متهم پرونده قتل جوان کشتیگیر که با وارد آمدن ضرباتی بر بدن جانش را از دست داده است با درخواست اولیای دم مبنی بر قصاص روبهرو شد.
به گزارش اعتمادآنلاین، متهم پرونده که مردی جوان است در اعترافاتش گفته ضربه را به پای مقتول وارد کرده و تصور نمیکرد چنین ضربهای منجر به مرگ او شود.
قتل جوان کشتیگیر
قتل جوان کشتیگیر در پی درگیری با برادر صاحبکارش رخ داد. یک سال قبل مردی به پلیس گزارش داد پسرش در بیمارستان جانش را از دست داده است. این مرد گفت: پسرم مقابل در خانه با برادر صاحبکارش صحبت میکرد که توسط او مورد ضرب و جرح قرار گرفت و وقتی او را به بیمارستان رساندیم جانش را از دست داد. پسرم کشتیگیر بود. او با حمید، برادر صاحبکارش، اختلاف داشت. علت اختلاف هم این بود که دو برادر پول پسرم را نمیدادند.
وقتی ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند متوجه شدند حمید فرار کرده است، به این ترتیب ردزنیها برای بازداشت او آغاز شد. پلیس ابتدا برادر متهم به نام حامد را بازجویی کرد. او گفت: برادرم و مقتول با هم دعوا داشتند. آنها هر بار همدیگر را میدیدند جروبحث میکردند. روز حادثه نیز با هم بگومگو کردند، اما بعد مقتول از مغازه من رفت و همه چیز تمام شد. اصلاً نمیدانم چه شد که برادرم دوباره به خانه مقتول رفت و او را کشت.
ماموران دو ماه بعد از این حادثه و بعد از ردزنیهای فراوان موفق به شناسایی و بازداشت متهم شدند. وی بعد از دستگیری به قتل اعتراف کرد.
جلسه محاکمه
حمید در اعترافاتش گفت: مقتول با برادرم کار میکرد اما بسیار به او توهین میکرد، من هم به همین دلیل ناراحت بودم. ما چندین بار با هم جروبحث کرده بودیم. روز حادثه هم من به همین دلیل با او درگیر شدم. آن روز به او گفتم حق ندارد فحاشی کند. ما سر فحش ناموس با هم دعوا کرده بودیم بعد که گلاویز شدیم مقتول از مغازه بیرون رفت. من هم سوار موتور دوستم شدم و رفتم. چند ساعت بعد دوباره یاد حرف مقتول افتادم و مقابل در خانه او رفتم. دوباره با هم جروبحث کردیم، بعد من یک ضربه به پای او زدم قصدم قتل نبود. فقط یک ضربه به پای او زدم تا تنبیه شود.
پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند. پدر مقتول گفت: پسر من ورزشکار و جوان بسیار خوبی بود. او کار میکرد تا دستش جلوی دیگران حتی من که پدرش بودم دراز نشود؛ اما حقوقش را درست نمیدادند و همیشه نصفه و با تاخیر پرداخت میکردند. سر این موضوع با صاحبکارش جروبحث داشت. چندبار به پسرم گفتم سر کار نرو، اما قبول نکرد. میخواست خودش خرجیاش را در بیاورد.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من چیز زیادی یادم نمیآید چون آن روز مست بودم و اصلاً در حال خودم نبودم.
متهم گفت: من با مقتول مشکل خاصی نداشتم، حتی متوجه شده بودم قصد دارد با دختری ازدواج کند و به او گفتم آن دختر مناسب تو نیست و دختر خوبی نیست و بهتر است که با او ازدواج نکنی. من او را دوست داشتم و با هم رفیق بودیم. روز حادثه هم درست یادم نیست چه اتفاقی افتاد که جروبحث کردیم.
وی ادامه داد: پزشکی قانونی گفته یک ضربه با قمه به سر و یک ضربه با چاقو به پای مقتول برخورد کرده است در حالی که من اصلاً قمه نداشتم و فقط یک چاقو داشتم، شاید بعد از من کسی آمده و او را زده است.
متهم در پاسخ به این سوال که چرا مقابل خانه مقتول رفته بود، گفت: اصلاً یادم نیست. شاید رفته بودم موتور او را قرض بگیرم. چون با او مشکلی نداشتم و اگر هم مشکلی بود مربوط به برادرم و مقتول بود.
بعد از دفاعایات متهم و وکیل مدافع او قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
آخرین دیدگاه