دیوید شولتز استاد دانشگاه هاملین آمریکاست. او در گفتگویی با خبرفوری به بررسی تازه ترین تحولات در روابط ایران و غرب پرداخته است.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید و فیلم کامل این گفتگو همراه با زیرنویس فارسی را نیز در ادامه می توانید در آپارات خبر فوری ببینید.
***
خبرفوری: با توجه به اینکه در ایران ایام انتخابات است و برخی سیاستمداران بر این باورند که توافق قبل از انتخابات صورت گیرد و برخی دیگر مخالفند، نظر شما درباره اینکه دوکشور قبل انتخابات ایران به توافق برسند چیست؟
من فکر میکنم مهم است که هر دو کشور به توافق برسند. منظورم این است که، ایران و ایالاتمتحده آمریکا حدودا چهل سال رقیب یکدیگر بودهاند، هر دو کشور گرایش مشابهای دارند، یا بهتر بگویم، هر دو کشور به خاورمیانه توجهنظر دارند. پس به نفع هر دو کشور خواهد بود که به یک توافق برسند. همانطور که میدانید، زمانیکه باراک اوباما رئیسجمهور بود، ما مذاکراتی انجام دادیم و بین ایران، آمریکا و چندین کشور دیگر به یک توافق رسیدیم که طبق آن قرار بود هم نرخ تجارت بالا رود و هم امیدوار بودیم که نا امنی اتمی کاهش پیدا کند و مسیر درستی را هم انتخاب کردهبودیم. من فکر میکنم این منطقی است که ما هرچه زودتر، شاید حتی قبل از انتخابات ایران، به یک نوع توافق برسیم که بتواند راه را برای عادیسازیهایی که شاید بعدا اتفاق بیفتد، هموار کند. چرا که اگر ما تا قبل از انتخابات به توافق نرسیم، واضح نیست که بعد از آن چه اتفاقی خواهدافتاد. فکر میکنم الان هردو طرف علاقهمند هستند که به مذاکره بنشینند و به توافقی برسند، من میدانم که رئیسجمهور ما، جو بایدن شخصا علاقهمند است که کاری در این باره انجام دهد. پس من فکر میکنم انجام هرچه زودتر این کار و زمانی که ما هنوز یکسری احتمالات قطعی در دست داریم تا برنامهریزیای برای آینده بکنیم، بهتر خواهد بود.
خبرفوری: با توجه به تاثیر انتخابات آمریکا بر ایران که در گفتگوی قبلی درباره آن صحبت کردید، آیا انتخابات ایران هم متقابلا بر آمریکا تاثیرگذار است؟
بله این هست. اما واضح است که انتخابات آمریکا، بدلیل وسعت و اندازهاش، تاثیر بزرگتری در جهان دارد، اما بدون شک سرنوشت انتخابات ایران برای آمریکا به دلایل مختلفی مهم خواهد بود، برای مثال؛ توافقات احتمالی دربارهی سلاحهای هستهای، همچنین میتواند تاثیر بسزایی در عادیسازی تجارت نفت و نیز روابط ایران و آمریکا با اسرائیل و عربستان سعودی داشته باشد. هرچند من فکر میکنم یک شهروند آمریکایی عادی، ممکن است متوجهی تاثیرات انتخابات ایران نباشد، شکی نیست که این انتخابات بطور قطع تاثیراتی خواهد داشت و قطعا این انتخابات میتواند یک نقطهی عطف باشد و ما باید به این واقعیت فکر کنیم که این دو کشور، حداقل دو نسل با یکدیگر اختلاف داشتهاند و اکنون زمان آن رسیدهاست که گذشته را پشت سر بگذاریم. برای مثال ویتنام و آمریکا را در نظر بگیرید، ویتنام و ایالاتمتحده سالیان سال در جنگ با یکدیگر بودهاند و حال شرکای تجاری خوبی هستند.من فکر میکنم راههای زیادی برای ایجاد دوستی و همکاری بین ایران و آمریکا وجود دارد و انتخابات ایران، بسته به اینکه چه کسی انتخاب میشود میتواند یک سیگنال مهم باشد، همچنین میتواند راهی باشد که این دو کشور به توافقنظر دربارهی مسائل مختلفی برسند.
