یک کارشناس مسائل منطقه گفت: ائتلافی که آمریکا به دنبال شکلگیری آن در دریای سرخ است جنبه سیاسی دارد اما برخی کشورها از جمله اسپانیا گمان میکنند آمریکا قصد استفاده از آن به نفع اسرائیل را دارد و به همین دلیل با او مخالفت میکنند.
رحمن قهرمانپور، کارشناس مسائل منطقه ، محور اصلی درگیری را امنیت خطوط کشتیرانی و اهمیت آنها در تجارت جهانی دانست و گفت: این مساله بیشتر از آنکه دوجانبه باشد، به تامین امنیت تجارت و کالاهای جهانی و حفظ تداوم در تامین مواد اولیه مربوط است و به همین علت از نوعی حمایت بینالمللی برخوردار است.
وی در خصوص ائتلافی که آمریکا درصدد تشکیل آن است، اظهار کرد: سال ۲۰۰۵ به بعد دزدهای دریایی در دریای سرخ و در سواحل شمالی به کشتیها حمله میکردند و در همان زمان هم ائتلافی بینالمللی برای مقابله با دزدی دریایی شکل گرفت و آمریکا، امارات و کشورهای اروپایی عضو آن ائتلاف بودند. آمریکا بدون مشورت با کشور اسپانیا اعلام کرده بود که این کشور هم عضو ائتلاف است و اسپانیا هم پاسخ داد که فقط در قالب اتحادیه اروپا عمل میکند؛ یعنی ائتلافی که آمریکا به دنبال شکلگیری آن است جنبه سیاسی دارد اما برخی کشورها از جمله اسپانیا گمان میکنند آمریکا قصد استفاده از آن به نفع اسرائیل را دارد و به همین دلیل با او مخالفت میکنند.
حمله آمریکا به یمن و جنگی دیگر در خاورمیانه؟
وی افزود: این ائتلاف یک جنبه عملی دارد که نباید از آن غافل شد؛ ناتو، اتحادیه اروپا، آمریکا و حتی چین و ژاپن و کره جنوبی در بُعد تامین امنیت خطوط کشتیرانی اتفاقنظر دارند، اما آن چه که برخی کشورها با آن مخالفت کردند این است که این ائتلاف برای تامین امنیت خطوط کشتیرانی تجاری نباشد و به ابزاری برای شروع جنگی جدید در یمن تبدیل شود. آمریکا اینجا باید انتخاب کند که این ائتلاف برای حفظ و تامین امنیت تجارت دریایی است و یا برای حمله به یمن؟ به نظر میرسد آمریکا در عمل به دنبال گزینه اول است چرا که در شرایط فعلی اگر آمریکا بخواهد به لحاظ زمینی وارد یمن بشود، برای خودش و منافعش فایدهای ندارد چون سیاست آمریکا در خاورمیانه، عدم ورود مستقیم به درگیریهای نظامی است.
کارشناس مسائل منطقه ضمن اینکه معتقد است قضیه به تامین امنیت خطوط کشتیرانی ختم خواهد شد و در این مورد آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی اشتراکنظر دارند، در پاسخ به اینکه آیا سایر کشورها به درگیری ورود پیدا میکنند یا خیر گفت: حدود ۶۰ کشور در ائتلاف مقابله با دزدی دریایی عضو بودند و چون اینجا مسئله به نوعی مربوط به اسرائیل است برخی کشورها در ورود به مسئله خودداری میکنند، اما نباید فراموش کنیم که بسیاری از کشورهای قدرتمند اقتصادی، در جیبوتی پایگاه نظامی دارند؛ بنابراین وقتی صحبت از مشارکت سایر کشورها میشود اگر منظور حمله به یمن و مواضع روسیها باشد، خیر چنین مشارکتی صورت نمیگیرد اما اگر منظور تامین امنیت عبور کشتیهای تجاری و باری از بابالمندب باشد، حتما کشورهای دیگر به این مسئله ورود میکنند و مشارکت خواهند داشت و نیاز به کشتیهای جدید و نیروهای زیاد نیز نیست؛ تنها کافی است از پایگاههای نظامی آمریکا و اروپا در جیبوتی و شاخ آفریقا و نیروهای نظامی امارات مستقر در جزیره سقطری یمن استفاده شود. این ائتلاف به ائتلافی گسترده جهت حمله زمینی یا هوایی به یمن منجر نخواهد شد.
ایران و اسرائیل قصد ورود همهجانبه به جنگ را ندارند و حزبالله نیز چنین خواستهای ندارد. مسئلهای که آمریکا و اسرائیل به دنبال آن هستند به نوعی اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ است که در ۲۰۰۶ صادر شد و به یک منطقه تقریبا حائل به نام منطقه آبی اشاره دارد و تا ۱۰ کیلومتر از بین اسرائیل و لبنان کشیده شده است
قهرمانپور در این گفتوگو به موقعیت استراتژیک دریای مدیترانه و در راستای آن درگیری لبنان و اسرائیل پرداخت و مسائل حول دریای مدیترانه را به علت وجود منابع انرژی دانست و آنجا را یکی از پر اختلافترین دریاهای موجود توصیف کرد زیرا در آنجا سرزمینهای موردمناقشه وجود دارد از جمله قبرس شمالی و جنوبی، جزایر مورداختلاف میان ترکیه و یونان، مرزهای دریایی اسرائیل با غزه و اسرائیل با لبنان و همچنین لیبی.
