گفتوگوی سعید لیلاز، کارشناس مسائل اقتصادی و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران، با روزنامه اعتماد اگرچه ابعاد مختلفی در زمینه سیاست داخلی، خارجی و مسائل اقتصادی را مورد واکاوی قرار داد، اما با یک جمله کلیدی مورد توجه و واکنش اهالی رسانه و چهرههای سیاسی از هر دو جناح قرار گرفت: «در شرایط فعلی، ایران با توانایی ساخت بمب اتمی، امنتر است.»
به گزارش اعتمادآنلاین، این دیدگاه لیلاز با بازتاب وسیع و واکنشهای مختلف از جانب چهرههای سیاسی همراه شد. در ادامه واکنشها به گفتوگوی لیلاز را مرور کردهایم.
عباس عبدی: این چه انتظاری است که گمان میکنیم تحلیلگران باید در چارچوب گرایشها حرف بزنند؟
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی اجتماعی، در واکنش به صحبتهای سعید لیلاز در روزنامه اعتماد مطلبی بر این اساس نوشت که یک جریان سیاسی اگر اعتماد به نفس داشته باشد، از حرفهای متفاوت نمیترسد.
در یادداشت عباس عبدی در روزنامه اعتماد قید شده است «لازم است در دام فرهنگ عناصر بیمایه برخی از نواصولگرایان نیفتیم» و تاکید شده است: «هنگامی که یک متن را نقد میکنیم، باید متوجه اصل پیام آن باشیم، لزومی ندارد جزئیات درست یا نادرست دیگر را برجسته کنیم، اینکه کسی بگوید: «هیچ چیزی جز لوله توپ نمیتواند ضامن ثبات شما باشد.» طبعاً غلط است، ولی عکس آن هم درست نیست. به علاوه با شناختی که از وی وجود دارد، میتوان گفت که منظور او نیز نفی ابعاد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی قدرت به عنوان تضمینکننده ثبات نیست. پیام اصلی گفتوگوی او این است که روابط ایران و آمریکا را ساده نکنیم، تحت تاثیر افراد و دولتها نیست، موضوعی ژئوپلیتیک است، و مهمتر از این مسأله اصلی ما برجام نیست، فقدان حکمرانی کارآمد و مبارزه با فساد است. هرکس که بخواهد این گفتوگو را نقد کند، باید این گزاره کلی را نقد کند. بقیه جزئیات است که حتی اگر غلط هم باشند، لزوماً این گزاره را رد نمیکنند.»
عبدی با نقد انگیزهشناسی در نقد نظرات یک تحلیلگر همچنین در یادداشت خود نوشته است: «مگر او موضعگیری سیاسی کرده؟ او تحلیل کرده، تحلیل ربطی به موضعگیری ندارد. تحلیلی ربطی به اصولگرا، اصلاحطلب و برانداز ندارد. هر تحلیلی از یک چارچوب منطقی تبعیت میکند. اینگونه نمیتوان تحلیل را بیاعتبار کرد و اگر منسوب به جریان اصلی! اصلاحات هم باشد معتبر نخواهد شد. این چه انتظاری است که گمان میکنیم تحلیلگران باید در چارچوب گرایشها حرف بزنند؟»
فیاض زاهد: آنها به شیر این گاو چشم داشتند و ما به شاخهای آن!
فیاض زاهد، روزنامهنگار و تحلیلگر، در نقد سخنان سعید لیلاز در گفتوگو با روزنامه اعتماد در یادداشتی در این روزنامه نوشت: «سعید دارای پشتوانه قدرتمند نظری چپ است. چپ کلاسیکی که در روندها به چپ دینی هم تنهای زده است. بسیاری از تحلیلهای سعید به نظرم ریشه در فهم دیالکتیکی یا ماتریالیسم تاریخی دارد. تاریخ و اقتصاد که او در هر دو تنفس کرده، ابزار فاوستگونهای در او شکل داده است. سعید در ماههای اخیر سخنانی بر زبان جاری میکند که قابل فهم نیست اما توجیهکننده شرایط موجود قدرت در ایران است. بسیاری ماجرا را به آن نوار صوتی تقلیل میدهند، اما من که با او در بدترین شرایط زیست کردهام میدانم تا چه اندازهای شریف و اصیل است. مشکل سعید لیلاز به تعارضی برمیگردد که موجب این التقاط میشود. او در جبهه اصلاحطلبان است، اما مانیفستی که از جهان پیرامونی ارائه میدهد، راست افراطی در ایران را مدهوش میکند. عیب بزرگ سعید آن است که به آن متوهمان بیسواد و مکتبنرفته ابزار تئوریکی میدهد و با بستهبندی زیبا جنسهای بنجلشان را قابل عرضه میکند.»
