کوروش احمدی در یادداشتی با عنوان «ایران، چین و عربستان» برای روزنامه اعتماد نوشت: سفر شی جینپینگ، رییسجمهور چین به عربستان سعودی ازجمله به خاطر نحوه استقبال از او، برگزاری دو نشست سران منطقه با حضور او و صدور بیانیههای مشترک فراتر از یک سفر معمولی یک رییس کشور به کشور دیگر بوده است. اهمیت دیگر این سفر از جهت زمان حساس انجام آن برای روابط عربستان و امریکا و نیز از نظر احیای موقعیت بینالمللی محمد بن سلمان بعد از قتل فجیع جمال قاشقچی، روزنامهنگار سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول در 2018 است.
این سفر نه تنها فرصتی بینظیر برای توسعه روابط بین چین و عربستان فراهم کرد، بلکه از جهت نمایش موقعیت سیاسی بن سلمان در داخل و در منطقه نیز مهم بود. در چنین شرایطی محوریت بن سلمان در گردهم آوردن سران کشورهای عربی در دو نشست سران کشورهای عربی خلیجفارس و سران کشورهای عربی با رهبر چین حائز اهمیت بود و میتواند گویای موقعیت عربستان در جهان عرب باشد. این برنامهها همچنین میتواند با هدف نمایش نقش بن سلمان در داخل عربستان و کیفیت رابطه او با سران کشورهای منطقه اجرا شده باشد. به لحاظ اقتصادی، عربستان و سایر کشورهای عربی خلیجفارس نقش بیبدیلی در تامین نفت و گاز چین دارند.
در جریان سفر شی به عربستان که سومین سفر او به خارج بعد از شروع کرونا در 2019 است، تفاهمات و توافقاتی از جمله یک «موافقتنامه جامع مشارکت استراتژیک» دیگر در مورد همکاری در حوزههایی مانند انرژی هیدروژنی، بینش 2030 عربستان، ابتکار کمربند و جاده، ارتباطات و سرمایهگذاری مستقیم بین طرفین به امضا رسید. در 2021 مبادلات دوجانبه بین چین و کشورهای شورای همکاری حدود 230 میلیارد دلار بوده و چین حدود 200 میلیون تن نفت از این کشورها خریده است. چین هماکنون 17درصد از نفت خود را از عربستان تامین میکند و حجم مبادلات دو طرف به بیش از 80 میلیارد دلار در 2021 افزایش یافته و در سه ماهه سوم 2022 به 27 میلیارد دلار رسیده است.
مطابق آمار، چین از 2005 تا 2015 نزدیک به 150میلیارد دلار در پروژههای مختلف در 7 کشور خلیجفارس سرمایهگذاری کرده است. قدرت اقتصادی شورای همکاری که ثروتی در حدود 2 تریلیون دلار را کنترل میکند برای سیستم مالی بینالمللی چین حائز اهمیت است. همزمان توجه اعضای شورای همکاری به اینکه جهان در حال کم کردن وابستگی خود به سوختهای فسیلی مانند نفت و گاز است و اقدام آنها در جهت متنوع کردن اقتصاد خود با تکیه حداکثری بر درآمد نفت، فرصتهای جدیدی برای چین فراهم کرده است. سیاست متنوعسازی عربستان، علاوه بر گسترش رابطه با چین، موجب تقویت رابطه با روسیه در مورد نفت و با انگلیس و فرانسه در حوزههای دفاعی و تسلیحات و ادامه تلاش برای حفظ رابطه هر چند پردست انداز با امریکا شده است.
سفر شی و استقبال فوقالعاده سعودیها از او در شرایطی انجام شد که روابط بین عربستان و امریکا با سردی بیسابقهای مواجه است. سعودیها طی چند سال اخیر پیوسته واشنگتن را متهم کردهاند که عربستان را تنها از لنز حقوق بشر، قتل قاشقچی و جنگ یمن میبیند. طی 9 ماه گذشته اختلاف در مورد جنگ اوکراین، ادامه همکاری عربستان با روسیه بهرغم حمله روسیه به اوکراین و سیاستهای نفتی هم بر مشکلات روابط امریکا و عربستان اضافه شده است. در این مدت، کشورهای عرب خلیجفارس به فشارهای امریکا در مورد روسیه توجه نکردند و بر حفظ منافع اقتصادی و امنیتی خود متمرکز ماندند.
