دنبالهسازی برای آثار موفق چه در سینما و چه در قاب کوچک تلویزیون، امر متداولی است که در سالهای اخیر شاهد نمونههای بیشتری از آن در شبکههای تلویزیونی کشورمان بودهایم.
وجه اشتراک اغلب آنها از «دیوار به دیوار» تا «زیر خاکی» و «نون خ» نیز قرار گرفتنشان در ژانر کمدی است که پرمخاطب بودن نقش مهمی در تولید دنبالههای آن داشته است.
شبکه یک سیما در نوروز امسال، سری چهارم از سریال نون خ به کارگردانی سعید آقاخانی و تهیهکنندگی مهدی فرجی را روی آنتن برده که میتواند لقب پربینندهترین برنامه نوروزی را از آن خود کند. بخش مهمی از این موفقیت به فیلمنامه آن نوشته امیر وفایی بازمیگردد که از همان اول چارچوب درستی را بنا نهاده و سپس در هر فصل قصه تازهای را در همان فضا روایت میکند. همان کاری که در «نون خ چهار» نیز انجام داده و قصه جذابی را با محوریت نورالدین خانزاده و اهالی روستا شکل داده است.
نکته مهم دیگر اینکه در هر فصل شخصیتهایی به کار اضافه شده و یا کم میشوند بدون آن که به کیفیت داستان لطمهای وارد شود. برای مثال تنها کافی است به فهرست بلندبالای شخصیتها در شناسنامه سریال انداخته و آن را با فرازوفرود فصول مختلف آن مقایسه کنید.
ورود گرگ به روستا و از بین بردن چند گوسفند، خط اصلی فیلمنامه نون خ چهار به حساب میآید که از خلال آن داستان فرعیهای خوبی شکل گرفته است. برای مثال میتوان به حضور رامین شکارچی در روستا برای از بین بردن گرگ اشاره کرد که خود داستانک پروپیمانی به حساب میآید. در کنار آن میتوان به ورود خلق الساعه خلیل خانزاده به روستا آن هم با اتومبیلی گرانقیمت و دسته چکی که بیمحابا برگهای آن را خرج می کند، اشاره کرد که با توجه به خصوصیات همیشگی خلیل مخاطب را نسبت به خود کنجکاو نگه میدارد. از طرف دیگر در خلق شوخیها نیز همچنان به مسائل روز جامعه توجه شده و از این نظر وفایی موفق نشان داده که نمونه آن را در جلسات شورای روستا و نیز بندی از قرارداد نورالدین با رامین مبنی بر پرداخت بخشی از دستمزد ویلموتس شاهد هستیم! وفایی در عین حال از زیرمتن فیلمنامه خود نیز غافل نمانده و از نماد و استعاره در آن سود جسته است که نمونه شاخصاش را در ماجرای ورود گرگ به روستا شاهد هستیم. همین طور حضور رامین به عنوان نیروی نجاتدهنده که برعکس عمل کرده و خود آفتی برای مردم روستا به حساب میآید.
در پرداخت شخصیتهای اصلی همچون: نورالدین و خانوادهاش در کنار کاووس و …، روال گذشته حاکم بوده و تغییرات آنها چندان محسوس نیست که طبیعی هم به نظر میرسد. برگ برنده آقاخانی و گروهش رامین و همسرش هستند که خوب نوشته شده و شوخیهای بانمکی هم حول محورشان شکل گرفته که از جمله میتوان به سکانس آشنایی مخاطب با این دو در جشن سالگرد ازدواجشان در روستای بالا اشاره کرد.
سعید آقاخانی در مقام کارگردان تلاش زیادی در یکدستی فصل چهارم با دیگر فصول به خرج داده و در این زمینه نیز موفق نشان داده است. در عین حال در دکوپاژ فیلمنامه خود به خوبی از فضای روستا بهره گرفته و جلوه بصری خوبی به آن بخشیده است. بازی بازیگران به خصوص آنها که تجربه کمتری دارند نیز رشد چشمگیری کرده و یکدستی بیشتری میانشان به چشم میخورد که بیش از هر چیز مدیون تلاش آقاخانی است که به خوبی از تجربه سالها بازیگریاش در این رابطه بهره گرفته است.
57245
آخرین دیدگاه