ایسنا نوشت: جشنواره سینما حقیقت که این روزها در پردیس سینمایی ملت در حال برگزاری است، امروز ۲۱ آذر ماه علاوه بر نمایش فیلمها، میزبان بزرگداشت نادر طالب زاده فیلمساز هم هست.
شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت»، نکوداشت نادر طالبزاده مجری، تهیهکننده و مستندساز امروز دوشنبه ۲۱ آذرماه در جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» برگزار میشود.
در این مراسم محمد حمیدیمقدم دبیر جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»، خانواده و جمعی از نزدیکان و دوستان این هنرمند فقید حضور دارند و نشان فیروزه جشنواره به خانواده این مستندساز اهدا خواهد شد. نکوداشت نادر طالبزاده از ساعت ۱۸ تا ۱۹ در سالن ۹ پردیس سینمایی ملت برگزار میشود.
امروز دوشنبه ۲۱ آذرماه و در دومین روز از برگزاری شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»۳۶ مستند نمایش داده میشوند.
براساس جدول اکران فیلمها در روز دوم جشنواره، سالن شماره یک ملت از ساعت ۱۴ تا ۱۶ میزبان اکران فیلمهای «بازمانده» به کارگردانی علیرضا کرمی و «واهک» به کارگردانی حدیث جان بزرگی در بخش «نیمهبلند» مسابقه ملی، ساعت ۱۶ تا ۱۸ فیلم «دیافراگم» به کارگردانی جواد وطنی در بخش «بلند» مسابقه ملی، ساعت ۱۸ تا ۲۰ اکران فیلم «پاییز پنجاه سالگی» به کارگردانی محسن اسلامزاده در بخش «بلند» مسابقه ملی و «جایزه شهید آوینی»، ساعت ۲۰ تا ۲۲ اکران فیلم «خونه مامان شکوه» به کارگردانی مهدی بخشیمقدم در بخش «بلند» مسابقه ملی و مسابقه بینالملل خواهد بود.
سالن شماره ۲ از ساعت ۱۴ تا ۲۲ در چهار سانس میزبان اکران فیلمهای مستند شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» خواهد بود. در سالن شماره ۲ از ساعت ۱۴ تا ۱۶، ۲ فیلم «اصیل» به کارگردانی سعید آلبوعبادی و «روایت فرهت» به کارگردانی امیراطهر سهیلی در بخش «کوتاه» مسابقه ملی روی پرده میروند. همچنین سالن شماره ۲ ساعت ۱۶ تا ۱۸ میزبان سه فیلم «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» به کارگردانی مهدی باقری، «کشیم عاشق» اثر امیر آقاعبدالهی، «ققنوس» ساخته مونا شمس در بخش «کوتاه» مسابقه ملی است.
ساعت ۱۸ تا ۲۰ نیز فیلم مستند «جاده استخوان» به کارگردانی بهروز نورانیپور از بخش «نیمه بلند» مسابقه ملی روی پرده سالن شماره ۲ پردیس سینمایی ملت میرود. همچنین فیلمهای مستند «پناه به دریا» به کارگرانی کامران رحیمی و «آغازگر یک پایان» اثر امید حسنزاده از ساعت ۲۰ تا ۲۲ در بخش «جایزه شهید آوینی» جشنواره «سینماحقیقت» روی پرده این سالن میروند.
سالن شماره ۹ امروز ۲۰ آذرماه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ میزبان اکران چهار فیلم «آخرین عکس» اثر مهمت آکیف گولر، محصول کشور ترکیه، «خیلی راحت نباش» اثر شیما التمیمی، محصول کشور یمن، «کنسرت بالکنی» اثر دیانا کادلوبوسکا و کریستف کادلوبوفسکی، محصول کشور لهستان، «محمد ساتو، مسلمان ژاپنی» اثر آتسوشی کادو واکی، محصول کشور ژاپن در بخش «کوتاه» مسابقه بینالملل خواهد بود.در نهایت فیلم «گوش شیطون کر» ساخته مهدی بوستانی از بخش خارج از مسابقه ساعت ۲۰ تا ۲۲ در سالن شماره ۹ پردیس سینمایی ملت به نمایش درمیآید.