خبرفوری: همانطور که میدانید اینروزها همه با ویروس کرونا درگیر هستیم و بنظرم این بدترین چیزی بود که میتوانست برای انسانها اتفاق بیفتد؛ این ویروس چگونه بر روابط افراد در ایالاتمتحده تاثیر گزاشتهاست؟
خب واضح است که این ویروس همه افراد سراسر دنیا را تحت تاثیر قرار دادهاست و حدود یکسال بر آموزش و اقتصاد ایالاتمتحده تاثیر گذاشتهاست و ميتوان گفت حدودا تمام مشارکتهاي اجتماعي را با نگراني اکثر ما از اينکه بقیه آلودهاند يا نه کاهش داد. واکسيناسيون در ايالاتمتحده خصوصا ايالت مينه سوتا که من در آن زندگي ميکنم که تقريبا در ميانه نواحي شمالي کشور است، در حال انجام است و وضعيت عادي کم کم در حال برگشتن است، اما شکی نیست که اين پاندمی، واقعا به زندگی اجتماعی و زندگي سیاسی و اقتصاد آسیب رساند. اما من همچنین فکر ميکنم که کاري که اين پاندمی کرد اين بود که به بسیاری از روندهایی که پيش از آن در حال وقوع بودند، سرعت بخشيد؛ مثلا پیش از این مردم حداقل در ایالات متحده، کار کردن در خانه را شروع کردهبودند، اما اکنون به نظر میرسد که افراد بیشتری دوست دارند در خانه کار کنند. مردم قبلا اینترنتي خرید میکردند، اما الان این بيشتر شده است. بنابراین من فکر میکنم این پاندمی خوب یا بد، واقعاً روابط را در ایالاتمتحده و جهان تغییر داده است. البته جایی شگفتی دارد که مرزهای کشورما بعد از پاندمی با نگرانی درباره اينکه کسی که از کشوری دیگر آمده، ميتواند آنها را به طور بالقوه به ويروس آلوده کند، متحدتر خواهد شد. پس ما هنوز تأثیر کامل همهگیری را در سطح جهانی از نظر مفهوم سیاسي و اقتصادي نديدهايم. اما تردیدی نیست که هم در ایالاتمتحده و هم از دیدگاه شما نسبت به بقیه جهان، تغییراتي ايجاد شده است.
خبرفوری: آیا میتوانیم به این شرایط و بحران پیشآمده( ویروس کرونا) به چشم یک فرصت نگاه کرد؟
بله، میتواند از جهات مختلف یک فرصت باشد. به عنوان مثال در ایالاتمتحده یا بهتر است بگویم در سراسر جهان، ما باید به پاندمی به عنوان یک فرصت، نه برای تقسیم جهان بلکه برای متحد کردن جهان، بنگریم. زیرا برای حل پاندمی، ما واقعاً به همکاری بینالمللی نزدیکتری نیاز داریم. فقط واکسیناسیون در ایالاتمتحده نمیتواند پاندمی را حل کند و از ابتلای ما در آینده جلوگیری کند. در ایران هم به همین صورت، حتی اگر فردا همه در ایران واکسینه شوند اما اگر بقیه جهان واکسینه نشوند، ما همچنان مورد تهدید این فاجعه خواهیمبود. بنابراین ما باید در اشتراکگذاری اطلاعات مربوط به سلامت بیشتر کار کنیم. باید همکاریهای بیشتری در سراسر جهان وجود داشته باشد تا بتوانیم نه تنها به این پاندمی بلکه به پاندمیها و بحرانهای بینالمللی آینده بپردازیم. من فکر میکنم فرایند جهانیشدن تمام تلاش خود را میکند که بگوید در زمانی که لازم است با هم کار کنیم، مشکلات خاصی از جمله پاندمی، آلودگی، گرسنگی وجود دارد که ما میتوانیم در یک کشور حل کنیم. بنابراین امیدوارم که پاندمی، نیاز به همکاری بیشتر و ایجاد فرصتی برای جستجو در سراسر جهان و نه فقط دیدن دشمنان بلکه دیدن افرادی که برای حل مشکلات مشترک باید با آنها کار کنیم را به ما آموختهباشد.
