کد خبر: 599197 | ۱۴۰۱/۱۲/۰۶ ۱۴:۵۰:۲۹ اعتمادآنلاین |
مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بین الملل آینده در پاسخ به این سوال که آیا بعد از گذشت یک سال از جنگ اوکراین می توان به پایان گرفتن این جنگ در سال جدید خوشبین بود؟ این جنگ تا چه زمانی می تواند ادامه داشته باشد؟ اظهار داشت: بحران اوکراین دارای لایه های گوناگونی از معنا و تعریف است. در سطح تحلیل خرد برخورد مسکو و کی اف را در بر دارد. مسکو وارث نظام شوروی سوسیالیستی است که خود برساخته از درون رژیم تزاریستی بوده است و به التبع در نظام کهن بین الملل پیشینه ابرقدرتی دارد و میراث دار ابرقدرتی است که در دوران تزاری متصور بود و همچنین قدرتی که در نظام شوروی سوسیالیستی خود را قطبی از اقطاب دوگانه قدرت معرفی کرده است.
به گزارش شفقنا، بخش هایی از گفت و گوی مطهرنیا را در ادامه می خوانید:
- در حالی که کی اف بخش کوچکی از شوروی بزرگ بوده است و امروز در سطح تحلیل خرد کی اف به عنوان بخش کوچکی از روسیه بزرگ با عنوان شوروی در وضعیت کنونی توانسته است یک سال مقاومت رقم بزند. این گزاره ها و جمله ها نشان دهنده این معنا است که روسیه در این سطح شکست خورده است.
- توقع طرفداران روسیه و برداشت حامیان مسکو در جنگ اوکراین این بود که پوتین مرد قدرتمند مسکو به سرعت خواهد توانست بر کی اف و شخص زلنسکی پیروز شود. اضافه بر این معنا در همین سطح شخصیت پوتین در وزن کشی با شخصیت زلنسکی قرار می گیرد.
- زلنسکی یک هنرپیشه اوکراینی با سابقه تعریف شده در حوزه هنری و با گرایش های سیاسی در این حوزه امروز رییس جمهوری است که لباس چریکی به تن دارد و فرماندهی ارتش چابک اوکراین را با حمایت غرب شامل آمریکا و اتحادیه اروپا در صحنه عملیات به انجام می رساند.
- پوتین شخصیتی برساخته در حوزه امنیتی و سیاسی است با سوابق اقدامات پیچیده در ک گ ب و مرد قدرتمند مسکو که امروز تزار روسیه جدید است و نتوانسته است در برابر شخصیتی مانند زلنسکی قدرت وجودی خود را در بحران اوکراین به درستی موجودیت بخشد، به گونه ای که در این دو نیم رخ از رخ سطح تحلیل خرد می توانیم بگوییم یک تصویر شکست خورده از روسیه و پوتین به نمایش گذاشته می شود.
- چرا که چیرگی مسکو بر کی اف امری نیست که دور از دسترس خوانده شود ولی اکنون ورق به گونه ای برگشته است که احتمال ایجاد فضایی در صحنه نظامی که شکست روسیه در آن رقم بخورد و روسیه مجبور به تحرکات بسیار شدید در عرصه بین الملل شود و اجبار در کاربرد قدرت هسته ای خود در ارتباط با اوکراین را مطرح کند، در چشم انداز آینده مورد توجه قرار گرفته است.
- اینکه روس ها به اجبار به تهدید بهره برداری قدرت هسته ای خود بر علیه کی اف دست بزنند که این نشان دهنده قدرت آن ها نیست بلکه نفس کاربرد آن دلیلی بر نابودی روسیه و گسترش جنگ از کی اف به سبک بین المللی خواهد بود.
- لذا این تهدید ها و امکان عملیاتی شدن آنها نشان دهنده استنادی بر این سطح تحلیل خرد است. در سطح تحلیل میانی بحران اوکراین و ادامه آن به نفع ایالت متحده آمریکا است چرا که در این سطح که در به هم پیوستگی شدید در سطح تحلیل کلان یعنی مسائل بین المللی قرار می گیرد ایالت متحده آمریکا چسبندگی مسکو به اتحادیه اروپا را نمی پذیرد.
