ه گزارش یونیسف، جمعیت خاورمیانه تا سال 2050 به طرز چشمگیری افزایش خواهد یافت و از حدود 500 میلیون نفر در سال 2020 به 724 میلیون نفر در 30 سال آینده خواهد رسید.
کد خبر: 604584 | ۱۴۰۲/۰۱/۱۰ ۲۲:۴۰:۵۸ اعتمادآنلاین |
مرکز سپاد که مسایل مربوط به فرقهگرایی و جنگهای نیابتی را در دنیا دنبال میکند، نوشت: ماهیت زندگی سیاسی در سالهای آینده تحت تأثیر سه حوزه مهم جمعیتشناختی، اقتصاد و ژئوپلیتیک شکل خواهد گرفت.
به گزارش شفقنا، در سومین دهه قرن بیست و یکم حالا دیگر به نظر میرسد که خطوط زندگی سیاسی در سراسر خاورمیانه وارد دوره تثبیت شده است. به دنبال فشارهای چند دهه گذشته- به ویژه حمله آمریکا به عراق، قیامهای کشورهای عربی و خشونت و بی ثباتی متعاقب آن- که همه حاصل برآیند رفتارها و سیاستهای محلی و منطقهای بودند، چالش اصلی حاکمان کشورهای خاورمیانه تا پایان دومین دهه قرن جاری «تلاش برای بقا در کنار بهبود جوامعشان» بود.
بهرغم اینکه بسیاری عقیده دارند که رویاهای قیامهای عربی خاموش شده، ولی کتمان نمیتوان کرد که ریشههای آن ناامیدی و خشم همچنان باقی است. موضوع اصلی اما در این میان این است که با توجه به ماهیت سازمان سیاسی در این منطقه، در دهههای آینده روابط بین حاکمان و مردم تحت حکومت چگونه خواهد بود. این موضوع را میتوان در چند حوزه مختلف بررسی کرد. البته با ذکر این موضوع که با وجود شناخت کامل آیندهشناسان و آیندهپژوهان از چالشهای اصلی این منطقه مهم، اما هنوز این نکته که تبعات همهگیری کرونا چگونه بر بافت اجتماعی کشورها و مناطق مختلف خاورمیانه تاثیرگذار بوده، بررسی نشده است. با وجود این، هنوز چالشهای مهمی در آینده این منطقه قابل شناسایی است.
ماهیت دولت
در سه دهه آینده دولتها همچنان شکل غالب سازمان سیاسی در سراسر منطقه خاورمیانه خواهند بود. در حالی که آزمایشهایی با هدف تقویت سطوح بیشتری از شمول سیاسی در شورای همکاری خلیجفارس انجام شده، ولی با این حال برجستگی نقش دولتها همچنان باقی است. در آینده نزدیک اما ماهیت چالشهای پیش روی دولتهای حاکم به طور دراماتیکی متفاوت خواهد بود. در سرتاسر خاورمیانه، طیفی وسیع از اشکال مختلف دولت وجود دارد، از سلطنت گرفته تا جمهوری- که به سطوح مختلفی از دموکراسی پایبند هستند. بخش زیادی از خشم مردمی که اعتراضات سال 2011 را به وجود آورد، ناشی از کمبودهای دموکراتیک، ناامیدی از ظرفیت دولت، چالشهای اقتصادی، فساد و تغییرات جمعیتی بود. در این میان نقطه اشتراک اصلی دولتهایی هم که توانستند از جنبشهای اعتراضی جان سالم به در ببرند، توانایی در بسیج قابلیتهای قهری قدرت حاکمیتی و کنترل تمام جنبههای زندگی مردم بود. با این حال، این مسائل در دهههای آینده نیز به قوت خود باقی خواهند ماند. در واقع بسیاری از اتفاقات دهههای آینده را انعطافپذیری دولتها و میزان ایجاد امنیت از سوی دولتها برای قشر نخبه جامعه شکل خواهد داد.
