زن سرپرست خانوار در یک روستای دورافتاده در ایران با اینستاگرام میتوانست بساط کسبوکار خانگی خود را کمی بزرگتر کند، فیلترینگ از راه رسید و این بساط را برچید.
به گزارش زومیت، در برآورد خسارتها و زیر ذرهبین گرفتن آسیبهای واردشده به کسبوکارها توجه صرف به استارتاپها یا در نظر گرفتن برخی مشاغل خاص ممکن است حواسمان را از اقشار و افرادی که معمولاً بیصداتر و در حاشیهتر هستند پرت کند. ممکن است توجه همه به جوانان، شهرنشینان، متخصصان حوزههای مختلف، استارتاپها و شرکتها معطوف شود و زن یا مردی را که در یکی از روستاهای کشور با دست خود صنایع دستی میسازد یا محصولی تولید میکند، از چشممان دور بماند؛ مثلاً یکی از همین زنانی که حمیده حبیبی، بنیانگذار استارتاپ «رانگو» بهعنوان یک پلتفرم تأمین مالی جمعی، به آنها اشاره میکند و از صفر شدن درآمدشان میگوید.
او خانمهای سرپرست خانواری را میشناسد که تا اواخر شهریور امسال و پیش از فیلتر شدن اینستاگرام، صاحب کسبوکارهای خانگی بودند و با تولیدات شخصی و سودهای اندک چرخ زندگیشان را میچرخاندند.
این خانمها که الان کار و درآمدشان آسیب دیده، اکثراً ساکن روستا هستند؛ عمدتاً هم ساکن روستاهایی که از شهر فاصله دارند و در مناطقی از جمله جنوب کرمان، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، قزوین و… هستند. محصولاتشان صنایع دستی یا کارهایی است که به آنها آموزش داده شده، مثل حولهبافی و سفالگری و… .
حبیبی میگوید این خانمها به کمک تسهیلگران و ازطریق نمایشگاههای محلی و فصلی محصولاتشان را عرضه میکردند و میفروختند. «الان با فیلتر شدن اینستاگرام، نهتنها فروش اینترنتی، که فرصت برگزاری همان نمایشگاههای فصلی و محلی را هم از دست دادهاند.»
هرچند کسبوکارهای آنلاین و آفلاین بسیاری در ماههای اخیر به دلیل وضعیت اینترنت و شرایط اجتماعی حاکم بر کشور متحمل ضرر و زیان مالی شدهاند، اما به گفته حبیبی این زنان که از اقشار ضعیف جامعه هستند، آسیب بیشتری هم دیدهاند. او در این باره میگوید: کسبوکار این زنان روستایی، به دلیل محروم بودن و ضعیف بودنشان، ضرر و زیان بیشتری دیده است. این افراد سودهای اندکی در حد ۲۰ هزار تومان و ۵۰ هزار تومان از محصولاتشان به دست میآورند و توانایی چندانی هم برای اداره کسبوکارشان ندارند.
اگر کسبوکار اینستاگرامی شهرنشینها آسیب ببیند، آنها ممکن است بتوانند سایت راه بیاندازند و به فعالیتشان ادامه دهند یا در فضای شهر دستفروشی کنند؛ مغازهداران و صاحبان مشاغل آفلاین، ممکن است بتوانند ضرر یک ماه را ماه بعد جبران کنند اما زنان روستایی که عموماً سواد چندانی ندارند و امکان استفاده از ظرفیتهای مختلف موجود در فضای مجازی را ندارند، تقریباً هیچ امیدی برای احیای کسبوکارشان ندارند.
حبیبی که با بسیاری از این زنان در ارتباط است، درباره آنها این طور توضیح میدهد: «اگر با آنها صحبت کنید، میبینید که حتی توانایی متقاعد کردن شما برای خرید محصولشان را ندارند. برخی از این افراد حتی مستقیماً با اینستاگرام و مشتریها در ارتباط نیستند، تسهیلگران برای اینها صفحه درست کردهاند، با مشتری ارتباط دارند، جنس را از این زنان میگیرند و ازطریق این صفحهها میفروشند.»
او همچنین به مقایسه وضعیت این کسبوکارهای خانگی با کسبوکارهای بزرگتر میپردازد و معتقد است کسبوکارهای بزرگ هم هرچند فروششان کم شده اما به هر حال ازطریق سایت یا امکانات دیگری که دراختیار داشتند، محصولات و خدماتشان را میفروختند اما در مورد زنان روستایی وضعیت متفاوت است: دستهای از زنان سرپرست خانوار و دارای کسبوکار خانگی تنها ابزار عرضه و فروش تولیداتشان اینستاگرام بوده که در طول زمان کار کردن با آن را یاد گرفته بودند. کسبوکار و درآمد این افراد تا امروز آسیب فراوانی دیده است. نمیتوانیم از آنها انتظار داشته باشیم در زمان کوتاهی کار کردن با یک ابزار یا شبکه اجتماعی دیگر را یاد بگیرند و کارشان را در یک فضای جدید ادامه دهند.
بنابراین به نظر میرسد درآمد این زنان، که در این دو ماه با فیلتر شدن اینستاگرام به صفر رسیده، دیگر هرگز جبران نمیشود و بهسختی ممکن است کسبوکار یا حتی صفحه اینستاگرامی آنها رونق گذشته را پیدا کند.
حبیبی میگوید مجموع ضربههایی را که از فیلتر شدن اینستاگرام به کسبوکارها وارد شده، معادل تعطیل شدن یکی از بازارهای فیزیکی سطح شهر میداند و میگوید: با فیلتر شدن اینستاگرام یک بازار بزرگ خردهفروشی را بهطور کامل از دست دادیم. وضعیت این مدت کسبوکارهای اینستاگرامی مثل این است که یک راسته از مغازههای خیابان ولیعصر را برای ۶۰ روز تعطیل کنند.
آیا این خبر مفید بود؟ 0 0
نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف
آخرین دیدگاه