کینه عجیب نسبت به کل روحانیت در میان برخی از جوانان امروز، همه مولود وضع نابسامان اقتصادی و ناامیدی نسبت به آینده نیست، بلکه معلول عوامل متعددی است … در تصویرگری رسانه ملی از روحانیت، روحانی «منتقد نظام» (و نه معاند) اساسا وجود خارجی ندارد. روحانی کسی است که نسبت به عملکرد نظام صرفا «ثناگو»ست.
محمد مطهری، فرزند شهید مطهری در کانال تلگرامی خود نوشت: پدیده برداشتن عمامه از سر روحانیون در خیابان – که برای تحقیر، عنوان «عمامهپرانی» به آن داده شده – گاهی افرادی را هم که از روحانی و آخوند هیچ دل خوشی ندارند آزار میدهد. دشمن دشمن است و از هیچ تلاشی برای ترویج این اهانت دریغ نمیکند؛ باید دید دوستان چه کردهاند که برخی جوانان ولو اندک به چنین اقدامی دست میزنند. برای مقابله با این پدیده، یک ذهن امنیتی بیش از یک راه نمی بیند: دستگیری و ترساندن این افراد، اظهار پشیمانی در مقابل دوربین رسانه ملی و احیانا محکومیت سنگین. اما به نظر میرسد راه حل دیگری وجود دارد و آن این است که اجازه داده شود تصویری واقعی درباره روحانیت و آنچه در عالم روحانیون می گذرد به مردم ارائه شود. در اینجا «جهاد تبیین» لازم است ولی «جهاد تبیین» آن وقت در مخاطب اصلیاش – یا همان غیرانقلابیون – اثر میگذارد که همراه با «جهاد تقصیر» باشد که دومی مرد میدانش اندک است. کینه عجیب نسبت به کل روحانیت در میان برخی از جوانان امروز، همه مولود وضع نابسامان اقتصادی و ناامیدی نسبت به آینده نیست، بلکه معلول عوامل متعددی است که مجالی برای ذکر همه آنها نیست. یکی از این عوامل، همکاری درازمدت و البته ناخواسته میان رسانههای بیگانه از یک سو و رسانه ملی از سوی دیگر است که علیرغم تضاد داشتن با یکدیگر مانند دو لبه قیچی، در ضربه زدن به حیثیت روحانیت به هم کمک میکنند؛ اولی از روی غرض و گاهی رذالت و دومی از روی غفلت و سادهلوحی و یا نگاههای امنیتی. اگر میگذاشتند رسانه ملی در این چند دهه وظیفه خود را درست انجام دهد، توفیق لبه دیگر قیچی در همه زمینهها و از جمله تهییج علیه روحانیت بسیار کمتر بود. روش تبلیغ رسانه ملی درباره روحانیت در طول چند دهه گذشته، درست مانند مصاحبههایی است که در شب راهپیمایی ۲۲ بهمن پخش میکند. خلاصه پیام این مصاحبهها این است که ایرانیان دو دستهاند: یا در راهپیمایی فردا شرکت میکنند و یا برای اقامت و مسافرت به خارج از کشور رفتهاند. به بیان ساده، بیننده عزیز! اگر اهل شرکت در راهپیمایی نیستی، پس وجود خارجی نداری! در تصویرگری رسانه ملی از روحانیت، روحانی «منتقد نظام» (و نه معاند) اساسا وجود خارجی ندارد. روحانی کسی است که نسبت به عملکرد نظام صرفا «ثناگو»ست، در برابر هر ظلمی که به نحوی به نظام برگردد «ساکت» است و مواضعش «کپی – پیست» مواضع رسمی نظام است. این است که برای جوان امروزی لباس روحانیت معنایی جز «یونیفورم حکومتی» پیدا نکرده است. شاید به همین دلیل است که در برنامه متفاوت و موفق «شیوه» که تا به حال حدود ۵۰ مهمان دعوت شدهاند و در آن بعضاً انتقادهای جدی و بیسابقهای مطرح میشود، حتی یک روحانی منتقد مجال حضور نیافته است. چون روحانیت مساوی نظام تعریف شده، نه از روحانیون منتقد – که علاقه و دغدغه آنان به حفظ نظام اگر از انقلابیون بیشتر نباشد کمتر نیست – در رسانه ملی خبری هست و نه از در معرض نقد گرفتن روحانیت ولو همراه با پاسخ. اینها به کنار، حتی پخش تخلف یک روحانی در هنگام رانندگی – که برای هر کس ممکن است اتفاق بیفتد – تا کنون سابقه نداشته و جسارت به مقام شامخ روحانیت تلقی میشود. حدود ۲۵ سال پیش در دیدار جداگانه با دو تن از بزرگان کشور گفتم که در کشوری که رؤسای سه قوه همه روحانی هستند لازم است در تلویزیون برنامه انتقادی نسبت به روحانیت وجود داشته باشد؛ جوانان انتقاد کنند و پاسخ بشنوند. صلاح دانسته نشد. گفتم انتقادات را خود روحانیون مطرح کنند. پاسخ همان بود. روشن است که اجازه طرح انتقاد از یک امر لزوما به معنای وارد دانستن آن نقد نیست؛ اساسا طرح انتقاد – جدا از وارد بودن یا نبودن آن – مزایای فراوان از جمله آرامش فردی و اجتماعی و نفوذ در مخاطب در پی دارد. اندکی بیندیشیم که چرا در قرآن، خداوند پاک و منزه، ایراد و نقدهای بسیاری از قول کفار و مشرکان و یهود و نصاری علیه خود و اوصاف و افعالش مطرح کرده و پاسخ داده است، در حالی که می توانست قرآن را به شیوه دعای جوشن کبیر نازل کند. در عصر شبکه های اجتماعی بهترین ضد تبلیغ، تمجید صرف از یک امر است. کاش متوجه بودیم که راه سومی نیست: یا باید راه طرح انتقاد در رسانه را باز کرد و یا باید به شنیدن ناسزا در خیابان رضایت داد. چقدر جای استاد مطهری این روزها خالی «نیست». خوشا به حال او که رفت و ندید. از همان روزهای اول فریاد برآورد که روحانیت در نظام اسلامی درست مانند پیش از انقلاب باید در کنار مردم بوده و نقش ناظر و منتقد را داشته باشد و پست اجرایی نگیرد مگر به ضرورت. بیشتر بخوانید:
۲۱۲۲۰
آخرین دیدگاه