فیلمهای «جای جبران ندارد» اثر لاسلو هالاس، محصول کشور مجارستان، «تنها باد» اثر زوفیا کوالوسکا، محصول کشور لهستان ساعت ۱۴ تا ۱۶ در بخش «نیمهبلند» مسابقه بینالملل،«جی ئی اس ۲» اثر ناستیا کورکیا، محصول مشترک کشورهای روسیه و ایتالیا ساعت ۱۶ تا ۱۸ در بخش «بلند» مسابقه بینالملل و فیلم «شعلهور» اثر الک مورگان و تیریکی اونس، محصول استرالیاکه در بخش «پرتره» شرکت دارد ساعت ۱۸ تا ۲۰ در سالن شماره ۱۰ پردیس سینمایی ملت به نمایش در میآیند. در نهایت «چهار سفر» اثر لویی خوثوثوت، محصول هلند از بخش «نمایش ویژه» ساعت ۲۰ تا ۲۲ روی پرده میرود.
همچنین سالن شماره ۶ پردیس سینمایی ملت در روز دوم از شانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» از ساعت ۱۴ تا ۱۶، فیلم «برزخیها» به کارگردانی عارف افشار در بخش «بلند» مسابقه ملی روی پرده میرود. همچنین ساعت ۱۶ تا ۱۸ این سالن میزبان فیلم «برای پس از مرگم» به کارگردانی عبدالرضا نعمتالهی در بخش «بلند» مسابقه ملی و «جایزه شهید آوینی» است. ساعت ۱۸ تا ۲۰ نیز ۲ فیلم مستند «دفک» به کارگردانی بهنام بیرموند و «اپوش» ساخته بهمن ابراهیمی از بخش «نیمه بلند» مسابقه ملی روی پرده سالن شماره ۶ پردیس سینمایی ملت میرود. همچنین فیلم مستند «پیله ابریشم» به کارگرانی محسن آقایی از ساعت ۲۰ تا ۲۲ در بخش «بلند» مسابقه ملی جشنواره «سینماحقیقت» روی پرده این سالن میرود.
سالن شماره سه ملت از ساعت ۱۶ تا ۱۸ میزبان اکران فیلم «خیشی که دشتها را شیار زد» به کارگردانی احسان غیبی حاجیور در بخش «نیمهبلند» مسابقه ملی، ساعت ۱۸ تا ۲۰ سه فیلم «آستان خورشید» به کارگردانی حمیدرضا محروقی، «سرخدار» اثر محسن سخا و «پسر کوهستان» ساخته احسان کمرخانی در بخش «کوتاه» مسابقه ملی خواهد بود.
و در پایان سالن شماره چهار میزبان چهار فیلم خارجی خواهد بود که از ساعت ۱۴ تا ۱۶ فیلم «تکههایی از بهشت» اثر عدنان برکه، محصول مشترک مراکش و فرانسه در بخش «نمایش ویژه»، از ساعت ۱۶ تا ۱۸ فیلم «چهار سفر»اثر لویی خوثوثوت، محصول هلنددر بخش «نمایش ویژه»، از ساعت ۱۸ تا ۲۰ مستند «۳۵ میلیمتری: میراثی از دست رفته» اثر آشیک مصطفی، محصول کشور بنگلادش در بخش «نیمهبلند» مسابقه بینالملل و «مستند پرتره» و از ساعت ۲۰ تا ۲۲ مستند «فرار» اثر نیری آدلین هی، محصول مشترک کشورهای کامبوج و فرانسه در بخش «بلند» مسابقه بینالملل روی پرده میروند.
