حس ششم حسی است غیر قابل انکار که نمیتوان آن را بیرون از بدن و خارج از دایره حسها و تواناییهای انسان دانست. همه انسانها حس ششم دارند. منتها درجه و قدرت آن در هر کس متمایز است.
حسها به پنج دسته تقسیم میشوند که شامل بویایی، چشایی، بینایی، شنوایی و لامسه تقسیم بندی میشوند. البته حسهای بیشتری هم در افراد مختلف وجود دارد.
چگونه حس ششم قوی تری داشته باشیم؟
حس ششم در لغت به این معناست: اگر به کسی بگویید که فردی حس ششم دارد، به این معنا است که وی این توانایی طبیعی را دارد که در مورد رویدادها، اتفاقات، تفکرات و غیره پیش از وقوع قبل از همه ی افراد دیگر با خبر شود یا چیزهایی را درک کند که بقیه درک نمیکنند. نکته جالب در مورد واقعیتِ حس عجیب ِ ششم این است که میتوان به کمک آن بسیاری از اتفاقات و رخدادها را کنترل کرد.
آیا من حس ششم دارم؟
حسها به پنج دسته شامل بویایی، چشایی، بینایی، شنوایی و لامسه تقسیم بندی میشوند. البته حسهای بیشتری هم در افراد مختلف وجود دارد اما عموما ما حسهای اصلی را به این پنج عنوان مختلف میشناسیم و از آنها نام میبریم. لابه لای این 5 مورد و سایر حسهای موجود در بدن، حس ششم بسیار شناخته شده است و چون ماهیت مشخصی ندارد برای آن اسمی به عنوان یک عدد بعد از حس پنجم، انتخاب شده است. در مغز و بدن ما فعالیت های بسیاری انجام میشود که از آنها باخبر نیستیم. اما حس جالب توجه ششم، در طی عملکرد بدن و استفاده از حس و قدرت بدن کارایی دارد که به طور خودآگاه و عادی ما از آن بی خبریم. به این دلیل که بسیاری دیگر از فعالیت های بدن را نه میبینیم و نه متوجه میشویم اما در عین حال، مغز و بدنمان در حال فعالیت هستند و یک دقیقه هم از پا نمینشینند.
حس و درک ششم چه چیزهایی را دریافت میکند؟
حس ششم در دریافت بسیاری از الهامات، تفکرات و برداشتها پیش از موعد یا قبل از وقوع رویدادها، به طور ویژه عمل میکند. هر کس که حس درک ششم بالاتری داشته باشد، به عنوان کسی که در این زمینه قوی تر عمل میکند شناخته میشود اما نکته ای که نباید از آن غافل شوید این است که بدانید این حس در همه وجود دارد و با تقویت شدن، بهبود و ارتقا پیدا میکند و شما هم میتوانید مثل یک فرد با حس درک ششم قوی، بسیاری از پیش بینیهای لازم را چه در امور کاری و چه در امور شخصی و غیره به کار بگیرید. چون حس ششم در حالت عادی هم بدون اینکه بدانید وجود دارد. به عنوان مثال وقتی یک شئ به سمتتان پرتاب میشود ناخودآگاه، بدون نیاز به فکر و تامل کنار میروید تا به شما برخورد نکند. یا اگر امکانش باشد آن را با دست میقاپید. این کار غیر ارادی است، دقیقا مثل دیدن، شنیدن و چشیدن، آیا شما برای چشیدن وقت زیادی صرف میکنید یا باید اقدامی را انجام دهید؟ مشخص است که پاسخ منفی است. حس ششم نیز به همین حالت در ما وجود دارد ولی قدرت آن در افراد متفاوت است.
چگونه بفهمم که حس ششم در من وجود دارد؟
اشاره کردیم که حس ششم در همه افراد وجود دارد و ساده ترین کارها به واسطه این حس مدیریت و کنترل میشوند. اما اگر در این مورد شک دارید میتوانید چند نشانه را بررسی کنید و ببینید که آیا در بدن شما وجود دارند یا خیر. یکی از آنها من باب مثال حس کردن خطر پیش از وقوع آن یا احتمال به وجود آمدن شرایط بحرانی و خطرناک است. این حس در اغلب افراد وجود دارد. این حس باعث میشود افراد از محیط فاصله گرفته یا عامل خطر را از خود دور کنند (اگر کنترل پذیر باشد.) اگر این حس از جانب خود فرد نباشد، احساس خطر برای دیگران و هشدار دادن به آنها نیز یکی دیگر از این نشانههای وجود احساس و درک ششم به حساب میآید. به غیر از این برخی افراد توانایی این را دارند که سر و صدای غیر عادی را در ذهن خود پیدا کنند. یکی از جمله افراد مشهور در این رابطه، ونسان ونگوگ نقاش معروف هلندی بود که به همین واسطه نقاشیها و تصاویر بسیار خارق العاده ای را خلق کرد. به واسطه شنیدن همین صدا های عجیب و غریب که به او الهام میشدند، او دچار جنون شد. بسیاری از افراد این سر و صداهای الهام بخش یا عجیب را ثبت میکنند تا به این واسطه بدانند که دقیقا از چه چیزی آگاه شده اند. برخی دیگر از افراد هم به خاطر حس قوی ششمی که دارند، به هر کسی اعتماد نمیکنند و سعی میکنند به ذهنیت و برداشتهای خود اعتماد داشته باشند.
