خانهای در یکی از روستاهای مهاباد بعد از انفجار گاز پیکنیکی، روی سراعضای این خانواده آوار شد و دو کودک خردسال قربانی این حادثه شوند.
روستایی که گاز شهری ندارد و خانه روستایی ناایمن و فاصله زیاد روستا با اولین مرکز درمانی؛ همه و همه دست به دست هم داد که خانهای در یکی از روستاهای مهاباد بعد از انفجار گاز پیکنیکی روی سراعضای این خانواده آوار شود و دو کودک خردسال قربانی این حادثه شوند.خورشید داشت کمکم پایین میرفت و خنکای غروب پنجشنبه به روستای آرپاچایی از توابع تخت سلیمان بخش تکاب مهاباد سر میزد.
نیما و سالار بالاخره بعد از اینکه، ظهر تا غروب در خاکیهای مقابل خانهشان فوتبال بازی کردند خسته و عرق کرده کف اتاق محقرشان ولو شدند. ملیسای یکساله هم با عروسکی سرگرم بود. پسرها گرسنه بودند و طاقت نداشتند تا حاضر شدن شام صبر کنند. مادرشان میگفت اینقدر آب سرد نخورند و دو برادر گوششان بدهکار نبود. هنوز هم مشغول شوخی و خنده بودند و این آخرین بازی کودکانهشان در خاکی روستا بود.
لحظهای بعد، مادرشان دست به کار شد که برای عصرانه بچههایش سیبزمینی آبپز کند. کبریت را روشن کرد و شیر کپسول گاز یازده کیلویی را باز کرد و لابد دیگر چشمانش چیزی ندید.
صدای مهیب انفجار در روستای آرپاچایی پیچید و یکی از اولین کسی که به سمت خانه رسول گلمحمدی دوید، دایی بچهها بود.
او گفت: صدای انفجار آمد و خاک و غبار غلیظی اطراف خانه خواهرم را گرفته بود. خانه ما کمی بالاتر است. همانطور که توی سر خودم میزدم به سمت خانهشان میدویدم. خانه داشت در آتش میسوخت و همسایهها همه به سمت خانهشان میدویدند و چند نفر خیلی سریع به آتشنشانی زنگ زدند.
سقف خانه رسول روی سر خودش و همسر و فرزندانش آوار شده بود. خانه در حال سوختن بود و اهالی روستا قبل از رسیدن آتشنشانان هر کاری از دستشان برمیآمد برای خاموش کردن آتش انجام دادند.
شاداب، مدیرعامل سازمان آتشنشانی تکاب گفت: «زمانی که برای عملیات امداد و نجات به روستا نیرو اعزام کردیم، اعضای خانواده از خانه بیرون آورده شده بودند. روستاییان هر پنج نفر را تا قسمتی از جاده تکاب رساندند و بعد یک آمبولانس آنها را به بیمارستان تکاب منتقل کرده بود.
امدادگران آتش را خاموش کردند. آتشسوزی بهدلیل نشت کپسول رخ داده بود. اتاق دوازده متری محل حادثه تنها یک پنجره کوچک داشت و همین باعث شده بود موج انفجار سقف خانه را از جا بلند کند. البته استحکام خانه روستایی هم کم بود.
دایی خانواده همراه آنها به بیمارستان تکاب رفت، اما بهدلیل امکانات کم بیمارستانی ساعتی بعد هر پنج نفر به بیمارستان ارومیه منتقل شدند: حال ملیسا خیلی بد بود و دود ناشی از آتش باعث شده بود مشکل تنفسی پیدا کند. سالار هم که هفت سال داشت بهشدت سوخته بود و صبح روز جمعه در بیمارستان ارومیه جان خودش را از دست داد.
سوختگی خواهرم و همسرش هم خیلی زیاد بود و برای بچههایشان بیقرار بودند.
صبح دوشنبه ملیسا هم بهدلیل سوختگی زیاد جانش را از دست داد. حال نیما، پسر ده ساله خواهرم از بقیه بهتر بود و از سه فرزند خواهرم تنها او جان سالم بهدر برده است.
نیروهای آتشنشانی و خیرین منطقه بعد از آواربرداری با هزینه شخصی اقدام به ساخت دوباره اتاق برای خانواده گلمحمدی کردهاند.
عمه بچهها گفت: برای ترخیص جسد سالار یک میلیون و 400هزار تومان پرداخت کردیم، اما حالا که همین مبلغ را برای ترخیص ملیسا هم خواستهاند دیگر پول نداریم و از مردم تقاضای کمک داریم.
مهاباد یکی از شهرهای مرکزی ایران در مسیر جاده ترانزیت تهران – جنوب است.
شهر مهاباد مرکز بخش مهاباد است که از توابع شهرستان اردستان استان اصفهان ایران میباشد.
منبع: حادثه24
آخرین دیدگاه