کتاب «زبان و آگاهی» نوشته جرالد ادلمن پزشک و نوروفیزیولوژیست معاصر استاد و رئیس مرکز تحقیقات نوروساینس است که توسط دکتر رضا نیلیپور عضو وابسته گروه علوم انسانی فرهنگستان علوم ترجمه شده است. وی در سال ۱۹۷۲ در پزشکی موفق به دریافت جایزه نوبل شد و در سه دهه گذشته در زمینه آگاهی مقاله ها و کتاب های زیادی نوشته است.
این کتاب شامل دوازده فصل است. فصل اول «ذهن انسان» نام دارد. این فصل کوتاه دربارهی تاثیر نظریات داروین و تاثیر آن در بررسی مکانیسم آگاهی است. فصل دوم دربارهی «آگاهی» است. در این فصل با مفهوم دقیق آگاهی و ویژگیهای آن آشنا میشویم. فصل سوم «سازمانبندی مغز انسان» نام دارد. این فصل دربارهی ساختار مغز و پیچیدگیهای آن است. ارتباط بین اجزای مختلف مغز و عملکرد هر کدام در این بخش تشریح شده است. فصل چهارم دربارهی «نظریهی نورونی داروین» است. در این فصل باز هم به سراغ داروین میرویم، اما این بار با جزییات و نگاهی دقیقتر. در فصل پنجم با «سازوکارهای آگاهی» آشنا میشویم. در این فصل مکانسیم مغز و آگاهی در انسان و سایر موجودات بررسی میشود. فصل ششم «بیکرانتر از آسمان» نام دارد. نویسنده نام این بخش را به الهام از شعر شاعر بزرگ انگلیسی قرن نوزدهم، «امیلی دیکنسون»، انتخاب کرده است. دیکنسون مغز را «وسیعتر از آسمان»، «ژرفتر از دریا» و «هموزنِ خدا» میداند. ادلمن در اینباره اعتراف کرده که خیلی شگفتانگیز است که دیکنسون در چنین دورهای از تاریخ، چنین نگاهی به مغز داشته باشد؛ آن هم پیش از این که دانشمندان در پژوهشهای علوم اعصاب جدید به نقش مغز و مبانی عصبشناسی زبان و آگاهی پی ببرند. هفتم «آگاهی و علیت» است. در این فصل دربارهی گشتارِ پدیداری و زنجیرههای علّی میخوانیم. فصل هشتم «آگاه و ناآگاه» نام دارد. در این فصل مبحث خودکاری و توجه بررسی شده است. فصل نهم دربارهی «آگاهی برترین و بازنمایی» است. در این فصل از آگاهی انسان و حیوان، خودآگاهی و زبان میخوانیم. فصل دهم «نظریه و خصوصیتهای آگاهی» نام دارد. در این فصل سعی شده تا دربارهی نظریات مختلف آگاهی بررسی جامعی انجام شود. فصل یازدهم دربارهی «هویت» است. در این فصل از خویشتن، میرایی و ارزشهای انسانی میخوانیم. فصل دوازدهم «ذهن و جسم» نام دارد. در این فصل به بررسی برخی پیامدهای این دو پدیده اشاره میشود
اگر به عمق دیدگاه «زبان و آگاهی» ادلمن بیندیشیم کیفیتهای ذهن و زبان انسان را نه با خصوصیتهای ذهن حیوانی و نه با ماشین یکسان نخواهیم دانست. انسان با آگاهی برتر نه تنها با زبان اکنون را به گذشته و آینده گسترش میدهد بلکه با زبان مغز خود را میسازد و با متحول کردن آن هویت «خویشتن» خود را میسازد. بنظر میرسد نوع یادگیریهای زبانی و شیوه به کار گرفتن آن است که ماهیت انسانی ما را رقم میزند و میتواند کیفیت های انسانی ذهن ما را از ماشین و از بقیه موجودات مشابه یا همسان متفاوت جلوه دهد و این همان کیفیتی است که ادلمن به آن «آگاهی برتر» نام داده است.
دکتر رضا نیلیپور در مقدمه کتاب و در پاسخ به این پرسش که چرا تصمیم به ترجمه کتاب گرفتهاند چنین مینویسند: چند سال پیش برای نخستین بار استاد فرزانه دکتر خسرو پارسا این نظریه و کتاب را معرفی کردند و من مجذوب این دیدگاه شدم. برای من به عنوان دانشجوی زبانشناسی از همان سالهای ۱۳۴۰ زمینه های روانی – زبانی مغز یک زبانه و دو زبانه و سپس مبانی عصب شناختی زبان و دو زبانگی بیشتر از سایر زمینههای زبان شناسی جاذبه داشت و در این حوزه با بعضی نظریه ها آشنا شدم و مشقهایی هم در این مدت نوشتم. ولی بنظر میرسد تا کنون هیچ یک از نظریه های جدید نتوانسته به شیوه های علمی و سامانمند ما را به پاسخ بعضی پرسشهای اصلی درباره نسبت زبان و مغز و ذهن تا این حد نزدیک کند. پرسشهایی مانند: رابطه زبان و شناخت چیست؟ نسبت زبان و آگاهی چیست؟ زبان چگونه در مغز یاد گرفته میشود؟ رابطه دو زبان و مغز چگونه است؟ البته به این پرسشهای بسیار مهم در طول تاریخ علم از سوی دانشمندان حوزههای مختلف علوم مانند فلسفه زبان شناسی و روانشناسی و عصب شناسی پاسخ های مختلف و متنوعی داده شده است. گرچه حاصل این پاسخ ها نظریه پردازی ها و مدلهایی است که برای زبان و مغز مطرح شده است – بعضی از این نظریهها ما را از شناسایی واقعیت موضوع دور کرده – برخی از نظریه ها هم ما را به شناخت ماهیت مساله نزدیکتر کرده است. ولی هیچکدام پاسخ نهایی را ندادهاند.
شایان ذکر است که کتاب «زبان و آگاهی» توسط انتشارات نیلوفر چاپ شده است.
۶۵۶۵
آخرین دیدگاه