، اما در ۹ ماه ابتدایی سال گذشته واردات ۹ ماهه گندم حدود پنجمیلیون و ۲۹ هزار تن بود. با احتساب خرید هفت میلیون تن گندم و تامین سهمیلیون تن دیگر از خارج به نظر میرسد هنوز هم در حوزه آرد و نان در برخی مناطق با کمبود مواجه هستیم، چون طبق گزارشها برخی نقاط کشور با کمبود آرد مواجه هستند و طبق برآورد کارشناسان، گندم مورد نیاز کشور سالانه حدود ۵/۱۳ میلیون تن است.
ماجرای یک قرص نان
گندم و کمبودش فقط برای ایران نیست. ترس کمبود گندم بر همه دنیا سایه انداخته است. بعد از حمله روسیه به اوکراین، یکچهارم گندم تولیدشده در دنیا، پشت دیوارهای جنگ گیر کرد و بحران غذایی، ترس گرسنگی را پررنگتر کرد. گندم پرکشتترین غلات روی زمین است. بیش از ۱۷ درصد زمینهای دنیا زیرکشت گندم قرار دارد و ۳۵ درصد انسانهای روی زمین از گندم بهعنوان غذای اصلی استفاده میکنند. ماجرای کمبود و افزایش قیمت گندم در دنیا موضوع شوخیبرداری نیست. مگر میشود قوت غالب مردم کم یا گزاف باشد؟
گرانی گندم دلایل زیادی دارد. جنگ باعث شد تا قیمت انرژی افزایش پیدا کند، افزایش قیمت انرژی هزینه حملونقل را افزایش داد و حالا ماشینآلات کشاورزی هزینه بیشتری دارند. قیمت حملونقل گندم هم رشد کرد و طبق گزارشها ۲۰ میلیون تن گندم در بنادر اوکراین روسیه قفل شده است و این موضوع کمبود گندم در بسیاری از کشورها را رقم زده است. مهمترین موضوع تغییرات آبوهوا است که تولید کمتر گندم را بهارمغان آورد. گرمای هوا و تغییرات آب و هوا باعث شد تا تولید گندم کانادا در سال ۲۰۲۱ بیش از ۴۰ درصد کاهش پیدا کند.
کانادا یکی از صادرکنندگان گندم به آمریکا بود و این یعنی آمریکا هم از نعمت نان کمتر بهره میبرد. مصر، اندونزوی و سومالی به شدت به گندم اوکراین وابستهاند و حالا پیشبینی میشود که احتمالا کشاورزان اوکراینی در سال آینده دیگر به مزارع خود برنمیگردند و تولید محصول اوکراین نصف میشود. با این حال دیگر بحث قیمت گندم نیست، بلکه محصولی وجود ندارد که قرار باشد قیمتگذاری شود. هند هم در چند ماه گذشته صادرات گندم را به دلیل کاهش تولید داخل و خشکسالی ممنوع کرد و کارشناسان هشدار میدهند که احتمالا نوسانات آبوهوا شدیدتر میشود و این موضوع عدم اطمینان تولید جهانی و افزایش قیمت گندم را بهدنبال دارد. همه این عوامل دستبهدست هم دادند تا ماجرای یک قرص نان بیشتر از همیشه پیچ و تاب داشته باشد.
از غم نان که بگذریم…
باید فکری بکنیم. از غم نان که بگذریم باید به قطعی برق تابستان فکر کنیم. به این فکر کنیم که از کجا منابع لازم برای نوسازی نیروگاهها را تامین کنیم. باید به گاز فکر کنیم. وزیر اقتصاد قول داده که سال بعد گاز ابدا قطع نمیشود. به این فکر کنیم که از کجا منابع لازم برای نوسازی صنعت گاز و توربینهای فشار انتقال گاز را تامین کنیم. فکری به حال ۱۷ میلیون خودروی فرسوده کنیم که نفس شهر را بریده است. به قیمت دلار فکر کنیم که شور زندگی را از جوانان گرفته است. فکری به حال برجام کنیم، خلیج فارس را زنده کنیم. از غم نان که بگذریم کار برای انجام دادن زیاد داریم.
بیشتر بخوانید:
35217
آخرین دیدگاه