آیا میتوان حس ششم را تقویت کرد؟
همانطور که میتوان ضریب هوشی را با راهکارهای مختلف ارتقا داد، راهکارهایی هم برای تقویت حس ششم وجود دارد. این کار ابدا به معنای این نیست که شما میتوانید از حس ششم خود فراتر از آنچه همه دارند استفاده کنید، اما همانطور که ضریب هوشی بالا به آدمها کمک میکند تا در امور زندگی عمل کنند، حس قویِ ششم هم کمک میکند تا آنها به گونه ای دیگر عمل کنند.
زندگی در حال حاضر
زندگی در زمان کنونی و نه آینده یا گذشته کمک میکند تا روی لحظه متمرکز باشید و اتفاقاتی که در پیرامونتان در حال رخ دادن است را بهتر درک کنید. مغز اطلاعات را با حسگر های خود به شیوه های مختلف دریافت میکند. از جمله آنها میتوان به بو یا صدا یا دیدن اشاره کرد که مابقی حسهای پنج گانه را تشکیل میدهند. مغز دائما در حال پردازش اطلاعاتی است که به آن داده میشود. پس اگرچه به ظاهر ما در حال استراحت یا یک پیاده روی ساده باشیم، اما مغز ما اطلاعات مختلفی را پردازش و دریافت میکند و یک لحظه غیر فعال باقی نمیماند. وقتی به حال حاضر گرایش داشته و روی آن متمرکز باشید، حسهایی که به مغز منتقل و پردازش میشوند شما را یاری میکنند مراقب خود و دیگران باشید و تحلیل درستی از همه چیز به دست آورید.
به ندای درونی تان اعتماد کنید
حس ششم همیشه با شما همراه است. در هر لحظه و هر ساعت و حتی وقتی خواب هستید و مابقی حسهای پنج گانه تان نیز غیر فعال هستند. اگر ندای درونی به شما حکم میکند به فلان تماس پاسخ ندهید، به دیدار یک دوست بروید، و یک کار را در زمان خاصی انجام دهید، به آن بیشتر از نشانههای دیگر اعتماد کنید. زیرا در اصل همان ندای درونی مثل یک کارآگاه زبده به خوبی با کمک نشانهها به این درک و دریافت رسیده است. توجه به ندای درونی، آن را تقویت کرده و به شما اعتماد به نفس بیشتری نیز میدهد. به جز اعتماد به این صدا، میتوانید برداشتهای خود را از آن جایی بنویسید و آنها را بررسی کنید. این یادداشت کردن در آینده هم برای تان مفید خواهد بود. چون به شما این ذهنیت را میدهد که در گذشته چه حسی نسبت به یک مساله داشتید و آیا این حس درست بود و آیا حق با ندای درونی بود یا خیر.
از حس قوی ششم خود درخواست کنید
ذهن، مثل ماهیچههای بدن است. هر چقدر از آن کار بکشید، به آن ارجاع دهید و از آن کمک بخواهید، قوی تر میشود. حس ششم هم از این قاعده مستثنی نیست. مراجعهی زیاد به این حس، آن را قوی تر خواهد کرد و اعتماد شما به خودتان را بالاتر خواهد برد. برای هر امر دشوار و آسانی از حس ششم خود راهنمایی بخواهید. چشمان خود را ببندید و روی مسئلهی مورد نظر تمرکز کنید. اگر شرایط استرس آور است سعی کنید تنفس عمیق داشته باشید و نگرانی را به حس قوی ششم تان ارجاع دهید. این مورد برای شرایط عادی و معمول هم صدق میکند. وقتی حس ششم بسیار فعال باشد قوی تر خواهد شد و همیشه در هر جا به طور ناخودآگاه پاسخ تان را خواهد داد.
عجله را کنار بگذارید و به منطق تان احترام بگذارید
مهم ترین عاملی که موجب دور شدن و ضعیف ماندن حس ششم در افراد میشود یکی عجول بودن و دیگری بی توجهی به حس ششم است. حس ششم، به واسطهی حواس دیگر، منطق و آرامش داشتن قوی میشود. سعی کنید همان قدر که به احساسات تان توجه میکنید به استنتاجها و برداشتهای ذهنی خود هم مراجعه کنید و ببینید که حق با کدامیک است. منطق، مهم ترین و بهترین سوختی است که حس ششم از آن تغذیه میکند. به علاوه آرامش داشتن، در تصمیم گیریهای صحیح و درست به شما کمک ویژه ای میکند. وقتی عجله داشته باشید و بخواهید سریعا در مورد یک موضوع تصمیم بگیرید یا یک پاسخ را ارائه کنید یا در مورد حساس ترین برهههای زندگی تان به نتیجه برسید، این حفظِ خونسردی است که از حس قوی ششم تان یک پیشوای درست کار و عاقل و هوشمند میسازد. همین مسئله کمک میکند تا در بسیاری از مسائل به جای توجه به ساختار سطحی مسائل به عمق برسید و آن را موشکافی کنید.
جمع بندی نهایی
در نتیجهی تک تک اعمال گفته شده میتوانید حس قوی ششمی داشته باشید که شما در بسیاری از شرایط یاری میکند. حس قوی ششم یکی از مهم ترین موهبتهایی است که در همه انسان ها وجود دارد و آنها را در بسیاری شرایط یاری میکند. بهترین راه قدردانی از آن، اعتماد به آن است.
آخرین دیدگاه