همچنین امروز دوشنبه ۲۱ آذر ماه، از ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶ کارگاه مستندسازی تک نفره توسط محمد صادق اسماعیلی و از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸ ، کارگاه توسعه طرح و متن مستند توسط سوپریوسن (فیلمساز هندی) برگزار میشود.
نخستین روز از برگزاری رویداد «فیلم، خبر» یکشنبه ۲۰ آذرماه با نمایش و بررسی ۹ مستند در پردیس ملت برگزار شد.
صبح روز یکشنبه، ۲۰ آذر ماه، همزمان با اولین روز برگزاری شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» اولین نشست از مجموعه نشستهای «فیلمخبر» زیر نظر حمید عاشقعلی و اجرا و کارشناسی محمد صابری، در سالن ۱۲ پردیس سینمایی ملت برگزار شد.
شهر گمشده
در ابتدا مستند «شهر گمشده» به کارگردانی مهدی افشار نیک که در بخش نیمهبلند این رویداد سینمایی رقابت میکند، مورد بررسی قرار گرفت.
مهدی افشار نیک، درباره موضوع مستند خود بیان کرد: این مستند درباره آبادان امروزی است. حال و هوای شهر را به ترسیم میکشد و نشان میدهد که مردم آبادان تا چه میزان با سیر تاریخی این شهر پرشکوه آشنا هستند. این شهر در دوران دفاعمقدس یکی از مقاومترین خطهها بود و به لحاظ صنعتی نیز حرفهای زیادی برای گفتن داشت. درواقع، شهر آبادان دروازه ورود مدرنیته به ایران است.
او گفت: جالب است بدانید که اولین اعتصابات کارگری خاورمیانه، سال ۱۳۰۸ در آبادان و توسط مدیران نفتی شکل گرفت. در وقایع دیگری چون دوران ۸ ساله دفاعمقدس هم نمیتوان نقش آبادان را نادیده گرفت. اما این شهر امروز درگیر بسیاری از مسائل اولیه برای حیات خود است و با مسائلی چون مشکل فاضلاب، کمبود امکانات، و…. دست و پنجه نرم میکند. در واقع انگار که آبادان، شهری گمشده است.
این مستندساز درباره علاقهاش به ساخت مستند درباره شهرهای جنوبی کشور بیان کرد: من روزنامهنگار هستم و عمده فعالیتم در حوزه نفت و گاز بوده است. هنگام کار میدیدم که شهرهای نفتی ما با وجود تولید ثروت برای کشور، مردمانشان از آن ثروت بهرهای ندارند و معیشت آنها سخت است. زیرپای مردم در آن شهرها بشکههای نفت است اما مردمانشان در فلاکت و سختی هستند. درباره شهر آبادان، پارادوکس بیشتر هم میشود. این شهر گرفتار فقر و مسائل گوناگون است، اما با همه اینها شادی و حال خوب در میان مردم آبادان رواج دارد و ساکنانش خوشحال هستند.
او ادامه داد: من از ابتدا با روایتی دوگانه درباره روایت این شهر روبهرو بودم. گاهی فکر میکنم نشاط مردم آبادان برگرفته از اعتراض باشد و نشان میدهد که روزگار نمیتواند در هیچ حالتی آنها را از پای درآورد و تسلیم نمیشوند.
محمد صابری، کارشناس برنامه گفت: مردم آبادان در وضعیت فعلی هم به زندگی امیدوار هستند. نشاط از سر اعتراض، عبارت درستی است که برای توصیف مردم آن خطه استفاده شد. باید بگویم که کاراکتر موزهدار در مستند «شهرگمشده» توجه من را به خود جلب کرد که برای عشق و عرقی که به زادگاه خود دارد حتی همسرش را هم ترک میکند. این مستند روایت بیواسطهای از مردم شهر آبادان و تاریخ پرحکایت آن مطرح میکند.
