هرمز شجاعیمهر، مجری تلویزیون با انتقاد به رفتار برخی از مجریان تلویزیونی میگوید که جای هر حرفی در رسانهای نیست که مخاطبان آن خانوادهها هستند. ضمن اینکه نباید جواب هر حرفی را داد، من اگر جای آقای پورعرب بودم، هرگز جواب آن مجری را نمیدادم چون جواب ابلهان خاموشی است.
مهسا بهادری: شما هم برنامه زنده شبکه پنج در شب یلدا را دیدید، اگر آن را ندیدید قطعا تکههای دست به دست شده آن در فضای مجازی به چشمتان خورده است. به شب سیام آذر بازگردیم، یا همان شب یلدا که شبکه پنج سیما برنامه «سلام تهران» را به صورت زنده روی آنتن تلویزیون فرستاد.
ماجرا از این قرار است که سامان گوران، مجری این برنامه، در یک شوخی عمدی یا سهوی به مجری برنامه گفت: «باعث افتخار من است که با شما زیر یک پتو هستم.»
این شوخی واکنش تند پورعرب را به دنبال داشت. برای بررسی این ماجرا که اخلاق حرفهای در اجرا چیست؟ جایگاه مجری کجاست و چگونه باید مرز بین شوخی و توهین را تشخیص داد؟ به گفتوگو با هرمز شجاعیمهر، مجری پیشکسوت تلویزیون پرداخیتم که در ادامه میخوانید.
هرچیزی قاعده و اساسی دارد، قاعده اصلی اجرای برنامه زنده در تلویزیون چیست؟
باور دارم که یک مجری و گوینده موفق در رادیو، تلویزیون، برنامه زنده و برنامه ضبط شده، باید یک ویژگی خاص داشته باشد و آن شخصیت اجرا است. ضمن اینکه روی ادبیات و فرهنگ کشورش اشراف داشته باشد. مجری جدای از دانش و ظاهر درستی که دارد باید از یک قضاوتی برخوردار باشد، مجموع همه این موارد باید به قدری عالی و والا باشد که حرفش به دل مردم بنشیند و خودش را در جایگاهی ببیند که برای انجام کاری به مخاطبانش توصیههایی را انجام دهد.
اخلاق حرفهای مجری چه در مواجهه با مهمان برنامه و چه در مواجهه با همکارش که برنامه را اجرا میکنند، چگونه باید باشد؟
اخلاق، زیر مجموعه همان شخصیتی است که درباره آن صحبت کردم. آدمی که از یک شخصیت اجتماعی قوی و درست برخوردار باشد و خودش را در جایگاهی ببیند که برای میلیونها مخاطب صحبت کند، قطعا باید از یک اخلاق بسیار پسندیدهای برخوردار باشد. این اخلاق هم شامل چگونگی برقراری تعامل با همکار در اجرا و نحوه برقراری تعامل با مهمان برنامه است. مجری باید آدم محترم، قابل قبول و خوش اخلاقی باشد که همه او را بپذیرند.
نقدی که این روزها به مجریان تلویزیونی وارد میشود این است که بخش اعظمی از این مواردی را که شما به آن اشاره کردید در عرصه اجرا رعایت نمیکنند. ماجرایی که به تازگی آقای پورعرب را هم خشمگین کرد و تقریبا همه مخاطبان نیز حق را به ایشان دادند. مرز بین شوخی و توهین در اجرا کجاست؟
یکی از مواردی که ما در اجرا بسیار به آن باور داریم، این است که مجری باید فرد باسواد و تحصیلکردهای باشد، اینکه میگویم سواد، یعنی شعور اجتماعی داشته باشد. متاسفانه در حال حاضر مرزی وجود ندارد که مشخص کند، حد شوخی ، مزاح و تمسخر کجاست. این شعوری که از آن صحبت میکنیم تعریفی ندارد و کاملا به خود فرد مرتبط است. فرد اگر اخلاقیات و شعور را مدنظر قرار دهد، هر حرفی که دهانش میآید را به زبان نمیآورد و رعایت میکند که مقابل میلیونها خانواده این حرف را میگوید. افرادی که با خانواده یا حتی تنها نشستهاند و تلویزیون را نگاه میکنند، قطعا چهارچوبهایی را مدنظر دارند، آن وقت یک مجری بدون هیچ پایگاه اجتماعی شروع به گفتن یک سری از مسائل میکند که حتی برای مهمان برنامه که کنارش نشسته غیرقابل قبول است.
