فرارو نوشت: از گذشته نیز این فرضیه در ارتباط با رئیس سابق پاستور مطرح بوده که او نمیخواهد مسیر احمدینژاد و خاتمی را تکرار کند و قصد دارد همچنان در عرصه سیاست کشور حضور داشته باشد. در ارزیابی اظهارات اخیر روحانی نیز این امر به وضوح قابل مشاهده است که او نیمنگاهی به باقی ماندن در قدرت داشته و دارد.
اخیرا حسن روحانی، رئیسجمهور سابق کشور در دیدار با جمعی از استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم، سخنانی را بر زبان راند که در میان مطبوعات، رسانهها و فعالان سیاسی بازتاب گستردهای را به همراه داشت.
روحانی روز دوشنبه (۵ دی) در نشست با مسئولان استانی دولت خود، پیرامون حوزههای مختلف سخن گفت. از ارائه پیشنهاداتی به رهبری و دیگر مسئولان تا ضرورت احیای برجام. او از نگاه و عملکرد دولت خود در مسیر اجرایی شدن برجام دفاع کرد. روحانی تاکید کرد: «اگر بخواهند در مسائل اقتصادی تحول رخ دهد یک شرط آن احیای برجام است. تا تحریم برداشته نشود و رابطه با دنیا بهبود نیابد، سختیهای اقتصادی برطرف نمیشود.»
همچنین، روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود جمهوریت، اسلامیت و ایران را سه پایه اصلی انقلاب عنوان کرد و گفت: «اگر مردم را از صندوق مایوس کردید، یعنی به خیابان میرانید.» او حتی به مساله مهم این روزهای کشور ورود کرد و تاکید کرد: «ما اسلامی را قبول داریم که در آن زن مایه مباهات جامعه است.»
سخنان روحانی که در روز چهارشنبه (۷ دی) رسانهای شد، بازتاب گستردهای داشت و از سوی بسیاری از رسانهها و ناظران سیاسی تحت عنوان «شکسته شدن سکوت روحانی» مورد توجه قرار گرفت. هر چند باید توجه داشت که این اولین اظهارات روحانی پیرامون ناآرامیهای اخیر کشور نبود؛ بلکه او قبلتر نیز، در ۲۶ آذر، او در نشستی مشابه، از یکدست شدن قدرت در کشور انتقاد کرده بود.
نکته قابل تامل این است که اظهارات جدید روحانی بیشتر در کانون توجهات رسانهها و افکار عمومی قرار گرفته است. اما اکنون مساله مهم این است که چرا روحانی و نزدیکاناش مقطع کنونی را برای صحبت پیرامون مسائل و وضعیت مدیریت کشور انتخاب کردهاند؟ و اینکه روحانی از طرح سخنان اخیر خود چه میخواهد؟
در پاسخ به این پرسشها میتوان به سه نکته مهم به عنوان اهداف روحانی اشاره کرد:
دفاع از کارنامه دولت خود: در تمامی ۸ سال ریاست حسن روحانی بر پاستور و به ویژه در ۳ سال پایانی، کارنامه و عملکرد دولت او در حوزههای مختلف مورد انتقادات جدی جناحی مخالفی بود که اکنون ریاست قوه مجریه و اکثریت قوه مقننه را در اختیار دارند. آنها روحانی و عملکرد دولتاش را مسبب تمامی مشکلات اعم از تورم، فشار خارجی و تحریم ارزیابی میکردند. بسیاری از وزرای دولت فعلی چنین میپنداشتند که اگر دولت دست آنها باشد، کشور را گلستان میکنند.
ظاهرا به نظر میرسد روحانی برای دفاع از عملکرد دولت خود به کمتر از ۱۶ ماه زمان نیاز داشت، تا در میانه ناآرامیها و التهابات گسترده در بازار ارز، خودرو، طلا و… به میدان بیاید و از عملکرد دولتاش دفاع کند؛ لذا میتوان از میان سخنان روحانی، دفاع از عملکرد دولت خود را در برابر انبوه انتقادات، نخستین هدف مورد ارزیابی قرار داد.
انتقاد از استراتژی دولت مستقر با ریشهیابی التهابهای اقتصادی و ناآرامیها سیاسی اخیر: در ادامه هدف اول، به نظر میرسد روحانی در پی آن است که بگوید استراتژی دولت او صحیح بوده و آنانکه چنین میپنداشتند که مسیر مدیریت کشور بدون برجام و تنشزدایی خارجی ممکن است، بیراهه رفتهاند. در واقع، رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم در اظهاراتاش پا را یک قدم از دفاع از عملکرد دولت خود فراتر گذاشته و استراتژی دولت مستقر را مورد انتقاد قرار میدهد.
او میگوید حل مشکلات کشور بدون برجام و حل مسائل سیاست خارجی ممکن نیست. اگر میخواهید وضعیت نابسامان کنونی را ترمیم کنید، راه و چاه را اشتباه دیدهاید. همچنین، روحانی گوشزد میکند که رویای دیرینه یکدست شدن حاکمیت به تهدیدی برای جمهوریت و صندوقهای رای تبدیل شده است. در مجموع، او قصد دارد به دولت مستقر کاستیها را نیز گوشرد کند.
نیم نگاه به بازگشت به خط مقدم سیاست: در سطح سوم، حسن روحانی نیز همانند هر سیاستمدار دیگری همواره خواهان باقی ماندن در عرصه مناسبات سیاسی بوده و خواهد بود. حتی به روایت واقعگرایانه، حفظ خود در میدان سیاست اصلی خدشهناپذیر و واقعیتی غیرقابل انکار است. از گذشته نیز این فرضیه در ارتباط با رئیس سابق پاستور مطرح بوده که او نمیخواهد مسیر احمدینژاد و خاتمی را تکرار کند و قصد دارد همچنان در عرصه سیاست کشور حضور داشته باشد. در ارزیابی اظهارات اخیر روحانی نیز این امر به وضوح قابل مشاهده است که او نیمنگاهی به باقی ماندن در قدرت داشته و دارد.
بیشتر بخوانید:
۲۱۲۲۰
آخرین دیدگاه