«امینالضرب»
در ادامه نوبت به مستند «امینالضرب» به کارگردانی جمشید بیات ترک رسید. این اثر در بخش مستندهای بلند شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد و با دیگر آثار به رقابت میپردازد.
جمشید بیات ترک درباره موضوع این مستند پرتره تاریخی گفت: این مستند درباره زندگی حاج محمد حسن اصفهانی یا امینالضرب است که همعصر با ناصرالدینشاه میزیسته و اولین کسی است که ضرب سکه صنعتی را در ایران راهاندازی کرد. او یکی از بزرگترین بازرگانان صنعتی عصر خود است و اقدامات بسیاری انجام داده است.
او ادامه داد: این مستند سفارشی از جانب مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و اناق بازرگانی تهران بود. احساس کردم با این مستند میتوان بخشی از تاریخ دوران قاجار را که اتفاقا به روزگار امروز ما نیز بیشباهت نیست، بررسی کرد. اعتقاد دارم که گذشته نمیگذرد تا ما درس عبرت لازم را از آن بگیریم.
صابری گفت: نکته جالب درباره مستند «امینالضرب» این است که برخلاف دیگر آثار تاریخی سعی در قدیمی کردن تصاویر و عکسهای به کار رفته در اثر نمیکند. حتی عکسهای قدیمی روتوش شده و خیلی باکیفیت و تمیز در مستند به کار رفته است. چنین اقدامی هم باید برگرفته از این نگاه باشد که گذشته در زمان حال ما نیز جریان دارد. مهمترین نکته مستند هم، همین نکته است که تاریخ را به مثابه درس عبرت باید نگاه کرد.
بیات ترک بیان کرد: این مستند به مسائل اقتصادی نیز گریز میزند و بحثهایی چون انتظام مسائل مالی، مصادره اموال، تاسیس بانک شاهنشاهی، ریشه بعضی از بیماریهای اقتصادی، و…. پیش میکشد. «امینالضرب» نشان میدهد تاریخ اقتصاد ما چگونه درگیر اشتباهات شخصی شد. ناپلئون میگوید: «بزرگترین درس تاریخ این است که کسی از آن درس نمیگیرد.». این مستند برای درس گرفتن است.
او ادامه داد: بخشی از ساخت هر فیلم مبتنی بر بودجه تخصیص داده شده به آن است. در «امینالضرب» ما از هیچ گزاره تاریخی استفاده نکردیم مگر آن که به گفته منابع معتبر صحت وقوع داشته باشد. من تلاش کردم روایت کنم که اسناد و تصاویر در لحظه وقوع، چگونه رخ دادهاند. این مستند آرشیوی است ولی چیزی در حدود ۸۰ درصد آن تصاویر ضبط شده است چون از زمان فیلم زیادی موجود نیست.
این مستندساز در پایان بیان کرد: در آن عصر افرادی بودند که کشور ایران را به سمت صنعتی شدن پیش میبرند. این موضوع، نگرهای پر ارزش و اتفاقی مهم است و در این مستند چنین نگرشی تجلیل میشود.
«ردی از یک مرد»
سومین اثری که مورد بررسی قرار گرفت، مستند «ردی از یک مرد» ساخته ساسان فلاحفر بود که در بخش شهید آوینی و مستندهای بلند به رقابت میپردازد.
ساسان فلاحفر، درباره موضوع مستند خود گفت: این مستند به روستای زادگاه حاج قاسم سلیمانی سفر کرده و پای صحبت کسانی نشسته که کودکی این سپهبد را دیدهاند. من در حرم حضرت رقیه با حاجقاسم هنگام شام مواجه شدم و با او سر سفره نشستم. رفتار او برایم غیرمنتظره بود چون با محبت پدرانهای که داشت لقمه میگرفت و به تکتک ما میداد. اینگونه شد که من علاقهمند شدم به شناختن این سپهبد و سعی کردم سراغ اهالی روستای قنات ملک در ۲۰۰ کیلومتری کرمان بروم که بیتکلف جلوی دوربین بیایند و درباره مشاهداتشان درباره حاجقاسم سخن بگویند.