گاهی اوقات برنامهسازان و مجریها فکر میکنند با استفاده از این نوع شوخیها میتوانند مخاطبی برای برنامه خود پیدا کنند و حتی گمان میکنند که برای بیننده هم جذاب است. فکر میکنید از این طریق بتوان مخاطبی برای برنامه پیدا کرد؟
اصلا این ماجرا وجود ندارد و حتی به آن باور هم ندارم، به این خاطر که مخاطب بسیار هوشیار، زیرک و دانا است. تمام این نکات ریز را کنار یکدیگر قرار میدهد، معدل میگیرد و بر اساس نتیجهگیریاش تصمیم میگیرد که برنامه را نگاه کند یا نگاه نکند. با این شرایط طبیعی است که لودگی برای مخاطب جذابیت نداشته باشد.
مگر این ماجرا مربوط به ناظرین پخش نیست؟ پس چرا آنها نظارت نداردند و جایگاهشان در این بین کجاست؟
من این ماجرا را نمیدانم و فقط مجری هستم. فقط در پاسخ به این سوال که مسئول ناظری وجود دارد یا خیر باید بگویم ناظر وجود دارد و به شدت هم رعایت میکنند؛ من نمیدانم چطور ممکن است گاهی چنین اتفاقهایی رخ میدهد، البته چون برنامه به صورت زنده روی آنتن میرود، چنین پیشامدهایی طبیعی است.
ادبیاتی که این روزها در تلویزیون و رسانههای رسمی و دولتی مورد استفاده قرار میگیرد، از لحاظ اخلاقی و حرفهای ادبیات درستی است و مورد پذیرش است؟
سوال شما را اینگونه پاسخ میدهم، هرکسی که مقابل دوربین مینشیند، باید فکر کند که آن سوی دوربین، خانوادههایی نشستند که اعضای آن در ردههای سنی مختلف قرار دارند و در خانواده، با ادب و احترام با یکدیگر با مکالمه میکنند. مجری نباید بدون فکر کردن و در نظر گرفتن اخلاقیات هرچیزی را که به زبانش میآید استفاده کند. چون خانوادهها معتقدند بزرگتر حرمت دارد و هرکسی به هر نحوی نمیتواند با آنها صحبت کند. ممکن است یک مجری هیچ چیز از این تعریف نداند و این اطلاعات و دانش را نداشته باشد؛ نتیجهاش میشود همین چیزی که میبیند. چه کار باید کرد؟ باید به او یاد دهند، کلاسی برایش برگزار کنند تا شخصیت اجرا را یاد بگیرد. صرف اینکه فرد به یک زمینه تسلط دارد، نمیتواند مقابل دوربین بایستد و اظهار نظر کند. فرد اجرا کننده باید مجموعهای از اخلاق، ادب، شعور، سواد و رعایت جزییات باشد؛ اگر کسی یکی از این موارد را نداشته باشد، قطعا کارش به مشکل خواهد خورد.
در مقابل رفتار کسی که با او شوخی شده هم بررسی کنیم. اینکه آقای پور عرب به صورت خیلی واضح و صریح انتقادشان را روی آنتن زنده و مقابل میلیونها مخاطب مطرح کردند، کار درستی بود؟
من اگر جای آقای پورعرب بودم سکوت میکردم؛ چون معتقدم جواب ابلهان خاموشی است. آدم باید در مقابل حرف ناحق یا بیارزش سکوت کند.
بیشتر بخوانید:
یادداشت روزنامه اصولگرا علیه صداوسیما: در بهترین حالت، میتوانی امیدوار باشی فقط یک مهران رجبی، گیرت بیاید
صداوسیما در انحصار سلبریتیها؟/ تلویزیون یا نیمکت ذخیره فوتبالیستهای بازنشسته!
یلدای تلویزیون و چند نکته مهم
این سکوت باعث نمیشود که مجریان بازهم به این رویه خودشان ادامه دهند؟ چون این ماجرا سیر صعودی دارد و هر روز هم بیشتر میشود.
نکتهای که بسیار روی آن تاکید دارم این است که مردم بهترین قاضی و داور هستند. اصلا نیازی نیست که ما چیزی بگوییم چون ادامهدار بودن چنین رفتاری به مرور زمان باعث میشود که مخاطب خودش آن مجری را کنار بگذارد و دیگر کسی به آن برنامه و مجری توجه نکند. این اتفاق که در آن برنامه نیفتاد اما به طور کلی میگویم اگر بخواهیم جواب حرف بیادبانه را با بیادبی بدهیم، دیگر چه فرقی با آن فرد داریم؟
فکر میکنید که چرا اکثر مجریان ما سمت استفاده از شیوه شوخی برای جذب مخاطب رفتهاند؟
مجری یا باید آنقدر اطلاعاتش کافی باشد که بتواند درباره مسائل مختلف، خوب بفهمد و خوب صحبت کند، یا دانش و اطلاعات ندارد و برای جذب مخاطب به سمت لودگی و سخن بیهوده گفتن میرود تا خودش را مطرح کند. چون راه دوم راحتتر است بیشتر افراد به این سمت حرکت میکنند.
۵۵۲۴۵
آخرین دیدگاه