میانجیگری آمریکا با هدف دستیابی به انرژی است
وی درباره میانجیگری آمریکا در درگیری میان لبنان و اسرائیل بیان کرد: درگیری لبنان و اسرائیل بر سر تقسیم منابع انرژی موجود در سواحل مشترک اسرائیل و لبنان است و آمریکا در این امر میانجیگری کرد و طرفین توافق کردند. این مسئله مسبوق به سابقه است و چیز جدیدی نیست، اما به دلیل ورشکستی اقتصادی لبنان این مسئله برای آمریکا مهم است. آمریکا، فرانسه و اروپا معتقدند اگر منابع گازی در لبنان کشف و بهرهبرداری شود به نفع لبنان است و از طرفی پس از جنگ اوکراین، ایتالیا، آلمان و برخی کشورهای اروپایی در حال خرید انرژی و به طور مشخص گاز از دریای مدیترانه هستند؛ بنابراین با کشف منابع گازی جدید چه در لبنان چه در اسرائیل، نیاز اروپا به گاز روسیه کمتر خواهد شد پس قدرت چانهزنی اروپا در بحث انرژی از روسیه بیشتر خواهد شد. این مسئله یک روند است و یک اتفاق نیست که به یکباره صورت بگیرد، ضمن اینکه اروپا و آمریکا معتقدند هرچه بتوانند دولت لبنان را از نظر اقتصادی قوی کنند، به همان اندازه این دولت میتواند در برابر حزبالله بایستد و مانع برخی اقدامات آن شود.
قهرمانپور تصریح کرد: میانجیگری آمریکا به بحث انرژی و اهمیت آن در تقویت دولت مرکزی گره خورده زیرا که تقویت دولت لبنان، کاهش مانور حزبالله را به دنبال دارد و این خواسته مشترک آمریکا، اروپا و اسرائیل است.
حزبالله وارد جنگ میشود؟!
کارشناس مسائل منطقه اظهار کرد: تنش در منطقه به سمتی میرود که اگر شرایط را با ۷۰ الی ۸۰ روز قبل مقایسه کنیم، دامنه و شدت آن بیشتر و بیشتر میشود. به قول آیندهشناسها از منطقه ترندها عبور کردیم و وارد شگفتیسازی شدیم و این یعنی احتمال دارد که ما با یک شگفتی مواجه شویم و اتفاق غیرمنتظرهای بیفتد.
وی افزود: آن چه روندها به ما میگویند این است که ایران و اسرائیل قصد ورود همهجانبه به جنگ را ندارند و حزبالله نیز چنین خواستهای ندارد. مسئلهای که آمریکا و اسرائیل به دنبال آن هستند به نوعی اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ است که در ۲۰۰۶ صادر شد و به یک منطقه تقریبا حائل به نام منطقه آبی اشاره دارد و تا ۱۰ کیلومتر از بین اسرائیل و لبنان کشیده شده است. منطقه آبی اکنون به نوعی در اختیار حزبالله است و اسرائیل در مرحله اول به دنبال کنار زدن حزبالله از این خط آبی تا رفتن به آن سوی رودخانه لیتانی است که بتواند افرادی که بعد حملات ۷اکتبر از این مناطق خارج کرده را برگرداند و در مرحله دوم در اسرائیل بحث بر سر این است که به حزبالله حمله کند یا نه. فعلا مسئله اسرائیل این است که خط امنی در مرز اسرائیل و لبنان به وجود بیاید و خیالش از بابت عدم حمله حزبالله راحت شود تا به راحتی به سراغ غزه برود.
وی افزود: به نظر میرسد اسرائیل قدم در مسیری بیبازگشت گذاشته و دامنه عملیاتش را گسترده کرده و از شمال غزه به جنوب غزه رفته است و محکوم به ادامه این مسیر است ضمن اینکه همزمان سرعت درگیریها را کمتر که بتواند به فشارهای جهانی پاسخ بدهد. برخی تحلیلها حاکی از این بود که اسرائیل در سال جدید میلادی حملاتش را متوقف خواهدکرد ولی به نظر میرسد دولت نتانیاهو عزمش را جزم کرده که حداقل بخشی از زیرساختهای حماس را از بین ببرد؛ بنابراین معتقدم جنگ هرچند با شدت کمتر، ولی ادامه خواهدداشت. رژیم صهیونیستی باید به نقطهای برسد که در آن هم بتواند خودش اعلام پیروزی کند هم اجازه ندهد که حماس خودش را پیروز جنگ بداند چرا که رژیم صهیونیستی در حال احیای قدرت بازدارندگی خود است و اگر اکنون جنگ را متوقف کند حزبالله روحیه خواهد گرفت و کار برایش دشوارتر میشود و به همین دلیل است که اسرائیل محکوم به ادامه جنگ است و خودش میداند که به هدف اصلیاش یعنی نابودی حماس دست نخواهد یافت و به همین خاطر در روزهای گذشته دولت اسرائیل و وزارت دفاع اعلام کردند، طرح «غزه پس از جنگ» آماده شده و اسرائیل با این کار در حال آماده کردن افکار عمومی است که اگر به هدفش نرسید به نوعی از عملیات نظامیاش در غزه بتواند حمایت کند.
آخرین دیدگاه