این مستندساز ادامه داد: این مستند نشان میدهد که این سردار با افرادی که احتیاجی به آنها ندارد چگونه برخورد میکند و چه توجهی به آنها دارد. رفتاری که نشانگر اصالت حاج قاسم داشت. اهالی روستا در مستند من موضوعیت دارد چون برای قاسم سلیمانی اهمیت داشتند. در آن روستا نمیتوان کسی را پیدا کرد که یادگاری شخصی از حاجقاسم نداشته باشد.
صابری گفت: وجه جالبی از یک روایت را در این مستند میبینیم و نکته جالب اثر در شخصیتپردازی شخصیتهای مستند است. اما به نظر من، خردهروایتهایی که در فیلم میبینیم منفک هستند و سیر تسلسلی ندارند که به لحاظ دراماتیک موخر یا مقدم از هم بیایند. برای همین این سوال پیش میآید که تا چه میزان امکان تغییر یا کمتر و بیشتر شدن خردهروایتها وجود داشت.
فلاحفر گفت: تعداد این خرده روایتها میتوانست کمتر یا بیشتر شود. ولی این نگاه من به عنوان فیلمساز بود و درباره سیر روایی خرده روایتها اندیشههایی در ذهن داشتم تا درنهایت تبدیل به این مستندی شد که بر پرده میبینید.
«کشیم عاشق»
در ادامه نوبت به بررسی مستند «کشیم عاشق» ساخته امیر آقا عبداللهی رسید که در بخش مستندهای کوتاه این دوره از جشنواره حضور دارد.
امیر آقا عبداللهی درباره این مستند که در ژانر «حیاتوحش» ساخته شده گفت: هدف من از ساخت «کشیم مستند» این بود که بتوانم در ژانر حیاتوحش شخصیتی خلق کنم و داستانی را روایت کنم. رشته من محیطزیست بود و همواره موضوع حفاظت از این سرمایه برایم دغدغه بود. با «کشیم عاشق» سعی کردم قلب مخاطب را با موضوع همراه کنم.
صابری گفت: این مستند یکی از آثار مورد علاقه من در جشنواره است. باید بگویک که کشیم، نام یک پرنده است که مستند هم از زبان آن روایت میشود و عنصر «خیال» در دل مستند به خوبی پدیدار شده است. درواقع، این مستند، درامی با پشتوانه علمی قوی است.
آقاعبداللهی گفت: دوست داشتم کشیم را جوری به تصویر بکشم که مخاطب بتواند آن را احساس کند و برای همین سراغ عشقبازی این پرنده رفتم. در مستند من، کشیم خواب میبیند و رویاها و کابوسها و تعبیر آنها را در مستند میبینیم. من فکر میکنم یکی از نقطهضعفهای آثار ژانر حیاتوحش در این است که هنگام ترسیم موضوعات علمی وجه درام ماجرا از بین میرود. یا برعکس خیلی از اوقات درام هست اما علم و دانش مستتر در مستند به اندازه کافی نیست.
این مستندساز ادامه داد: هدف من از ساخت این مستند حفظ محیط زیست بوده است. کشیم را وسیلهای قرار دارم تا مخاطب نسبت به محیطزیست احساس مسئولیت کند. فکر میکنم تمامی اقشار جامعه میتواند مخاطب اثر باشند. چون مسئله محیطزیست، موضوعی است که همه باید دغدغهاش را داشته باشند.
او درپایان گفت: مستندهای «حیاتوحش» نیازمند حمایت هستند. من برای ساخت این مستند ۵ سال کار کردم تا توانستم تصاویر مورد نیاز را به دست بیاورم. یعنی ساخت چنین آثاری بیشتر وجهه احساسی داشته و خیلی توجیه مالی ندارد. اما از آنجا که پرداختن به چنین موضوعاتی اهمیت دارد، لازم است که از ساخت این قبیل از مستندها حمایت شود.
