دستگیری و در پی آن تشنج مهسا امنیی در گشت ارشاد و سپس در گذشت این جوان در بیمارستان با حرف و حدیث هایی مبنی بر ضرب و جرح او توسط پلیس گشت ارشاد همراه شد و در نتیجه این اتفاق اعتراضات مردمی زیادی در شهرهای مختلف ایران رخ داد.
به گزارش فارس، سردار حسین اشتری فرمانده کل انتظامی در برنامه تلویزیونی صف اول با تبریک فرا رسیدن هفته فراجا با شعار «پلیس خادم مردم و مردم حامی پلیس» خدمت مردم، همکاران و خانواده ماموران اظهار امیدواری کرد که پلیس بتواند خدمتگزار خوبی برای مردم باشد.
فرمانده کل انتظامی کشور در خصوص حادثه مهسا امینی و چگونگی اطلاع از این موضوع گفت:
*روز ۲۲ شهریور با توجه به ماموریت اربعین در مرز شلمچه بودم که بعد از نماز مغرب و عشا یکی از همکاران تهران بزرگ تلفنی تماس گرفت و اعلام کرد که خانمی به نام مهسا امینی در ساختمان وزرا بیهوش شده و به بیمارستان منتقل شده و حالا هم در حالت کما هستند.
*همان موقع به یکباره متاثر شدم و بلافاصله با فرماندهی تهران بزرگ تماس گرفته و تاکید کردم که تمام تلاش خود را انجام دهند تا این خانم حالش خوب شود و از هیچ کاری فروگذار نکنند؛ به آنها گفتم که تصور کنید این دختر، دختر بنده است و من در تهران نیستم و باید هر کاری که می‌توانید انجام دهید.
*با توجه به اینکه اشاره کردند که پدر و مادر این دختر در بیمارستان هستند دستور دادم تا توجه ویژه‌ای به همراهان بیمار شود و هر خواسته، دارو و تجهیزاتی که نیاز است انجام داده و فراهم شد و در خدمت این پدر و مادر باشند؛ همچنین گفتم که اتفاقی را که افتاده از اول تا آخر بررسی کرده و ببینند تقصیر و قصوری متوجه همکاران بنده است یا نه و بدون هیچ ملاحظه و دقیق گزارش را اعلام کند.
*به رئیس بازرسی کل فراجا که وی نیز همراه من در شلمچه بود گفتم که سریعتر به همکارانشان اطلاع داده تا موضوع بررسی شود.
*فردای همان روز به تهران برگشتم و شخصا این موضوع را پیگیری و گزارشات را بررسی کردم.
*روز پنج شنبه بیست و چهارم به دوستان گفتم که که می خواهم با پدر خانم امینی صحبت کنم گوشی را بردند و به پدر خانم امینی دادند؛ حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه صحبت کردیم ابتدا تاسف و تاثر و ناراحتی خودم را اعلام کردم بعداً هم ایشان نگرانی و گله‌مندی خود را گفتند؛ به ایشان گفتم که بنده خودم دختر دارم و متوجه می شوم شما چه شرایطی را دارید، بسیار سخت است و شاید من نتوانم خیلی درک کنم اما همان قدر آزرده خاطر و نگران هستم.
*به ایشان عرض کردم که مطلبی را خدمتتان می گویم نه از این جهت که بخواهم قضاوتی کرده و حکم داده شود یا تبرئه و مبرا کنم احیاناً از اتفاقی که افتاده است.بلکه جهت آرامش شما این مطلب را می گویم که تا این لحظه که من موضوع را پیگیری کردم مطمئن هستم هیچ ضرب و جرحی صورت نگرفته و برخورد فیزیکی با دختر شما صورت نگرفته است؛ این موضوع را صرفاً برای آرامش شما گفتم؛ اگر چه موضوع توسط کارشناسان در حال پیگیری و بررسی است و هر نتیجه‌ای که بدهند همه به قانون اعتماد کرده و تمکین می کنیم.
*در ادامه نیز ایشان همدردی ما و اینکه من دختر ایشان را مانند خودم می دانم را مطلب خوبی دانسته و در ادامه هم به ایشان گفتم مراقب خود و مادر مهسا امینی باشند و هر دستوری که بدهند ما انجام می دهیم؛ حتی شنیده بودم که میخواهند پزشکی را بیاورند بیمارستان، همانجا گفتم که اگر احساس می کنید پزشکی را می شناسید هر گوشه کشور باشد ما بالای سر بیمار می آوریم حتی اگر تشخیص به جابجایی بیمارستان می دهند، بگویند کدام بیمارستان مدنظر است هرچند بیمارستان مدنظر بیمارستان مجرب و خوبی بود.
*پدر مهسا امینی در برابر اظهار تاسف و نگرانی و ناراحتی گفتند که چرا شما دیگران مثلاً در این زمینه نقش داشتند که بنده گفتم من باید پاسخگو باشم چرا که بنده مسئولیت داشته و این مجموعه ما است؛ حتی دوباره تاکید کردم که دقیقا موضوع پیگیری می‌شود و خیالتان راحت باشد که یک سر سوزن راضی نیستم به کسی ظلم می شود و اگر تقصیر و قصوری بود حتماً اعلام می شود که ایشان هم گفتند خواسته ما هم این است که تا آخر بروید و دنبال کنید و با واقعیت را به ما بگویید.