- آلمان ها تلاش کردند در ماه عسل میان مسکو و غرب به این کشور نزدیک شده و روسیه را در درون اتحادیه اروپا آرام آرام مورد پذیرش قرار دهند. اگر چه در اندازه گیری قدرت ملی روس ها در ارتباط با اتحادیه اروپا و آمریکا در سطح بسیار نازلی از منظر پیشرانه های قدرت قرار می گیرند اما آنچه که مسلم است روس ها دارای ارتشی قدرتمند نشان داده می شدند که پیوستگی آنها به واسطه ارتباط آنها با نظم جهانی دو قطبی در قرن بیستم و داشتن سلاح های هسته ای می توانست در وزن کشی آمریکا با اتحادیه اروپا در شکل دادن به نظم آینده جهان اهمیت پیدا کند اما من بار ها گفته ام که آمریکایی ها هیچ گاه اجازه نمی دهند که روس ها به اتحادیه اروپا پیوند بخورند. لذا ماجرای کریمه و بعد از آن مساله بحران اوکراین در همین راستا قابل ارزیابی است.
- برنده اصلی آمریکایی ها هستند شکاف میان روسیه و اروپا اکنون در بحران اوکراین به حدی رسیده است که دیگر به این راحتی در بحبوحه تاریخ بعد از جنگ جهانی دوم حل ناشدنی است و آنچه که بین جنگ جهانی دوم و زمان کنونی ما گذشت و همه تلاش ها در ارتباط با ایجاد یک حرکت مثبت در پذیرش روسیه با شکست روبرو شد و هر آنچه که کاشته شد امروز به آتش کشیده شده است.
- به هر تقدیر امروز کمیسر اتحادیه اروپا در امور داخلی بر این نکته تاکید دارد که اتحادیه اروپا باید مرزهایش را در مقابل جاسوسان روس واکسینه کند و به گونه ای عمل کند که کنترل ویزا ها و امنیت مرزهایش در ارتباط با روسیه به شکلی منسجم شکل بگیرد به گونه ای که دوباره دیوار بین روسیه و اتحادیه اروپا در حال شکل گیری است.
- لذا می بینیم که در میانه کنفرانس کنترل مرزی در آتن یونان یوهانسن کمیسر اتحادیه اروپا در امور داخلی بر این نکته تاکید می ورزد و روسیه را تهدیدی برای دموکراسی و آزادی و رفاه می خواند. این واژگان دارای بار معنایی امنیتی و نظامی است و نشان می دهد که بین اروپا و روسیه جنگی بسیار گسترده آغاز شده است.
- در این چهارچوب به سطح تحلیل کلان می رسیم. فراموش نکنیم که سه قطب قدرت اصلی برای شکل دهی به آینده نظم نوین جهانی آمریکا اتحادیه اروپا و چین هستند لذا ما شاهد آن هستیم که آمریکا در پی آن است که میان دو رقیب موجود خود با اقطاب توازن بخش قدرت و افزایش بخش قدرت آنها در برابر آمریکا برنامه های استراتژیک مدونی با پارادایم ها و دکترین مشخص ایجاد کند.
- آمریکا تلاش دارد اروپا هرگز به پایتخت های کشور هایی مانند ایران و روسیه نزدیک نشود و به گونه ای پیش می رود که میان پایتخت های کشورهای اروپایی و در مجموع اتحادیه اروپا و روسیه و پایتخت هایی مانند تهران چنان شکافی را ایجاد کند که موجب جدایی معنا دارد و پر سابقه ای برای دهه های آینده میان این قطب قدرت موثر در نظم آینده جهانی و پایتخت هایی شود که در صورت نزدیکی اتحادیه اروپا به هر کدام از آنها بتواند در معادله قدرت بین المللی و جهانی موثر باشد از طرف دیگر چین حضور دارد و شکاف میان چین و روسیه نیز در دستور کار است.
