فریب بزرگ دختر 19 ساله توسط دوست برادر

اعتمادآنلاین|

آن قدر تحت تاثیر جملات عاشقانه و فریبنده دوست برادرم قرار گرفته بودم که با یک تصمیم احمقانه از خانه فرار کردم و به خانه آن ها رفتم تا به قول خودش مرا خوشبخت کند اما …

به گزارش روزنامه خراسان، دختر 19 ساله در حالی که بیان می کرد نمی دانم چگونه از این مخمصه وحشتناک خودم را نجات بدهم به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: به تازگی وارد دانشگاه شده بودم و از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم چرا که پدرم همواره آرزو داشت من به دانشگاه راه پیدا کنم و ادامه تحصیل بدهم. در همین روزها بود که متوجه نگاه های معنادار امیرعلی شدم. او به خاطر دوستی با برادرم از مدت ها قبل به خانه ما رفت و آمد داشت. پدر و مادرم نیز از روی دلسوزی مانع رفت و آمد او به خانه ما نمی شدند.

مادر امیرعلی طلاق گرفته بود و برای تامین مخارج زندگی، دو شیفت کار می کرد، در این میان امیرعلی هم همواره به رابطه صمیمانه بین اعضای خانواده ما غبطه می خورد و آرزو می کرد روزی چنین خانواده ای داشته باشد. خلاصه من هم نفهمیدم چگونه اسیر نگاه های امیرعلی شدم و به او دل باختم. ارتباط پنهانی من و او در حالی شروع شد که هیچ گاه فکر نمی کردم قدم در مسیری اشتباه گذاشته ام. طولی نکشید که مادر امیرعلی به خانه ما آمد و از من برای پسرش خواستگاری کرد، اما پدرم وقتی این موضوع را شنید بسیار عصبانی شد و دیگر اجازه نداد امیرعلی به منزل ما رفت و آمد کند چرا که معتقد بود او با افکاری خاص و در خانواده ای آشفته رشد کرده است و نمی تواند شریک زندگی مناسبی برای من باشد، از سوی دیگر من که دل باخته او بودم نمی توانستم با نصیحت های پدرم کنار بیایم.

جملات عاشقانه و فریبنده امیرعلی نیز دلتنگی های مرا بیشتر می کرد به طوری که دیدارهای پنهانی ما به کوچه و خیابان کشید و من با هر بهانه ای از خانه بیرون می رفتم تا علاقه ام را به او ابراز کنم، بالاخره آن قدر تحت تاثیر حرف های عاشقانه و احساسی او قرار گرفتم که با یک تصمیم نسنجیده از خانه فرار کردم و به خانه آن ها رفتم. مادر امیرعلی از من استقبال کرد و با بیان این که پسرم تو را خوشبخت می کند، مرا در خانه پنهان کردند، از سوی دیگر متوجه شدم پدر و مادرم با نگرانی خاصی در جست وجوی من هستند و به هر جایی سر می زنند، این در حالی بود که مادر امیرعلی نیز ادعا می کرد هیچ خبری از من ندارد در حالی که من بسیار مضطرب و نگران بودم امیرعلی تا پاسی از شب به دنبال رفیق بازی و خوشگذرانی با دوستانش بود به طوری که حتی پول توجیبی اش را از مادرش می گرفت.

در این شرایط بود که متوجه اشتباه بزرگم در زندگی شدم و با ندامت به دنبال راه چاره ای بودم که ناگهان جملات یکی از مشاوران نیروی انتظامی به خاطرم آمد که در مقطع دبیرستان برای ما از آسیب های دوستی های خیابانی و عشق های هوس آلود دوران نوجوانی می گفت، او تاکید می کرد هرگاه در چنین مخمصه ای افتادید بهترین راه آن است که به پلیس پناه ببرید و از مشاوران دایره مددکاری کمک بخواهید. به همین خاطر یک روز صبح وقتی مادر امیرعلی از خانه بیرون رفت و او نیز در خواب بود به آرامی از منزل آن ها فرار کردم و خودم را به کلانتری رساندم تا مرا یاری کنند.

با دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) بررسی های کارشناسی و مشاوره ای در این باره آغاز شد و این ماجرا با دعوت از خانواده دختر جوان از نظر قانونی بررسی شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

آیا این خبر مفید بود؟ 0 0

نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف

پست بعدی

گرانی کمرشکن، بیکاری و اختلاس خیانت‌های دولت سابق است

ش اکتبر 1 , 2022
اعتمادآنلاین| روزنامه کیهان مشکلات اقتصادی را که کشور با آن درگیر است نتیجه سیاست‌های دولت حسن روحانی دانست. به گزارش کیهان، سوءمدیریت، گرانی کمرشکن، بیکاری، اختلاس و سوءاستفاده از بیت‌المال، سرفصل فهرست اتهامات و خیانت‌های مدیریت اشرافی حاکم دولت سابق است و مردم اگر هم اعتراضی به این موارد داشته […]

اجتماعی

منوی شبکه های اجتماعی تنظیم نشده است. شما باید منویی ایجاد کنید و آن را به منوی شبکه های اجتماعی در تنظیمات منو اختصاص دهید.

آخرین دیدگاه

000