آفتابنیوز نوشت: جلالیزاده، فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: سوال این است که با چنین وضعیت بحرانی و دولت ناکارآمد و مجلس بیاثری، چرا نباید انتخابات زودرس به عنوان یک گزینه روی میز باشد. انتخاباتی که برون دادش نمایندگان و مسئولینی باشد که به صورت واقعی پاسخگوی مردم و وعدههایشان باشند.
شاید بتوان گفت که یکی از مهمترین مکانیزمهای برون رفت از بحران برگشتن به همان مجلس اول است. افراطیونی که بر طبل حذف حداکثری کوبیدند خیابان را به انتخاب ناگزیر بخشی از جریانهای جامعه تبدیل کردند./ این مسئله حیاتی است که حاکمیت یک کمیته فراگیر با هدف آسیبشناسی اعتراضات اخیر تشکیل دهد. شناسایی و پاسخ به مطالبات معترضان باید بخشی از اهداف چنین کمیتهای باشد.
بسیاری از چهرههای اصولگرا در این روزها از جمله محمدباقر قالیباف همچون طیف منتقد دولت بر لزوم اصلاحات در مدیریت کشور تاکید میکنند، هرچند کمتر به جزئیات و فرایند این تغییرات اشاره مینمایند. حسن روحانی رئیس جمهور سابق کشور به تازگی بر لزوم فراهم نمودن مقدمات و بستر لازم برای پر کردن شکاف میان حاکمیت و مردم تاکید کرد و بر اصلاحات ضروری جهت آشتی دوباره با صندوق رای صحه گذاشت.
چرا نباید انتخابات زودرس به عنوان یک گزینه روی میز باشد؟
جلال جلالیزاده، فعال سیاسی اصلاح طلب نیز گفت: این مسئله حیاتی است که حاکمیت یک کمیته فراگیر با هدف آسیبشناسی اعتراضات اخیر تشکیل دهد. شناسایی و پاسخ به مطالبات معترضان باید بخشی از اهداف چنین کمیتهای باشد. همچنین چنین شورا و کمیتهای باید به غیر از فراگیر بودن، از ویژگی اختیارمندبودن نیز برخوردار باشد و از توانایی تصمیم و اجرا برخوردار باشد. بسیاری از مسائل پیش آمده در طی چند ماه اخیر تنها معلول و برونداد برخی علل هستند که نیاز به عارضهیابی دارند. ساختار غیرکارآمد فعلی دولت، مجلس و قوه قضاییه و نحوه عملکرد آنها، خود بخشی از مطالبات است. در حال حاضر ظاهراً گشت ارشاد جمع شده است، اما آزادیهای سیاسی، مدنی و اقتصادی و همچنین رفاه اجتماعی، خواسته قاطبه مردم ایران است. مجلس فعلی چنان منفعل گشته است که تقریباً هیچ نقشی در مسائل مهم، حیاتی و حتی رخدادهای معمول حاکمیت ایفا نمیکند.
جلالیزاده اظهار داشت: اگر تغییر قانون اساسی مطلوب حاکمیت نیست، لااقل اصول مغفول مانده آن را اجرا کنند. مشکلات معیشتی در حال حاضر امان مردم را بریده است، بیتوجهی مسئولین به چنین بحران و چالش مهمی، با چه منطق و خردی پذیرفتنی است. زمانی که از آزادیهای مدنی، سیاسی و اجتماعی صحبت میشود، یکی از مصادیقش همین نظارت استصوابی است. سوال این است که با چنین وضعیت بحرانی و دولت ناکارآمد و مجلس بیاثری، چرا نباید انتخابات زودرس به عنوان یک گزینه روی میز باشد. انتخاباتی که برون دادش نمایندگان و مسئولینی باشد که به صورت واقعی پاسخگوی مردم و وعدههایشان باشند. البته در این بین برخی در کنار حاکمیت، نسبت به انفعال، سکوت و یا پارهای اظهارات تعدادی از اصلاحطلبان انتقاداتی را مطرح میکنند. این منتقدان حق دارند. برخی اصلاحطلبان همه هم و غمشان منافع شخصی خودشان است و اینکه بتوانند به قدرت باز گردند و از مواهب مادی آن برخوردار شوند. مردم اگر ببینند اصلاحطلبان در مواقع سختی و اضطرار غایب هستند و در زمانه انتخاب از آنها رای طلب میکنند، حتماً متوجه این مسئله خواهند شد. هم حاکمیت و هم اصلاحطلبان نیازمند تغییر، دگرگونی و طرحی نو هستند.
بیشتر بخوانید:
۲۱۲۲۰
آخرین دیدگاه