در این روزها روایت همنشینی من و غده نشسته بر پیشانی پانکراس، روایتی است که با لطف خداوند و دعای دوستان و همت پزشکان به نقطهای روشن رسیده اما با رنج دیدن درد برادرم مهدی و رنج مشاهده تهدیدهای پیاپی زندگی طبیعی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی مردم میهنم […]
وبلاگ > خانیکی ،هادی
در این روزها روایت همنشینی من و غده نشسته بر پیشانی پانکراس، روایتی است که با لطف خداوند و دعای دوستان و همت پزشکان به نقطهای روشن رسیده اما با رنج دیدن درد برادرم مهدی و رنج مشاهده تهدیدهای پیاپی زندگی طبیعی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی مردم میهنم […]
به عنوان یک روستازاده از خانواده ای کشاورز در استان مازندران، باران (وارش) ترانه خداوند است برای ما. باید آن زمان در شمال باشید تا بتوانید سماع عارفانه کشاورزان، زیر بارش رحمت خدا را بنگرید.
معاصر پارهای از زمان گذشته است که ما آن را امری متعلق به زمان حالمان تشخیص میدهیم (سایمون دیورینگ) ۱) این هفته «همنشین سرطانی»ام با هفت دوره شیمیدرمانی سنگین کمی کنار نشسته است تا دو سه هفته دیگر در مواجهه با جراحان چیرهدست تعیین تکلیف نهایی کند. فرصت این روزها […]
آخرین دیدگاه