مهرشاد سهیلی در دادگاه بدوی به سه سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت و جزای نقدی و رد مال محکوم شده بود که پس از برگزاری دادگاه تجدیدنظر این حکم قطعی شد. اما این نوجوان کیست و چطور کارش به اینجا کشید؟
به گزارش فراز، ماجرا بهمن ماه سال گذشته و زمانی کلید خورد که رئیس حوزه قضایی بخش «موسیان و دشت عباس» با علام خبر بازداشت «مهرشاد سهیلی» این بازداشت را در راستای نیابت قضائی صادره از استان قم اعلام کرد. به گفته «عینالله نیازی» بازداشت این نوجوان بازداشت این نوجوان با «همکاری سربازان گمنام امام زمان (عج)» صورت گرفته و این حوزه قضائی مجری اجرای دستور نیابت قضائی بوده و از محتوای پرونده متهم بازداشت شده مطلع نیست. اما این نوجوان با ظاهری حزبالهی که چند وقتی است خبرساز شده کیست؟
در صدا و سیما بوده، در فارس و تسنیم هم اخبارش منتشر شده، به علاوه ی ده ها سایت و کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرامی و مثل آنها، مهرشاد سهیلی اوایل خودش را به عنوان « جوان ترین فرمانده قرارگاه» کشور معرفی می کرد، آن هم وقتی تنها ۱۶ سال داشت.
متولد ۸۳ است، در مصاحبه با فرهیختگان، خودش را « هیاتی» و « تعذیه خوان» معرفی کرده، کارش را هم به نظر می آید از همین جا شروع کرده، از معرفی خودش به عنوان تعذیه خوان به مقامات استانی ایلام و بعد هم ترک تحصیل و علاقه مندی به تحصیلات حوزوی. راهی که اگر شروع می شد و ادامه پیدا می کرد شاید چند صباح دیگر به پوشیدن لباس هم ختم می شد، اما مهرشاد چیز دیگری می خواست.
در مصاحبه با فرهیختگان گفته بعد از حضور در دومین جشنواره آتش به اختیار اواخر سال 98 تصمیم گرفته گروه جهادی درست کند که از همان ب بسم الله مساله ساز بوده، مهرشاد نام گروه جهادی اش را « قرارگاه فرهنگی جهادی حضرت مهدی» انتخاب می کند و خودش می شود « فرمانده قرارگاه» بدون یک روز سابقه نظامی، بدون سربازی، بدون این که حتی به سن قانونی باز کردن حساب بانکی رسیده باشد.
او اولین بار در اردیبشت 99 چند ماه بعد از دیدار با سردار یزدی فرمانده وقت سپاه محمد رسول الله تهران در جشنواره آتش به اختیار، به عنوان فرمانده قرارگاه جهادی حضرت مهدی در ایلنا و بعد از آن در دو برنامه تلویزیونی در شبکه یک و شبکه سه ظاهر می شود، در شهریور ۹۹، با همین عنوان با آیتالله اعرافی، مدیر حوزههای علمیه سرار کشور دیدار میکند و با همین عنوانِ «فرمانده قرارگاه فرهنگی جهادی حضرت مهدی (عج) بسیج سازندگی سپاه محمد رسولالله (ص) تهران» به فعالیت ادامه میدهد.
دیدارها و انتشار گزارش در مورد این فرمانده خودخوانده که در سال ۹۹ تازه ۱۷ ساله شده بود در رسانههایی از جمله فارس، تسنیم، برنا، موج، راه دانا، و بسیاری رسانههای دیگر ادامه پیدا میکند و به هیچ عنوان محدود به مراجع شیعه نمیماند و به مدیران بانکی و بازیگران سینما و تلویزیون، خوانندهها و بازیکنان فوتبال هم میرسد.
مشخص نیست چه زمانی، اما خودش می گوید در یکی از اولین دیدارهایش از تهران وقتی اتفاقی از کنار ساختمان ستادی همراه اول رد می شده به فکر می افتد که از همراه اول برای پروژه های جهادی اش کمک بگیرد، ظرف چند ساعت به قرار ملاقاتی با مدیر عامل همراه اول می رسد که در نتیجه آن همراه اول تعهد می کند بخشی از درآمد پیامک های مناسبتی اش را به قرارگاه جهادی حضرت مهدی اهدا کند، رقمی که به گفته سهیلی بعد از هر مناسبتی به حساب او می رفته حدود ۲۰۰ میلیون تومان است که در طول فعالیت قرارگاه حضرت مهدی، یعنی از اوایل تا اواخر سال ۹۹، به بیش از یک میلیارد تومان رسیده است.