*این حادثه سختی بود؛ ایشان بعد از صحبت یک سری مطالب گفتند که این کارها بشود و این مطلب رعایت شود که بنده مطالب را همان ساعت به ماموران ابلاغ کردم که بعد از اتمام گفتگو با پدر مهسا امینی، ایشان موقع خداحافظی گفتند که با یکی از بستگان که در بیمارستان حضور دارد من صحبت کنم، گوشی را دادند به این فرد و ایشان هم یک مقدار نگرانی و اظهار ناراحتی شان بیشتر بود دقایق اول وی صحبت کرد و بنده سکوت کردم تا تخلیه شود؛ حق می دادم چرا که عزیزشان روی تخت بیمارستان بود، بعد از صحبت ایشان، بنده با اظهار تاسف و ناراحتی از وی خواستم که بیشتر مراقب پدر و مادر مهسا امینی باشد و هر کاری که داشتند با همین شماره تماس بگیرند که در پایان تماس نیز آنها از برقراری تماس اظهار تشکر کردند هر چند که این موضوع وظیفه ما بود.
*پیگیری ها و تحقیقات ادامه داشت تا اینکه روز جمعه اعلام کردند که این خانم به رحمت خدا رفته است و بنده بلافاصله زنگ زدم تا تسلیت بگویم که البته امکانش نبود ولی پیام تسلیت مرا همکاران اعلام کردند حتی برای انتقال به صورت هوایی و یا زمینی و هر مورد دیگری گفتم که هماهنگی‌های لازم انجام شود که در نهایت بخشی را ما و بخشی را خودشان انجام دادند.
*فرآیند موضوع بررسی شد از موقعی که خانم سوار ماشین شد تا بین راه که تعدادی دیگر خانم نیز داخل خودرو شدند حتی با آنها هم صحبت شد تا وقتی که وارد ساختمان شدند.
*این ساختمان بازداشتگاه نیست؛ ساختمانی است که خانم ها بر اساس دستورالعمل ابلاغی شورای فرهنگی به آنجا می‌روند؛ حدود ۲۰ سال است که این کار بر اساس قانونی که در مجلس وضع شده و قوانین فراجا و مصوبات ابلاغی شورای فرهنگی انجام می‌شود؛ چراکه ۲۱ وظیفه در حوزه عفاف و حجاب بر عهده ما گذاشتند اگرچه ۳۲ دستگاه مسئولیت دارد که به این موضوع اینجا ورود نمی‌کنیم.
*ما بر اساس وظیفه ذاتی و قانونی که داشتیم و با بهبود روشها در سال های اخیر این مأموریت را انجام می‌دهیم.
*ضرب و جرحی در کار نبوده است اگرچه ما متاسف و متاثر هستیم ولی این یک روش جاری و قانونی بوده و ما با توجه به اینکه این موضوع در حوزه کاری ما اتفاق افتاده بیشتر نگران هستیم چرا که آن موقع یک امانتی دست ما بود.
*خانم ها را که به مجموعه می آورند یکسری موضوعات و قانون عفاف و حجاب را برایشان توجیه کرده و تعهدی می‌گیرند و بیش از ۹۹ درصد یک ساعته به خانه یا محل کار خود بازمی‌گردند؛ بازداشتگاهی در کار نیست؛ در فیلم همانگونه که مردم دیدند تعدادی حدود ۲۰ تا ۳۰ نفر در آنجا بودند خیلی عادی بود حتی برخی‌ها میخندیدند و آنجا حالت عادی دارد البته من نمی‌گویم که محیط پارکی است و خیلی مفرح هست ولی محیط بازداشتی و جبری و اینها هم نیست؛ حتی آمدیم در فرایند بررسی خود از خودروهای تاکسی و سرویس ها که همزمان آنجا هم بودند سوال کردیم آیا اتفاق افتاده است یا نه که همه گفتند حالت عادی سوار خودرو شدند اگرچه نتیجه کار و علت تامه را دستگاه های قانونی و قضایی بخشی را اعلام کرده و بخشی دیگر را اعلام خواهند کرد.
*از دستگاه های مختلف، دولت، مجلس و دستگاه قضایی همه پیگیر این موضوع هستند؛ اما من با اطمینان می‌گویم که هیچ اتفاق فیزیکی رخ نداده است؛ اصل کار همه متاثر هستیم ؛ حضرت آقا هم فرمودند که دلمان از این قضیه سوخت اما واقعیت این است که این مسیر قانونی بوده و هیچ اتفاق فیزیکی رخ نداده و همه فیلم را دیدند؛ در خصوص پخش فیلم و اسناد باید دستگاه های دیگر نظر می دادند که چه زمانی باید پخش شود؛ ولی از همان اول تمام اسناد ما برای ارائه آماده بود.
*این امر یک بهانه‌ای شده؛ مسلما آنها ناراحت نیستند و خوشحالند که یک بهانه دستشان آمد و می تواند فضاسازی کند و متاسفانه یکسری تحت تاثیر این موضوع هیجانی و احساسی شدند اما یکسری سازمان دهی شده وارد عمل شدند.
آیا این خبر مفید بود؟ 1 1
نتیجه بر اساس 1 رای موافق و 1 رای مخالف
آخرین دیدگاه