11 اردیبهشت ماه بود که تولد 3 توله یوزپلنگ ایرانی حاصل از جفتگیری موفق "ایران" و "فیروز" در پارک ملی توران امیدها را برای احیای نسل یوزپلنگ ایرانی و نجات آن از لبه پرتگاه انقراض، زنده کرد.
به گزارش تسنیم، توله یوزهایی که توسط مادر پذیرفته نشده بودند، مسیری سخت را برای بقا پیش رو داشتند که دخالتهای نابهجا, بیتجربگیها و بیبرنامگیها این مسیر را ناهموارتر کرد. انواع اظهارنظرها و انتقادات توسط افرادی که تخصصی در این زمینه نداشتند و یا افراد متخصصی که عمداً یا سهواً قصد تخریب پروژه احیای یوز را داشتند، در کنار بیبرنامگی و سردرگمی سازمان حفاظت محیط زیست که اولین تجربه تولد یوزپلنگ حاصل از پروژه تکثیر در اسارت را تجربه میکرد، سبب شد تا موضوع نگهداری از 3 توله یوزپلنگ ایران، وارد حاشیه شود.
متأسفانه 2 فرد از توله یوزها در همان روزها و هفتههای اول تلف شدند و از 3 برادر تورانی تنها یک فرد موفق شد زنده بماند.توله یوزپلنگ باقیمانده که از 2 برادر خود خوششانستر بود به واسطه گذر از سختیها و چالشهای فراوان و عبور از همه مشکلات و موانعی که در راه بقای خود میدید، "پیروز" نام گرفت.
پس از تلف شدن توله دوم، سازمان حفاظت محیط زیست تصمیم گرفت که پیروز را به تهران که شرایط و امکانات مناسبتری نسبت به توران دارد منتقل کند تا شاید بتوان از این طریق از تلف شدن توله یوز سوم جلوگیری کرد.
پیروز که به نماد حفاظت از یوزپلنگ ایرانی تبدیل شده است، در حال حاضر در پاک پردیسان به سرمیبرد و 2 کارشناس باسابقه حیات وحش کشور، علی عمارلویی و علیرضا شهرداری وظیفه مراقبت از او را بر عهده دارند. علاوه بر مراقب شبانهروی توسط پرستاران، دکتر پیتر کالدِول و دکتر بابک باستانی نیز روزانه شرایط جسمانی پیروز را پایش میکنند.
برای بررسی چالشهایی که در مسیر مراقبت از پیروز قرار دارد و بررسی ابعاد مختلف احیای جمعیت یوزپلنگ ایرانی در کشور به سراغ علیرضا شهرداری، متخصص و تیمارگر حیات وحش و علی عمارلویی، مدیر سابق کلینیک حیات وحش پردیسان و متخصص حیات وحش رفتیم و با آنها گفتوگو کردیم.
در ادامه مشروح این گفتوگو تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است.
*افرادی که از نحوه بزرگ شدن پیروز انتقاد میکنند، چند گروه هستند؛ یک سری از افراد تنها به قصد تخریب انتقاد میکنند. ما اینجا هستیم تا یک گونه بسیار ارزشمند را نجات دهیم اما عدهای قصد تخریب دارند و درحالی که تا به حال یوز را تنها یکبار در شرایط اسارت دیدهاند از ما انتقاد میکنند! این افراد حتی سعی کردهاند که تلف شدن توله یوز اول را نیز به من نسبت دهند در حالی که در آن زمان من اصلاً در سایت تکثیر توران حضور نداشتم.
*گروه دیگر منتقدان، مردم ناآگاهی هستند که تصور میکنند یوزپلنگ باید یک گونه درنده و وحشی باشد در صورتی اگر یوزپلنگ چنین خصوصیتی را داشت اصلاً در خطر انقراض قرار نمیگرفت. یوزپلنگ گونهای بسیار حساس است و تبع درندهخو بودن که مردم فکر میکنند باید داشته باشد را در وجود خود ندارد. یوزپلنگ گونهای آسیبپذیر است که حتی توسط سگ نیز مورد حمله قرار گرفته و تلف میشود.
*گروه سوم افرادی هستند که به هیچ وجه اطلاعاتی در رابطه با یوزپلنگ ندارد و حتی یوز را از نزدیک ندیدهاند اما با این وجود در رابطه با این موضوع مصاحبه میکنند و نظرات آنها روی خروجی مطبوعات و سایتها خبری میرود.
*با این وجود شاهد هستیم که افراد ناآگاه بلافاصله که تریبونی در دسترس آنها قرار میگیرد، انتقاد میکنند که بزرگ شدن پیروز باید بر اساس این روش و این قانون باشد در صورتی که نگهداری از توله جانور حساسی مانند یوزپلنگ قانون نانوشتهای است جز یک سری اصول و روشهای کلی و مشهود، روش دیگری برای آن تعریف نشده است.
*برای نگهداری از یوزپلنگ نیاز به تخصص و داشتن اطلاعات است و تدابیری که برای یوزهای هر منطقه باید اندیشیده شود با یوزهای مناطق دیگر متفاوت است. نشستی در مجلس برای بررسی ابعاد این موضوع برگزار شد که در آن جلسه افرادی اظهار نظر میکردند که اگر رزومه آنها را بررسی کنیم حتی یوزپلنگ را از نزدیک ندیدهاند.