میلیاردر جوان با کار جهادی!
سهیلی می گوید این رقم را برای اهدای نان و غذا به مردم، اهدای جهیزیه و همین طور کمک های خیریه و کارهای فرهنگی دیگر هزینه کرده است، اما آماری از این که چه تعداد نان به مردم داده است، چند جهیزیه خریداری کرده، چند واحد مسکونی را تعمیر کرده و کارهای فرهنگی دیگری که مدعی انجام آنهاست وجود ندارد، در اعدادی که خودش می گوید هم رقم از یک میلیون نان تا ده میلیون نان مختلف و در نتیجه غیرقابل استناد است، آنچه می دانیم این است که او با بخشی از این پول و پول های دیگری که به حساب خودش و قرارگاه حضرت مهدی رفته است، یک خانه و یک ماشین خریده هم خریده است اما در اواخر سال ۹۹ یک نهاد نظارتی به فعالیت او مشکوک شده، خودش می گوید « حسادت»
حساب های قرارگاه بسته شده، خانه و ماشینی که او خریده هم فروخته شده و به علاوه ۳۰۰میلیون پولی که در یکی از حساب های قرارگاه بوده در اختیار سازمان بسیج قرار گرفته است اما آن طور که خود سهیلی می گوید کمک هایی که او در این مدت جمع کرده بسیار بیشتر از اینهاست و رقمش به سه تا شش میلیارد تومان سر می زند.
به هر حال اواخر سال ۹۹ و زیر ضربه رفتن حساب های سهیلی پایان کار نهادی به نام « قرارگاه جهادی حضرت مهدی» و « فرمانده مهرشاد سهیلی» هم هست، منتها داستان به همین جا ختم نمی شود، سهیلی علاوه بر قرارگاه جهادی حضرت مهدی، موسسه فرهنگی حضرت مهدی و موسسه فرهنگی امام صادق را هم اداره می کند که ظاهرا قبل از پایان کار قرارگاه ثبت شده اند، یکی از این دو عنوان، « موسسه فرهنگی امام صادق» همین امروز هم در قم فعال است، این همان موسسه ای است که سهیلی زیر عنوان آن خود را به عنوان رییس ستاد جوانان رییسی در قم معرفی کرد، ادعایی که البته بعدا توسط نزدیکان آقای رییسی تکذیب شد اما به شکایت از سهیلی بابت جعل امضای یکی از نزدیکان آقای رییسی و صدور حکم جعلی ادعای ریاست ستاد جوانان رییسی در قم نرسید.
تیر ماه سال جاری بعد از صدور پیام تبریک از طرف فرمانده قرارگاه حضرت مهدی به ابراهیم رییسی به مناسبت انتخاب شدنش به عنوان رییس جمهور تازه، نگاه ها به سمت سهیلی و تشکیلاتش چرخید، آن زمان کسی نمی دانست که سهیلی حساب های بانکی با چند میلیارد تومان گردش مالی در اختیار دارد و با بسیج درگیر شده و موسسه تازه ای که ثبت کرده تا در قم به کارهای فرهنگی و ترویج مهدویت بپردازد، در عمل به ادعای خودش از خیرین پول می گیرد تا کارهای خیری انجام دهد که کسی آنها را ندیده است.
ماجرا برای چند ماهی مسکوت بود تا مصاحبه و گزارش تازه فرهیختگان منتشر شد و یک بار دیگر سهیلی را به سرخط خبرها تبدیل کرد. امروز می دانیم که پروژه ی او چیزی بیشتر از پول دادن به برخی رسانه ها برای انتشار اخبار بعضا مغلوط و رپرتاژ دیدارهایش با بیوت علما بوده است، حرف چند میلیارد پول وسط است که سهیلی به اسم کار خیر از منابع مختلفی از جمله شرکت های نیمه دولتی و خصوصی جمع آوری کرده و با آن پول اقامات در هتل و زندگی روزمره در شهر قم و رفت و آمدهای مختلفش را پرداخت کرده و علاوه بر آن، به خبرنگاران پیشنهاد رشوه و هزینه انتشار گزارش کارهای نکرده اش را داده است.
سوالی که وجود دارد این است که آیا همه اینها و بیشتر از این، صرفا با چند دیدار با بیت مراجع و رفت و آمدی به سازمان بیسج ممکن است یا پشت پرده هنوز چیزهای بیشتری برای رو شدن وجود دارد.
آخرین دیدگاه