«علیمسیو»
مستند «علیمسیو» به کارگردانی مسعود میر که در بخش مستندهای نیمهبلند شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد، اثر دیگری بود که مورد بررسی قرار گرفت.
مسعود میر درباره مستند خود گفت: این مستند دغدغهای شخصی برای من بود که از سفرم به شهر تبریز آغاز شد. همواره دوره مشروطه، دوران جذابی برای مطالعات من بود و در جریان تورق و تفحص درباره این موضوعات به کاراکتر «علیمسیو» بر خوردم که باوجود نقش کلیدی او در مشروطهخواهی شهر تبریز شناختی دربارهاش نداشتم.
او ادامه داد: علی مسیو، درواقع رهبری در سایه بوده است. برای مثال، ستارخان با ارتش سری مواجه میشود و چشمبسته او را میآورند و میبرند. از این رو چشمبسته بودن ارتش سری موضوعی بود که حتی در مستند هم تصمیم گرفتم این فضای رازآلوده را حفظ کنم. فکر میکنم برای کسانی که دغدغههای ملی دارند تماشای این مستند خارج از لطف نباشد.
صابری گفت: علی مسیو، کاراکتری مرموز و جذاب است و سوژهای خوب برای مستندسازی به حساب میآید. چنین سوژهای را هم میتوان به شیوه دراماتیک و احساسی ساخت و هم در قالب مستندی کلاسیک به آن پرداخت که در قالب تصاویر و نریشن موضوعی را بیان میکند. باید بگویم موضوعی که به آن پرداخته شده، ظرفیت دراماتیک بسیاری داشته و میتوان بسیار بیشتر بدان پرداخت. به نظر من این مستند دست بر ناگفتهای میگذارد که حتی میتواند حرف اول یک رمان باشد.
میر گفت: من با چنین دوراهیای مواجه شدم. از یک طرف قیام تبریز را داشتم و از طرفی داستان زندگی بازرگان تراز اول علی موسیو؛ انگار تاریخ به این شخصیت و حتی ماجرای مرگ او جفا کرده است. به نظر من خانهای که به خانه علیمسیو نسبت داده میشد، با حقیقت جور در نمیآمد. چون به لحاظ منطقی یک بازرگان مهم نباید در یک خانه ۲۰۰ متری زندگی کند و همه این ماجراها ما را به سمت کشف حقیقت درباره زندگی علی موسیو سوق داد.
این مستندساز گفت: بهنظر من سینما، غوغایی از رنگ و نور و تصویر است و نمیتوان مستندهایی که صرفا فیلمی آرشیوی را بازپخش کرده یا انبوهی از سر آدمها را در آن میبینیم، مستند دانست. برای همین به لحاظ فرم خواستم از چنین فضایی فاصله بگیرم و حتی در تصاویر سراغ تبریز امروز و مواجه انسانهای امروز که اتفاقا با ویروس کرونا هم درگیر هستند با علی مسیو بروم.
«مهلقا»
بعد از گریز به تاریخ مشروطه نوبت به سفر در دل مستند «مهلقا» ساخته مریم جمالی رسید. این مستند در بخش کوتاه شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» اکران شده و به رقابت با دیگر آثار میپردازد.
جمالی درباره موضوع این مستند تاریخی گفت: نظر من ابتدا به کاخ شهرستانک جلب شده بود. از روستا دیدن کردم و آنجا با کاخ ویران شده شهرستانک روبهرو شدم و احساس میکردم این کاخ هنوز زنده است و قصههایی را روایت میکند. اما خود کاراکتر «مهلقا» در دل تحقیقات من درباره این موضوع شکل گرفت.