خبرفوری: مردم آمریکا درباره ما ایرانیها چه میدانند؟ اطلاعاتشان را از کجا بدست میآورند؟ از رسانههای اجتماعی، کتابها، سلبریتیها؟
من فکر میکنم بخش زیادی از آن از طریق رسانههای اجتماعی است، شاید رسانههای سنتی مانند اخبار هم دخیل باشند. اما متاسفانه باید بگویم که بخش زیادی از آن میتواند مربوط به باورهای اشتباه رایج باشد. بسیاری از آمریکاییهای مسنتر از من، هنوز تصورشان مربوط به زمان گروگانگیری سال 1979 – 1980 است، پس بسیاری از مردم هنوز درگیر گذشته هستند. یا تصورات برخی نیز مربوط به زمانی است که احمدینژاد رئیسجمهور شما بود، زمانیکه او به سازمان ملل رفت و بسیار مورد توجه قرار گرفت. اما برای مثال چند سال پیش، مطمئن نیستم چند وقت پیش بود، یک ویدیو بیرون آمد که در آن یک زن ایرانی در حال رقصیدن بود، یادتان هست؟ یک ویدیو بود، یادم نیست چند سال پیش، شاید ده سال پیش او فقط در حال رقصیدن و خوشگذرانی بود، موسیقی آن را هم بخاطر نمیآورم ویدیو زیبایی بود و تبدیل به یک ویدیو پربازدید در ایالاتمتحده شد و باعث شد که و تصور آن نسل از آمریکاییها از ایران چنین چیزی بود، و باعث شد متوجه شوند که جوانان ایرانی فرق زیادی با جوانان آمریکایی ندارند. ای کاش میتوانستم بهتر بخاطر بیاورم چون ویدیو مشهوری بود، میدانید که پخش شدن ویدیو در اینترنت چطور است، یک روز همه در حال دیدن آن هستند و متاسفانه بعدا کلا ناپدید میشود. آمریکاییها تصورات مختصری از ایران دارند زیرا متاسفانه ما با یکدیگر تبادل فرهنگی نداریم، داستانی دربارهی هنر و هنرمندان یا بطورکلی داستانهای روزمرهی مردم را نمیشنویم. من شخصا اطلاعات را از طریق اخبار بدست میآورم، اما یک دوستی هم دارم که بسیار بزرگتر از من است، او در دهه 60 میلادی به دادگاه صلح در تهران رفتهبود و داستانهای فوقالعادهای درباره آنجا تعریف میکند، همچنین در تگزاس به شخصی درس میدادم که تهرانی بود، در طول این سالیان من گاهیاوقات ایرانیهایی را ملاقات کردهام احتمالا نمیدانید اما من در ارمنستان تدریس کردهام، همچنین در کشور گرجستان، و آنجا مردم ایرانی زیادی را ملاقات کردم. پس من شخصا تجربه ملاقات ایرانیهایی را بصورت رو در رو داشتهام. خیلی از مردم آمریکا همچین تجاربی را نداشتهاند و نیاز هست که این اتفاق بیفتد. چرا که انگیزه از برگزاری دادگاه صلح و همچین برنامههایی این است که تبادل فرهنگی صورت بگیرد. نمیدانم چیزی دربارهی بورسیه <فولبرایت> شنیدهاید یا نه. اما این بورسیهها مختص اعضای هیئت علمی هستند و این امکان را به آنها میدهد که به خارج کشور رفته و تدریس کنند. من مشتاق هستم به کشور شما بیایم. من در روسیه، چین و بسیاری کشورهای جهان تدریس کردهام و این راهی است که با مردم کشورهای مختلف آشنا شوی، برای همین امیدوارم بیشتر این کار را انجام دهم . چون ما درآمریکا از اینگونه تجارب نزدیک و شخصی با مردم ایران نداریم و به همین خاطر است که ذهنیت مردم آمریکا وابسته به رسانههای اجتماعی و باورهای اشتباه رایج است.