*اگر پیروز به صورت طبیعی و بدون نیاز به زایمان به دنیا میآمد، توسط مادر بزرگ میشد و اصلاً به تهران هم منتقل نمیشد باز هم قرار نبود وحشی باشد چرا که از اول برنامهای برای انتقال آن به طبیعت وجود نداشت و حیوانی که قرار است در اسارت زندگی کرده و با انسان در ارتباط باشد باید به همین شکل بزرگ شود.
*پیروز باید بازی کند و برای تحرک داشتن نیاز دارد تا بازی کند؛ بنابراین نمیتوان انتقاد کرد که برای اینکه پیروز دستآموز شود نباید با آن بازی کرد. تولهها در طبیعت نیز با خواهر و برادر یا مادر خود بازی میکنند و حالا که این امکان برای پیروز وجود ندارد ما باید شرایط بازی را برای او مهیا کنیم.
*این افراد انتظار دارند ما پیروز را در یک اتاق نگهداری کنیم، در را به روی او ببندیم و بگذاریم خودش بزرگ شود! این تفکر، تفکر غلطی است. افرادی به استفاده موش پلاستیکی که ما برای تحرک پیروز از آن استفاده کردیم انتقاد داشتند در صورتی که تقویت سیستم گوارش پیروز به شدت به تحرک نیاز داشته و دارد و ما این تحرک را از طریق بازی کردن ایجاد کردیم. بنابراین استفاده از این دست وسایل برای اینکه پیروز را وادار به تحرک کنیم، واجب بود. شاید اگر به جای موش پلاستیکی پارچهای را به نخ میبستیم و از آن استفاده میکردیم آقایان راضی میشدند!
*هیچ گونه کار سلیقهای در روند نگهداری و تغذیه پیروز انجام نمی شود و از لحظه اول که شیر خوردن پیروز را شروع کردیم، تمام وعدههای غذایی و مراحل نگهداری پیروز بر اساس مشاوره روزانه دکتر کالدِول انجام میدهد. دکتر باستانی گزارشات روزانه را از ما میگیرد، به کالدِول میدهد و پس از مشورت با او اقداماتی که باید انجام شود را به ما میگوید.
*عمارلویی: تکثیر در اسارت به هیچ وجه قرار نبود برگشت به طبیعت داشته باشد و اگر پیروز توسط مادرش هم بزرگ میشد باز هم قرار نبود به طبیعت برگردد و انتقاداتی که به شبیه بچه گربه بزرگ شدن پیروز وارد میشود، درست نیست. پیروز قرار نیست به طبیعت برگردد و در نتیجه نیازی به یادگیری شکار ندارد.
*متأسفانه تیمی عمل کردن حفاظت را به حاشیه برده و دیگر اولویت نیست، افرادی برای اینکه من را تخریب کنند به بیان هر دروغی دست زدهاند که نمونههای آن را در صفحه من و یا در مصاحبههایشان میبینیم؛ البته من با ارائه مدرک، دروغ این افراد را ثابت کردهام. این برخورد و رفتارهای مشابه نشان میدهد که موضوع حفاظت دیگر دغدغه بسیاری از افراد نیست و تنها بحث تخریب مطرح است.
*از زمانی که سایت تکثیر در توران زده شد، انتقادات زیادی در رابطه با آن مطرح است و منتقدان اعتقاد دارند که سایت تکثیر سبب دخالت در زیستگاه شده است. نمونه این اختلال در زیستگاه، "فراز" است که در فصل فحلی به جای اینکه برود و در دل طبیعت به دنبال جفت بگردد، در کنار سایت آمده بود تا برای رقابت با فیروز یا برای جفتگیری با ایران تلاش کند.
*تیم زندهگیری معتقدند که شرایط طبیعت توران خوب نیست و فراز به این دلیل که دیگر مادهای در طبیعت توران وجود ندارد به کنار فنس آمده اما به تازگی وجود هلیا، یوز ماده و تولههایش و همچنین یوز ماده دیگری که یکی از تولههایش به تازگی در تصادف جادهای تلف شد، خلاف این ادعا را ثابت کرد.موضوع ثابت کرد که طبیعت قابل پیشبینی نیست و نمیتوان به راحتی در رابطه با آن تصمیم گرفت. زیستگاه طبیعی یوز در توران امید اصلی تمام کسانی است که برای یوزپلنگ تلاش کردهاند و باید حفظ شود.
*تکثیر یوز در اسارت املای نانوشته بود و سناریویی برای آن وجود نداشت. شاید اگر از روز اول برای مراحل مختلف کار از جمله جفتگیری، زایمان، سزارین احتمالی و …، برنامه ریزی شده بود، شرایط بهتر بود اما اکنون دیگر وقت فکر کردن به این مسائل نیست و دیگر زمان آن گذشته است.
*نگهداری پیروز از روز اول با چالشهای فراوانی همراه بود و بسیاری از این چالشها هنوز هم همراه ماست. بزرگترین چالش شرایط جسمی پیروز بود که خوشبختانه تا حد زیادی بهبود پیدا کرده است و میتوان گفت که حال پیروز خوب است. این اولین باری است که در کشور ما چنین دستآوردی حاصل میشود و تجربه مشابهی از قبل وجود نداشته اما من و همکارانم تمام تلاشمان را میکنیم تا نهایتاً بهترینها برای پیروز و حیات وحش کشورمان اتفاق بیفتد.
آخرین دیدگاه