در بخش دیگری از یادداشت فیاض زاهد در روزنامه اعتماد در این باره آمده است: «برجام برای ایران تنها راه نیست. سعید حرفهای مهمی هم زده است. اینکه ایران شاهد فساد سیستماتیک است. بشکه اداره کشور ته ندارد، پس هرچه داخلش ریخته شود هدر میرود. این حرف بسیار مهمی است… هیچ کشوری. جامعه بینالملل تنها آمریکا نیست، اما اگر کسی فکر کند جامعه بینالمللیای وجود دارد که در آن آمریکا نقشی بازی نمیکند، دنیا و مناسباتش را نشناخته است. میتوان صورتبندی و مرزبندی دقیقی با آن کشور تدارک دید و استقلال هویتی خود را- چنانکه روسیه و چین و هند کردهاند- حفظ کرد و با اقتدار و عزت از مزایای حضور در جامعه و اقتصاد بینالمللی سود برد. به قول ماهاتیر محمد؛ مالزی به شیر این گاو چشم داشت و ما به شاخهای آن!»
بهروز بهزادی: سانسور که به خودسانسوری میرسد کار روزنامهنگار نیست
بهروز بهزادی، مدیرمسئول روزنامه اعتماد، در یادداشتی نوشت: گفتوگوی سعید لیلاز با روزنامه اعتماد و اعتمادآنلاین موجی از اظهارنظرهای موافق و مخالف را به دنبال داشت. گفتوگویی که در این زمان عسرت رسانهها نشان داد اگر یک بسته مطبوعاتی دارای جذابیتهایی باشد که خوانندگان یا مخاطبان را راضی کند، مردم میل به خواندنش میکنند و حتی سوژه گفتوگوهای کارشناسی و مردمی میشود که همین اتفاق افتاد.
در بخش دیگری از یادداشت بهروز بهزادی در روزنامه اعتماد همچنین قید شد: «باید بگویم که ما روزنامهنگاران باید از حرفهای کار کردن عقبنشینی نکنیم. سانسور که به خودسانسوری میرسد کار روزنامهنگار نیست بگذاریم دیگرانی این کار را بکنند. بسیاری از سانسورها مثل سانسور شورای امنیت ملی لازمالاتباع است ولی اینکه در نوشتن نگران باشیم و هر خوراک مطبوعاتی را پاک و پاکیزه کنیم و تحویل مخاطب دهیم بیشتر بستههای رسانهای همینطور میشود که حالا داریم.»
مدیر مسئول روزنامه اعتماد همچنین تاکید کرده: «اگر اکثر مصاحبهها شبیه مصاحبه لیلاز باشد و جرات انتشارش نیز وجود داشته باشد و اگر یادداشتها نیز شبیه یادداشتهای امروز عبدی و لیلاز باشد، اطمینان دارم مخاطبان به خواندن رسانهها تمایل پیدا میکنند. من اطمینان دارم خود همکاران من در تاثیرگذاری مطالب رسانهها بهترین داورها هستند و باید در این داوری قاطع عمل کنند. مطلبی که نتواند مخاطب را جذب رسانه کند، جایش سبد کاغذهای باطله است.»
هشدار محمد عطریانفر درباره بمب اتم کاتولیکتر شدن از پاپ
محمد عطریانفر، عضو دیگر شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران، نیز درباره اظهارات اخیر لیلاز مبنی بر حرکت به سمت دانش ساخت بمب اتمی گفت: «شخصاً صحبتهای آقای لیلاز را دنبال نکردهام، اما اگر این اظهارات جزو پرداختهای ذهنی او باشد، باید بگویم الان نیروهای نظامی ایران هم به چنین نظریهای قائل نیستند. این نظرات یعنی کاتولیکتر شدن از پاپ. امروز نهاد ارزشمند سپاه پاسداران در سیاستهای منطقهای خیلی هوشمندانه عمل میکند.»
در گفتوگوی محمد عطریانفر با خبرگزاری ایسنا درباره اظهارات سعید لیلاز همچنین تاکید شد: «قدرت دفاعی میتواند ضامن برخی جهتگیریهای سیاست خارجی کشور باشد، اما هیچ کشوری ابتدا با زبان زور سخن نمیگوید، بلکه دنبال گفتوگو و دیپلماسی میرود و اگر در دیپلماسی دچار بنبست شد میتواند به سراغ ظرفیتهای دفاعی و نظامی برود. تا وقتی زبان سیاست، برا بوده و کارایی دارد، هیچ فرد عاقلی توصیه نمیکند که دیپلماسی را کنار بگذاریم.»
