هفته گذشته آقای احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین به هنگام حضور در مزار شهیدان هفتم تیر اظهارداشت که آخرش هم معلوم نشد عامل انفجار چه کسی بود؟
در راستای "جهاد تبیین" لازم است نقش سازمان منافقین در این پرونده روشن شود تا برخی مسئولیت سابق (انشاءالله نه از روی عمد بلکه سهوا) مسلمات تاریخی را انکار نکنند.
از چند زاویه میتوان به واقعۀ ۷ تیر ۱۳۶۰ و نقش مجاهدین خلق در ترور آیتالله بهشتی نگریست. در اینجا از دو نظرگاه به این اتفاق هولناک پرداخته میشود:
۱- سابقۀ تاریخی:
آنچنان که وحید افراخته عضو ارشد شاخۀ نظامی مجاهدین در بازجوییهای خود (سال ۱۳۵۴ ) اعتراف کرده، مجاهدین پیش از پیروزی انقلاب اسلامی قصد داشتند به دلیل اثرگذاری آیتالله بهشتی در عرصۀ نهضت، ایشان را به شهادت رسانند و مسئولیت آن را هم نپذیرند. این واقعیت حتی در محاکمۀ تقی شهرام در سال ۱۳۵۹ نیز مطرح شده است ولی کسی توجهی به آن نکرد.
۲- اعترافات سران مجاهدین
حداقل در ۳ نوبت ۳ تن از سران و کادرهای بالای مجاهدین به تصریح یا تلویحاً مسئولیت انفجار حزب جمهوری اسلامی را بر عهده گرفتهاند.
الف: در یکی از فیلمهایی که پس از سقوط رژیم بعث از آرشیو استخبارات عراق به دست نیروهای ایرانی افتاد، رجوی سرکردۀ مجاهدین در ملاقات با طاهر الحبوش صریحاً اعلام میکند: «آنگاه که فرانسه ما را در سال ۱۳۶۰ پذیرفت میدانست که دفتر حزب جمهوری را چه کسی منفجر کرد و در آن زمان ما تروریست نبودیم و…»
ب: موسی خیابانی در بخشی از آخرین نوار صوتی که از او موجود است میگوید: «… با کشتار ۳۰ خرداد و اعدامهای دستجمعی اوایل تیرماه، خود درواقع فیتیلۀ این انفجار را آتش زد. لاکن صدای مهیب انفجار درست راس ساعت ۹ یکشنبه شب، هفتم تیرماه بلند شد. صدایی که نه تنها در سراسر ایران بلکه در سراسر جهان طنین انداخت.
ج: سعید شاهسوندی از کادرهای رده بالای مجاهدین قبل و بعد از پیروزی انقلاب، در مقالهای با عنوان «گام به گام تا فاجعه، محاسبه هر دو طرف اشتباه بود» میگوید: «به خاطر دارم شب عملیات، من، علی زرکش، علیرضا معدنچی، احمد شادبختی و همسرش، محمدعلی جابرزاده انصاری، همسر من [منصوره بیات] و چند نفر دیگر در خانهای مخفی در اول اتوبان عباسآباد در طبقه چهارم یا پنجم حضور داشتیم. زرکش خبر طراحی چنین عملیاتی را به تعدادی از ما داد و ما از طریق دستگاه شنود بیسیم پاسداران و کمیتهها به گوش بودیم. شاخص پیروزی عملیات، کشته شدن آیتالله بهشتی بود که اگر صرفا ایشان کشته میشد، عملیات پیروز بود.»
بیشتر بخوانید:
-
ناگفته هایی از «شورای انقلاب» / ماجرای اولین برخورد مرحوم هاشمی با کارتابل اداری / بالاترین حقوق را «آقا ایوب آبدارچی» میگرفت
ذکر این نکته ضروری است که مجاهدین خلق علیرغم روال معمول، به یک علت روشن از پذیرش مسئولیت بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری و سپس دفتر نخست وزیری امتناع کرد. رجوی به خوبی میدانسته که قبول مسئولیت یک چنین فاجعهای که در آن مقامات رسمی یک کشور به قتل رسیدهاند برای او و سازمانش دارای تبعات حقوقی است. از این حیث مجاهدین هیچ گاه بطور علنی در این خصوص موضعگیری نکرد. از طرفی دیگر قبول مسئولیت این جنایت تروریستی در هنگامی که رجوی قصد داشت از پوشش بنیصدر استفاده کرده و در اروپا اقامت گزیند، میتوانست محکومیت بینالمللی او و سازمان را در پی داشته باشد. این مسأله تا جایی برای رجوی اهمیت داشت که حتی حاضر شد با فیروزه، دختر بنیصدر ازدواج کند تا راه برای پیشبرد اقداماتش در اروپا فراهمتر شود.
۲۱۲۳۱
آخرین دیدگاه