بایدن که قبلا در رابطه با قتل قاشقچی گفته بود باید عربستان را به یک کشور «مطرود» تبدیل کرد، در اکتبر گذشته و بعد از اقدام عربستان به کاهش تولید نفت در هماهنگی با روسیه و بهرغم درخواست امریکا گفت امریکا باید در روابطش با سعودی تجدیدنظر کند. با این حال به لحاظ سیاسی و راهبردی، امریکا همچنان طرف مطلوب برای اعراب خلیجفارس است و وابستگی امنیتی آنها به امریکا حداقل تا چندین سال آینده قطعی است. حضور بیش از 12 پایگاه نظامی و تاسیسات مختلف امریکایی در خلیجفارس و بین 45 تا 65 هزار نظامی امریکایی در تقریبا همه کشورهای این منطقه گویای این امر است. این کشورها از طریق رابطه با چین و روسیه تنها میکوشند تا هم منافع اقتصادی خود راحفظ کنند و هم توازن لازم را ایجاد و امریکا را در محدوده مطلوب خود نگه دارند.
نکته مهم دیگر در جریان سفر شی، تاکید بر عدم مداخله در امور داخلی کشورها بود که قطعا با در نظر داشتن رابطه آن کشورها با امریکا و غرب و نیز سیاستهای آنها در رابطه با ایران بوده است. تاکیداتی که در این مورد در بیانیههای مشترک صادره صورت گرفت، گویای توافق طرفین به عدم انتقاد از نقض حقوق بشر در کشورهای یکدیگر و رد چنین اقدامی توسط دیگران است.
این در حالی است که امریکا و دیگر کشورهای غربی به شدت منتقد نقض حقوق بشر در عربستان (به ویژه در ارتباط با قتل عدنان قاشقچی) و چین (به ویژه در ارتباط با مسلمانان اویغور) هستند. عربستان در 2019 یکی از 37 کشوری بود که نامهای را در دفاع از نحوه رفتار دولت چین با مسلمانان اویغور امضا کرد. این درحالی بود که دولتهای غربی و ترکیه و نیز سازمان ملل صحبت از زندانی کردن حدود 2 میلیون مسلمان اویغور در «کمپهای بازآموزی» میکنند.
اگرچه چین برای رابطهاش با ایران عمدتا از نظر رقابتهای بین کشورهای بزرگ اهمیت قائل است، اما مبادلات تجاری رسمی ایران و چین از حدود 14 میلیارد دلار تجاوز نمیکند که در مقایسه با رابطه اقتصادی چین با کشورهای عربی خلیجفارس ناچیز است. همانطور که از ابتدا روشن بود، تاکنون تقریبا هیچ اقدام عملی نیز بر موافقتنامه 25 ساله بین ایران و چین مترتب نشده است و حداقل مادام که تحریمها برقرار است، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
در نتیجه در حالی که مجموعه جمعیت و امکانات و منابع ایران بیشتر از مجموع داشتههای کشورهای عربی خلیجفارس است، چین به نحوی فزاینده تلاشها و منابعش را برای توسعه رابطه با آن کشورها و به ضرر ایران متمرکز کرده است. در بیانیه مشترک عربستان و چین تعابیری در مورد ایران بهکار رفته که به تلویح حکایت از همراهی چین با سیاست عربستان در قبال ایران دارد. در این بیانیه از توافق در مورد «ضرورت تقویت همکاری مشترک دو طرف جهت اطمینان از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران» سخن رفته و از ایران خواسته شده تا با آژانس همکاری کند.
طرفین همچنین در ادامه جمله «بر اصول حسن همجواری و عدم مداخله در امور داخلی کشورها» تاکید کردهاند. در این بیانیه همچنین در مورد یمن مطالبی از قبیل «حمایت از ابتکار عربستان برای خاتمه جنگ یمن»، «حمایت از شورای رهبری ریاستی یمن و قادر کردن آن به ادامه تلاش…»، «تمجید از کمکهای انساندوستانه عربستان» و… سخن رفته است.
این درحالی است که بیانیه مشترک شورای همکاری و چین حاوی اشارات ضد ایرانی آشکارتری از جمله در مورد جزایر سهگانه است که مطلقا مردود است و انتظار میرود که وزارت خارجه نسبت به آن واکنشی در خور نشان دهد.
آیا این خبر مفید بود؟ 0 0
نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف
آخرین دیدگاه