محسن امینزاده: سخنان لیلاز با باور غالب اصلاحطلبان در تضاد است
محسن امینزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب، با اشاره به صحبتهای سعید لیلاز، اقتصاددان، در گفتوگو با اعتمادآنلاین گفت: در شرایطی که تندروها در تلآویو، واشینگتن و تهران، آخرین تلاشهایشان را برای پیشگیری از توافق برجام دنبال میکنند، سخنان دوست عزیزم سعید لیلاز درباره قدرت هستهای ایران عجیب بود. سخنانی که با باور غالب اصلاحطلبان نیز در تعارض است.
در گفتوگوی امینزاده با اعتمادآنلاین درباره اظهارات سعید لیلاز تاکید شده است که «اگر سعید تصور میکند که بدون اقتدار اقتصادی مبتنی بر تعامل با جهان که پایه تجربه موفق همه پدیدههای نو توسعه از جمله چین است و بدون قدرت نرم و دیپلماسی مقتدرانه و موثر و بدون خردمندی در حکمرانی، ملتی میتواند در زیر لوله توپ و موشک و کلاهک هستهای به آرامش برسد باید راهی پیدا کنیم که سری به کره شمالی بزند.»
غلامرضا کاشی: برای شرارت معبد نسازیم
محمدجواد غلامرضاکاشی، تحلیلگر سیاسی و اجتماعی، در واکنش به اظهارات اخیر سعید لیلاز درباره سیاست خارجی ایران گفته است: «آن که لوله توپ را تنها ضامن ثبات ما میداند و اصرار میورزد آرامش از لوله توپ درمیآید، کاملاً زمینی و عینی به موضوع نگاه میکند.»
به گزارش رصد، در واکنش غلامرضا کاشی به اظهارات لیلاز قید شد: «فرض کنیم واقعیت همان است که سعید لیلاز میگوید. چه کسی گفته همیشه باید مطابق واقعیت زندگی کرد. بشر بودن ما مقتضی درآمیختن آنچه هستها با آنچه بایدهاست. گاهی که این دو با هم توافقی ندارند، باید در مقابل واقعیت ایستاد. شر و شرارت و فساد و پلیدی عالم را فرا گرفته است. بعید میدانم ایشان توصیه کنند شرارتبار و پلید زندگی کنیم. آرمانگرایانه نمیگویم شرارت را از عالم بزدائیم اما خوب است نشان دهیم در حد توان کوشیدیم شرارت را از عالم کم کنیم. یا دستکم بخشی از شرارت عالم نبودهایم. ما همه در یک تله خطرناک افتادهایم. حال که در این عالم دستمان به سیب درخت قامت هیچ آرمان بزرگ انسانیای نرسیده، برای شرارت معبدی ساختهایم و به نام واقعیت دیگران را به ستایش آن دعوت میکنیم.»
لیلاز سرنوشت شوروی را فراموش کرده که به توپ و تانک تکیه داشت؟!
مهدی افشارنیک، روزنامهنگار، در یادداشتی در روزنامه هممیهن با اشاره به مصاحبه سعید لیلاز با روزنامه اعتماد نوشت: «آیا با برجام و رفع تحریمها اقتصاد ایران درست میشود؟ قطعاً جواب نه است. اما این جواب یعنی اینکه ضدبرجام باشیم؟ یعنی به بهانه اینکه برجام راهحل نهایی و چاره تام رهایی از مخمصه امروزمان نیست، باید از آن روی برگردانیم و آدرس فربگی نقدینگی را بدهیم؟ خب مگر غیر از این است که با تنگ شدن کانال ورود ارز به کشور، معادل ارزی که به کشور نمیآید و پشتوانه نمیشود، دولت ریال چاپ میکند و به جامعه میفروشد و تزریق میکند؟ که همین، یعنی نقدینگی فسادآور. یعنی همان دغدغه اصلی سعید لیلاز که بارها بیان کرده است و اخیراً دیگر طوری گفته که گویی، از برجام برگردیم و فقط به نقدینگی و رشد و انتشارش برسیم.
در ادامه واکنش افشارنیک به صحبتهای لیلاز نوشته شده است: «اصلاً چه کسی این را گفته که با پذیرش برجام ایران بهشت میشود؟ اما دو قدم یا چهارتا از این وضعیت بالاتر میآییم و مسیر برای اصلاحات عمیقتر فراهم میشود. فهم این خیلی چیز سختی نیست که از سعید لیلاز برنیاید. مخالفین برجام و دولتیهای امروز هم به این نتیجه رسیدهاند. در ادامه مصاحبه ایشان با اعتماد میشنویم که امنیت از لوله توپ میآید. گویا آقای لیلاز که اتفاقاً شورویشناسی قهار است یادشان رفته است نظامی که اتفاقاً قویترین زیرساختهای نظامی و امنیتی را برای بقای خود مهیا کرده بود اما از اقتصاد و مشارکت سیاسی مردمش غافل شده بود، سرنوشتش به کجا کشید. سیستمی که فقط به توپ و تشر تکیه کرد.»
