آنچه اوضاع لبنان را امروز بیش از گذشته آشفته کرده نه جریانات سیاسی بلکه خشم از فساد اقتصادی است. این اتفاق میتواند خود زمینه اختلاف سیاسی و عقیدتی ، نفوذ خارجی و حتی جنگ داخلی را فراهم کند.
به گزارش خبر فوری، تظاهرات بزرگ لبنانیها در روز شنبه، باعث تعجب بسیاری از افراد و رسانهها شد. ناآرامیهایی که یکشنبهشب هم ادامه پیدا کرد.
در حالیکه گروهی در حال مویه کردن برای کشته شدگان حادثه انفجار و برخی دیگر نیز همچنان مشغول امدادرسانی به مجروحین وآوارگان بودند، جمعیتی خشمگین و البته قابل توجه پس از جمع شدن در چند میدان مشهور شهر بیروت از جمله میدان شهدا به هم پیوسته و به چند مرکز بزرگ و وزارت خانه حمله کرده و حتی ساعتی نیز این مناطق را به تصرف خود درآوردند.
در نیمه شب شنبه بیروت از جمعیتی که کنترل شهر را به دست گرفته بودند خالی شده بود. فقط دود بود که سراسر خیابان های اطراف درگیری را گرفته بود.
شیشههای برجها شکسته و به زمین ریخته شده بودند و به خصوص گارد زره پوش زیر نقاب خود همه جا را رصد میکرد. حالا همه چیز به حالت عادی برگشته و معترضین نیز پراکنده شده بودند؛ با این حال، هیچ چیز نباید از این حادثه به سادگی گذشت. انفجار خشم شنبه شقشقیه ای بود که باید به آن توجه بسیاری کرد.
چه شدت که در بیروت طوفان رخ داد؟
برای فهم دقیق اهمیت این حادثه بهتر است به این نکته بپردازیم که اصلا چرا چنین خروشی رخ داد؟ وبگاه news24 در گزارشی آغاز این واقعه را توصیف میکند. طبق گفته نویسنده، در ابتدا گروهی از عزاداران در چند میدان از جمله میدان شهدای بیروت جمع میشوند تا برای 158 کشته انفجار اخیر بزرگداشت بگیرند. در اوج عزاداری ناگهان شعارهای مردم تغییر جهت داده و تبدیل به انتقاد از دولت میشود. لبنانیها از چند ماه قبل نسبت به اقدامات اقتصادی دولتشان منتقد بوده و اظهار ناراحتی بسیاری هم کرده بودند. حالا انفجار بیروت باعث شده بود بار دیگر، به یاد گذشته بیفتند.
طبق گفته برخی ناظران، شعار اعتراض کنندگان هر لحظه تندتر و تندتر میشود. سپس گروهی از اجتماع کنندگان در میدان شهدای بیروت به سرپرستی و تحریک برخی از افسران بازنشسته ارتش لبنان به سمت وزارت امور خارجه حرکت میکنند. طبق گفته این افسران قرار بود این منطقه “ستاد انقلابی لبنانیها” شود.
جمعیت خشمگین به ساختمان وزات خانه نزدیک و نزدیک تر میشود و شعارها نیز تند و تندرتر میگردد. در همین لحظه بین نیروهای امنیتی و مردم خشمگین درگیری رخ میدهد و مردم نیز شروع به تصرف ساختمان میکنند.
نیروهای امنیتی مذبذب و ترسان شروع به پرتاب گاز اشک آور میکنند و جمعیت نیز خشمگینتر میشوند. در این میان برخی شعارهای ضد دولتی اعتراضات اکتبر را تکرار کرده و برخی هم عکس “میشل عون” رئیس جمهوری لبنان را پاره میکنند.
در این بین، جمعیت خشمگین شروع به گسترش حملات خود کرده و به چند وزارت خانه دیگر هم حمله میکنند. طبق گفته حیات ناظر(یکی از معترضین لبنانی) “حالا رسما جنگ با دولت آغاز شده است”.
اعتراض لبنانیها دولت بانکها را نشانه گرفته بود
در این میان، لبنانیهای معترض به چند مرکز بیش از سایرین نزدیک شدند. وزارت انرژی، وزارت اقتصاد و بانکها. یکی از لبنانیهای معترض بعد از تخریب بانکها از ورشکستگی کارخانهها و تجار گفت و اظهار کرد: “آنها 30 سال بر ما حکومت کردند؛ حالا لبنان مال ما است”.
طبق گزارش گزارشگرانی که بیروت را از نزدیک میدیدند، مردم دولت فعلی را “دولت بانکها” مینامند و از سود بالای مراکز مالی و فشار اقتصادی بنگاه ها بر مردم به شدت خشمگین هستند.
نزدیک ساعت 22.30 دقیقه بود که کم کم نیروهای امنیتی کنترل را به دست گرفته و مردم پراکنده شدند. وضعیت به حالت عادی بازگشت اما یک پیام مهم از مردم به دولت لبنان مخابره شد. سیاستمداران خارجی بیش از دولت لبنان این پیام را دریافتند. امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه که سالها لبنان را تحت قیمومت خود داشت، جلسه ای با دونالد ترامپ(رئیس جمهور آمریکا) داشت و از او خواست که با اعطای وام به بیروت موافقت کند. مکرون از بعد انفجار بندر، بیش از گذشته خود را در صحنه سیاسی لبنان نشان داد. فقر، گرسنگی و رکود اقتصادی لبنان با اختلافات قومی و مذهبی جمع شده و باعث شد بسیاری به مکرون علاقه نشان دهند. مکرون در حال نزدیک شدن بیشتر به لبنان است و نباید فراموش کرد که فرانسه از کشورهایی است که ید طولایی در بریدن سر با پنبه دارد.
در زیر خاکستر چه چیزی شعله ور است؟
فقط مکرون نیست که در این روزها خود را به لبنان نزدیک کرده است. تقریبا تمام قدرت های جهانی و منطقه ای سعی دارند در این معرکه سهم خود را بردارند. اینها البته همه زاده یک اصل است و آن خشم مردم از رکود اقتصادی است.
اختلاف جریان 7 مارس و 14 مارس همیشه بوده است. گروههای ثروتمند مسیحی شمال بیروت و گروههای شیعه و سنی همیشه با هم اختلاف داشته اند. دولت های خارجی همیشه بر سر سهم خود از عروس خاورمیانه چانه زنی میکردند اما اوضاع لبنان هرگز به این وخامت نرسیده بود. آنچه اوضاع لبنان را امروز بیش از گذشته آشفته کرده نه جریانات سیاسی بلکه خشم از فساد اقتصادی است. این اتفاق میتواند خود زمینه اختلاف سیاسی و عقیدتی ، نفوذ خارجی و حتی جنگ داخلی را فراهم کند.
منبع: خبر فوری
آخرین دیدگاه