حوزههای بیثباتی
شاید بزرگترین چالشی که دولتهای خاورمیانه در دهههای آینده با آن مواجه خواهند بود، ایجاد واکنشهای سیال به تغییر است. در حقیقت ماهیت زندگی سیاسی در سالهای آینده تحت تأثیر سه حوزه مهم جمعیتشناختی، اقتصاد و ژئوپلیتیک شکل خواهد گرفت.
مثلاً تغییرات جمعیتی منبع بیپایان بیثباتی است. به گزارش یونیسف، جمعیت خاورمیانه تا سال 2050 به طرز چشمگیری افزایش خواهد یافت و از حدود 500 میلیون نفر در سال 2020 به 724 میلیون نفر در 30 سال آینده خواهد رسید. این افزایش در ذات خود افزایش قابل توجه جوانان را هم به همراه دارد که فشارهای زیادی بر دولتها وارد میکنند. البته در این میان چالشهای پیش روی برخی از کشورها شدیدتر از سایرین خواهد بود. طبق برآوردهای یونیسف؛ جمعیت مصر تا سال 2050 بیش از ۶۰ میلیون نفر افزایش خواهد یافت، و این در حالی است که افزایش جمعیت عراق 45 میلیون نفر خواهد بود.
در زمینه اقتصادی هم باید به این واقعیت اشاره کرد که بیثباتی اقتصادی شاید مهمترین چالش خاورمیانه در دهههای آینده باشد. تغییرات جمعیتی به این معنی است که تا سال 2050 حدود 300 میلیون نفر وارد بازار کار خواهند شد- که نیازمند ایجاد تغییراتی چشمگیر در بازارهای کار منطقه است. اکثریت قریب به اتفاق اعراب در نظرسنجی سال 2020 «شاخص افکار عرب» مسائل اقتصادی را مهمترین مشکلات کشورهایشان عنوان کردند. درباره وجود فساد نیز 91 درصد از پاسخدهندگان به وجود چنین مشکلی در کشورهای خود معترف بودند. آمارهای رسمی هم بر این موضوع گواهی میدهند: طبق برخی برآوردها در 50 سال گذشته حدود 1 تریلیون دلار به دلیل فساد از دست رفته است. موضوعی که حداقل تاکنون در لبنان و عراق یک عامل کلیدی در اعتراضات بوده است…
امنیت منطقهای
ماهیت مخاطرهآمیز امنیت منطقهای زمینهساز نگرانیهای بسیاری است. امنیت خاورمیانه از دوران جنگ سرد به این سو همواره تحت تاثیر موقعیت دولتهای منطقه در چارچوب جریانهای بینالمللی گستردهتر و تعامل سیاستهای محلی و جهانی شکل میگرفته و این موضوع هنوز هم صادق است. تا جایی که هرگونه تغییر چشمگیر در محیط جهانی از قبیل چرخش ایالات متحده به آسیا، یا افزایش مشارکت چین و روسیه میتواند در سرتاسر منطقه خاورمیانه طنینانداز شود. چنین تحولاتی میتواند منجر به تنظیم مجدد امنیت منطقه شود، بهویژه برای پادشاهیهای خلیج فارس که مدتها به واشنگتن به عنوان ضامن امنیت منطقه متکی بودهاند.
انتخاب دولتهای مختلف برای پاسخ به چالشهای فوق، ماهیت زندگی سیاسی خاورمیانه را در دهههای آینده تعیین خواهد کرد. قیامهای اعراب در سال 2011 مظهر دههها حاشیهنشینی اجتماعی- اقتصادی بود، اما واکنشهای متفاوتی را از سوی رژیمهای مختلف در سرتاسر منطقه برانگیخت و همین هم پیامدهای متفاوتی را به دنبال داشت. الگوهای مشابهی را در واکنشهای کشورهای مختلف منطقه به همهگیری کووید 19 نیز میتوان پیگیری کرد- که نشان میدهد استبداد خزنده ممکن است یکی از ویژگیهای سالهای آینده باشد, زیرا حاکمان به دنبال حفظ قدرت هستند.
آخرین دیدگاه