- آنچه که مسجل است در عرصه بین المللی هر زمان که رقبای آمریکا بتوانند تضعیف شوند تثبیت قدرت موجود ایالت متحده آمریکا و افزایش آن ها در سطح بین المللی به واسطه ضعف رقبا به نفع ایالت متحده امریکا خواهد بود.
- لذا به نظر می رسد که هیچ طرح صلحی بدون توجه به این معانی نمی تواند از طرف جامعه بین الملل طرحی موثر در بحران اوکراین دیده شود. چینی ها این تلاش را دارند ولی به خوبی می دانند که اگر از سمت حمایت از مسکو وارد عمل شوند جبهه ای جهانی بر علیه آنها شکل می گیرد.
- آنچه که منجر به کشیدن خطوط قرمز در عرصه بین الملل است ایجاد یک اتفاق و اتحاد بین المللی میان پایتخت کشور های ضد غربی در عرصه جهانی است. به طور مثال اگر میان مسکو، تهران، پکن و کشور های موجود در این محور اتحادی معنا دار و تعریف شده و در عین حال موثر بر ضد واشنگتن بوجود بیاید بی تردید اتفاق میان اتحادیه اروپا و واشنگتن شدید تر خواهد شد و بار دیگر جهان به دو گستره متفقین و متحدین تبدیل خواهد شد و زمینه های یک اصطکاک بزرگ بین المللی فراهم می آید.
- هر کدام از این پایتخت ها جدای از هم و در یک وضعیت غیر متحد بر علیه آمریکا سخن بگویند یا اگر بر علیه غرب عمل کنند چندان خطرناک جلوه نمی کند که اتحاد آن ها این معنا را بر می سازد. از این جهت است که مساله حضور ایران در شانگهای همواره با نوعی محافظه کاری شدید توسط مسکو و پکن دنبال شده است.
- آنها به خوبی می دانند که ایجاد یک اتحاد با تهران در جهت مقابله با غرب می تواند بسیار خطرناک باشد لذا اگر چه در بیان خود تهران را شریک استراتژیک خود می دانند اما در عمل همواره به عنوان یک برگ برنده به جهت امتیاز گیری در بزنگاه های تاریخی از تهران استفاده کرده اند و هیچ گاه در عمل به ایران به عنوان شریکی استراتژیک نگاه نکرده اند.
- در سطح تحلیل کلان بحران اوکراین امروز به واسطه مقوله پهباد ها و موشک و توازانات تسلیحاتی بین تهران و مسکو مورد توجه قرار گرفته است و دامنه این امر را از مسکو به تهران گسترش داده است و اکنون در ارتباط با مسائل ایران اگر چه هنوز هم مساله پرونده هسته ای در چشم انداز بالاتری در عرصه رسانه ای خود را نشان می دهد اما در عرصه عملیاتی بحران اوکراین و لبه ارتباط آن با تهران از اهمیت عملیاتی بیشتری در ارتباط با تهران برخوردار است.
- لذا باید بگویم در سه سطح تحلیل کنونی این امر نشان دهنده پیچیدگی بحران اوکراین است بحران اوکراین بحران ساده ای نیست، بحرانی است تاسیسی و تکوینی به این معنا که در دل یک جریان طبیعی اصطکاک میان مسکو و کی اف یک امر تاسیسی ناشی از طراحی های استراتژیک منطقه ای و بین المللی ایجاد شده است و بیش از آن که مساله کی اف مطرح باشد بهانه بحران اوکراین در اثر گذاری بر نظم آینده جهانی مطرح است.
- مسکو و کییف هر دو مصمم به «ادامه جنگ» هستند
- در حال آماده شدن برای حمله به کریمه هستیم
- آینده جنگ اوکراین قابل پیشبینی نیست؛ اما روسیه بازنده است
- کمک نظامی اروپا به اوکراین با حمایت چین از روسیه «خیلی فرق دارد»
- ذخایر پهپادهای ایرانی در روسیه رو به پایان است؛ استفاده از آنها به میزان قابل توجهی کاهش یافته
آخرین دیدگاه