خبرفوری: حال کمی به موضوعات دیگر بپردازیم. امروزه دنیا دنیای تکنولوژی است و تکنولوژی همهجا درحال گسترش است و بر روابط، نوع رفتار و سبک زندگی و تقریبا همهچیز تاثیر گذاشتهاست و خب به نوعی میتوان آن را یک فرصت تلقی کرد. اما چیزی که برای من جالب است و میخواهم درباره آن بدانم این است که در چه سنی کودکان اجازه استفاده از رسانههای اجتماعی و تلفن همراه و موارد اینچنینی را دارند؟
خب بحث گستردهای است. اما بگذارید چیزی را برایتان تعریف کنم، همانطور که میدانيد من از شما بزرگتر هستم. در دوران نوجوانی هنگامی که به دبیرستان میرفتم یکی از هیجانانگیزترین کارهایی که ميکرديم این بود که پن پال بگيريم؛ کسی که از کشور دیگری میآید و ما با آن فرد ارتباط برقرار میکنیم و دوست میشویم. اما میدانید که فرستادن وسایل از طریق پست، ماهها زمان ميبرد. دلیل اینکه این را گفتم را متوجه خواهیدشد. خب میدانید من نمیتوانم راجع به ایران صحبت کنم، چون من با کسی غير از شما در ایران ارتباط ندارم. اما مثلا همانطور که گفتهام که در چین، روسیه و بلاروس تدريس کرده ام. من دوستهايي در فیسبوک یا توییتر و اين جور برنامهها دارم. من ميتوانم اطلاعاتی را به اشتراک بگذارم و با مردم به روشهايي در ارتباط باشم که در دوران نوجوانی هرگز نمیتوانستم و الان این را گفتم چون تکنولوژی اکنون این امکان را برای ما فراهم میکند تا با افراد سراسر جهان که ممکن است هرگز ملاقاتشان نکنیم دوست شویم. منظورم این است که این امر باعث ميشود ارتباط برقرار کردن از گذشته آسانتر باشد. نکته دیگری که به نظرم جالب است و چيزی که به عنوان یک فرد آکادميک و يک استاد به آن علاقهمندم، اين است که چگونه سیاست بسته به نسلهای مختلف تغيير ميکند و نوجوانان و افراد هم سن شما يا کوچکتر در ایران، با آمریکاییهای هم سن و سالشان توانايي ارتباط برقرار کردن در اينترنت را دارند و اطلاعات را به اشتراک میگذارند. من ميبينم که از طريق روشهاي مختلف این امر صورت میگیرد و در بسیاری از کشورها این فرصت برای جوانان همهی جهان وجود دارد تا با هم بزرگ شوند و با يکديگر ارتباط برقرار کنند؛ کاري که که نسل من هرگز نميتوانست انجام دهد. و چيز دیگری که فکر میکنم واقعا خارقالعاده است، این است که چگونه همه اینها باعث تغییر جنبهي آگاهی میشوند. اگر استفاده از تکنولوژی درست انجام شود، جوانان کشور شما میتوانند در مورد اينکه کشور من واقعا چگونه است و بالعکس مطلع شوند. من میدانم که بسیاری از مردم کشور شما تصورشان از ایالاتمتحده، هالیوود يا مربوط به فیلمهاست و این فقط بخشی از ایالاتمتحده است نه همه آن. بنابراین شناختن بخشهای مختلف و اینکه آمریکاي واقعي چيست و چگونه است و دانستن همین موضوعات درباره کشور شما، مهم است. من سالها قبل در روسیه تدريس کردم و دانشجويي بود به نام آنا که کارت قشنگي برای من نوشت و هنگام که داشتم از روسیه ميرفتم، کارت را به من داد؛ و من آن را باز کردم و او گفت: «تصوراتي که سالها از آمریکا داشتم یا چيزهايي که در تلويزيون روسيه ديدهبودم، کاملا دیدگاهم را درباره اینکه آمریکاییها چگونه هستند تغییر داده بود.د چيزي که مردم ایران احساس میکنند، شبيه چيزي است که آمریکایی ها احساس میکنند. نوجوانان و جوانان و بزرگسالها، رویاهای مشابهی دارند؛ بزرگ شدن برای رفتن به مدرسه، عاشق شدن، و شاید تشکیل خانواده. من فکر ميکنم که این جهانی است؛ و امیدوارم که چیزهایی مثل اینترنت درک این مسئله را ممکن کنند.
***
فیلم این گفتگو را در ادامه ببینید.
آخرین دیدگاه