او ادامه داد: من به موضوعات تاریخی علاقه دارم و دوست داشتم در این حوزه مستندسازی کنم. مستندهایی بوده که در حاشیه موضوع اصلی به کاخ شهرستانک هم پرداخته باشد اما هیچ مستندی نبوده که صرفا به این کاخ موضوعیت داده و داستانهای آن را روایت کرده باشد.
صابری گفت: در مستندهای تاریخی معمولا وقتی راپی مقابل دوربین مینشیند حس میکنیم در حال تماشای مستنداتی تاریخی هستیم. اما در مستند «مهلقا» روایت راویها آغشته به عنصر خیال است. جمله پایانی مستند که میگوید: «تاریخ انیس و شاه را به یاد دارد اما مهلقا را نه.» بیانگر کل ساختمان این مستند است.
جمالی بیان کرد: جد راویهای مستند من، خدمتکاران کاخ بودند. خاطراتی که بیان میکنند از طرف پدران ایشان به آنها منتقل شده اما یکی حرف جدش را میپذیرد و دیگری میگوید چنین خاطراتی نمیتواند واقعیت داشته باشد. باید بگویم زمانی که من برای تحقیق به روستا میرفتم با خانمهای بسیاری صحبت میکردم و متوجه شدم که شخصیتهای شبیه به مهلقا در روستا زیاد بودند. یعنی کسانی که به کاخ میرفتند و خدمتکار میشدند. برای همین تصمیم گرفتم که مستند را از زبان یک کنیز روایت کنم.
این مستندساز ادامه داد: کاراکتر شاه و انیس برای من فرع ماجرا بودند و موضوعیت مستند برای من خود کاخ و ماجرای مهلقا بوده است. اما سراغ شخصیت انیس رفتم که او هم همانند جیران سوگولی شاه بوده اما به دلیل کمبود منابع کمتر از جیران به آن پرداخته شده است.
«ضیاالدین»
در ادامه نوبت به بررسی مستند «ضیاالدین» ساخته محمدرضا دهستانی رسید. این فیلم در بخش شهید آوینی جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد.
محمدرضا دهستانی درباره موضوع مستند «ضیاالدین» گفت: من پیشتر یک کلیپ را از رهبر دیده بودم درباره دیدار آقا با قاریان قرآن مصری و شخصیت و ایده ساخت این مستند که درباره موضوع ارتباط قرآن و رهبری است، برایم از همان کلیپ آمد.
صابری گفت: پرداختن به وجه خاصی از کاراکتر شخصیتهای سیاسی میتواند همواره برای طیف خاصی از مخاطبان جذاب باشد. درباره مستند «ضیاالدین» به نظر میرسد این وجه تسلط رهبری به علوم قرآنی را نشانه گرفته است. این اثر وجهی آرشیوی دارد و بخشی از آن هم آرشیو مکمل است.
دهستانی گفت: من بیست کتاب قطور را برای پیدا کردن یک خط داستانی درباره ارتباط رهبری و قرآن مطالعه کردم. خیلی تلاش کردم تا راوی در این مستند اول شخص باشد و به دنبال مونولوگهایی از رهبری گشتم تا دیگر نیازی به نریتور نداشته باشیم. فیلمهایی از تاریخ شفاهی این شخصیت به دست ما رسید از دوران شکلگیری انقلاب و دوران دفاع مقدس و به موضوع قرآن و مبارزات و سبک زندگی رهبری رسیدیم.
این مستندساز گفت: من از بخش مصاحبه کاراکترهای مختلف با دوربین فرار میکردم. اما این مصاحبهها به قدری مهم بودند که اگر در روایت از آنها استفاده نمیشد، روایت الکن میشد. عقبه کاری من نسبت به قرآن و اشراف قبلیام نسبت به موضوع، هنگام ساخت کار بسیار به من کمک کرد.
دهستانی در پایان گفت: امیدوارم مخاطبان با نگاه کلیشهای به تماشای این اثر ننشیند.