تفکر معتقد به افزایش قدرت لوله توپ، باید تبعات آن یعنی «یک سرور و رهبر برای جهان» را نیز بپذیرد
داوود حشمتی، روزنامهنگار، نیز در یادداشت با بررسی ریشه علوم انسانی و سیاسی اظهارات سعید لیلاز به نقد اظهارات او پرداخته است. در یادداشت حشمتی درباره اظهارات لیلاز نوشته شده است: «اولین مشکل اصلی تفکری که لیلاز امروز در نسخهپیچی برای سیاست ایران با آن در تعارض قرار میگیرد دقیقاً در همینجاست. هابز این را میگفت تا بیان کند که جامعه بدون یک قدرت مرکزی به «وضعیت طبیعی» دچار میشود. از نظر او وضعیت طبیعی، جنگ همه علیه همه، یا همان «هومو هومینی لوپوس» (Homo homini lupus) است. لذا او از این مقدمه استفاده میکند تا لزوم وجود و «سرور و رهبری» که به او امر و نهی کند را اثبات کند. سرور و قدرتی که آن را «لویاتان» مینامند. تفکری که به افزایش قدرت لوله توپ معتقد است، طبیعتاً باید تبعات آن را یعنی پذیرش یک سرور و رهبر برای جهان را نیز بپذیرد تا مانع از ایجاد هرج و مرج شود. آیا لیلاز وجود یک سرور در جهان را که قدرت برتر از همه است و حق دارد همه را رهبری کنند میپذیرد؟»
کلمه لوله برایتان آشنا نیست؟
کامبیز مهدیزاده، داماد حسن روحانی، نیز در توییتی به نقد اظهارات سعید لیلاز پرداخته و نوشته است: «شخصی که خود را اقتصاددان میداند و تا دیروز برای برجام برنامه ضبط میکرد و مجری آن بود امروز حرف از لوله توپ میزند و توپچی شده و پشت توپ نشسته است. خدا فردایش را بخیر کند! این کلمه لوله برایتان آشنا نیست؟» او در پایان توییتش «مناظره سال ۹۶» را هشتگ کرده است.
آدرس غلط ندهید!
مجید یونسیان، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، نیز در کانال تلگرامی راهبرد نوشت: «امنیت از لوله تفنگ بیرون نمیآید، چون امنیت امروز دیگر صرفا یک مولفه سیاسی نیست. امنیت یک مولفه سهوجهی است که از اقتصاد پایدار، توانایی فرهنگی و خرد جمعی نشات میگیرد و این سه وجه در هم تنیده میشوند و قدرت یک جامعه و کشور را رقم میزنند. ادوات و تکنولوژیهای نظامی ابزار حراست و حفاظت از این قدرتند که بهتنهایی هیچ ارزش و اعتباری ندارند.»
یونسیان در ادامه این یادداشت قید کرده است: «آقای لیلاز که میگوید امنیت از لوله تفنگ بیرون میآید، آدرس غلط میدهد و این آدرس غلط میتواند دو علت داشته باشد: اول اینکه، از اصلاحات ناامید شده است. چون اصلاحات را مترادف با نوعی بازی در زمین قدرت تلقی کرده است. دوم اینکه، شاید دچار توهم شده باشد و برای ماندن در شطرنج قدرت سعی در تغییر جایگاه خود دارد. حالا هر علتی که داشته باشد، مهم نیست؛ مهم این است که این حرفها دیگر خیلی کهنه شده است و بازاری ندارد و امتیاز این حرفها سالهاست که زینت و اعتبار دکان کسان دیگری شده است که حاضر نخواهند شد جایی برای دیگران باز کنند.»
رضا نصری، حقوقدان و تحلیلگر مسائل بینالملل، نیز در توییتی اظهارات سعید لیلاز را نقد کرده و نوشته است: «پیمان وستفالی به جنگ ۳۰ ساله پایان داد و دیپلماسی مدرن را بنا کرد، کنگره وین 1815 بعد از جنگهای ناپلئونی صد سال صلح برای اروپا به دنبال داشت، و پروژه اتحادیه اروپا 70 سال قدرتهای رقیب را به همکاری وا داشته است. آرامش از ایجاد نظام امنیت جمعی بومی/ منطقهای میآید نه از تفنگ.»
آخرین دیدگاه