«فرش عرش»
سپس نوبت به مستند «فرش عرش» ساخته روحالله توکلی رسید. این اثر در بخش مستندهای کوتاه شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» رقابت میکند.
توکلی درباره مستند «فرش عرش» گفت: این مستند پرترهای تاریخی درباره تاجری اصفهانی در زمینه فرش است. این تاجر در بازار اصفهان کار تجارت فرش را انجام میدهد. او در یکی از سفرهای زیارتی خود میبیند که فرش حرم امام علی (ع) فرشی ماشینی و نامرغوب است و برای همین، تلاش میکند فرشی ببافد برای حرم امیرالمونین.
این مستندساز گفت: سوژه مستند، یعنی آقای حکیمی برای فرستادن فرش خود به عتبات عالیات از سازمان بازسازی پیگیر شده بودند و از آنجایی که من با آن سازمان همکاری میکردم. آشنایی من با سوژه مستند به این ترتیب رقم خورد. راضی کردن سوژه برای مستندسازی به سبب شخصیت او نیز کاری سخت بود.
صابری بیان کرد: یکی از شیرینیهای این مستند لهجه اصفهانی به کار رفته در آن است. در بخشهایی از کار هم بازسازی صورت گرفته و صحنههایی را شاهد هستیم که حتی سوژه مستند آنها را جلوی دوربین بازی و بازسازی میکند.
توکلی گفت: صحنههای بازسازی به روزهای پایانی فیلمبرداری مستند بازمیگردد. ما از بسیاری از مراحل کار، هیچ تصویر آرشیوی نداشتیم و برای همین مجبور به بازسازی بخشی از ماجرا بودیم.
«قانماز»
در پایان نوبت به بررسی مستند «قانماز» ساخته علی قاسمی و جعفر موسوی رسید. این مستند در بخش مستندهای بلند شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» با دیگر آثار به رقابت میپردازد.
صابری گفت: مستند «قانماز» یکی از آثار حاضر در جشنواره بود که ذهنم را به خود درگیر کرد. در این مستند کاراکتر اصلی فوت میکند. این اثر از آن مستندهایی بود که فکر نمیکنم مزه تماشای آن تا مدتها از یادم برود.
علی قاسمی درباره موضوع مستند «قانماز» گفت: ایده این مستند به زمانی بر میگردد که من هنرجوی انجمن سینمای جوان بودم. پیرمرد این مستند پدربزرگ خود من بود. ایده من این بود که یک شبانه روز زندگی پدربزرگ و مادربزرگ خود را به تصویر بکشم. میل به تعلقات، بازگشت به گذشته، خاص بودن این افراد، عشق متفاوتشان همه دستمایهای برای ساخت «قانماز» شد.
او ادامه داد: او پیرمردی سرسخت بود و تنها چیزی که باعث مرگ او شد، درنهایت خبر مرگ همسرش بود. من برای مواجهه خودم با مرگ در دورهای از کارم به بهشزهرا رفتم و کار ثبت فوت را انجام میدادم و در آن زمان با موضوعات عجیبی روبهرو شدم که درنهایت من را به سمتی سوق داد تا با مقوله مرگ به صلح برسم. موضوع مرگ در مستند من پیشبینی نشده اتفاق افتاد، ولی درنهایت لایهای به متن مستند اضافه کرد.
قاسمی درباره چگونگی نام این مستند گفت: ریشه کلمه «قان ماز» از مصدر قانماماک یعنی نفهمیدن میآید. کاراکتر اصلی این مستند هیچگاه زیر بار حرف زور نمیرود. این نام در ابتدا، اسمی موقت برای فیلم بود و میخواستم نام مستند را «دادا» بگذارم اما درنهایت تصمیم گرفتم همین اسم معرف مستند باشد.
شانزدهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت، با دبیری محمد حمیدی مقدم از ۲۰ تا ۲۵ آذرماه در پردیس ملت برگزار میشود.
۵۵۵۵
آخرین دیدگاه